«ساختمان‌هایی که با ما حرف می‌زند، مورد علاقه من است.»

همشهری آنلاین_راحله ‌عبدالحسینی‌:  این جمله را «شهرزاد رمضانی» می‌گوید که معماری خوانده و ۲ سال در پروژه تحقیقاتی خیابان ولی‌عصر(عج) کار کرده‌است. او که در محله امانیه زندگی می‌کند خودش را معماری دغدغه‌مند می‌داند و معتقد است که باید معماری مدرن را بلد باشیم اما نگذاریم داشته‌های معماری اصیلمان از بین برود. رمضانی تحصیلات دانشگاهی معماری را از فوق دیپلم در یزد آغاز کرد و با کارشناسی در قزوین ادامه داد و برای تحصیلات تکمیلی در گرایش «معماری پایدار» به آلمان رفت. کتاب «معماری خاک» نوشته «گرنوت مینکه» را ترجمه کرده‌است. با او که صدای بناهای قدیمی کوچه‌پسکوچه‌های تهران را می‌شنود و قصه‌هایشان را می‌داند گفت‌وگو کرده‌ایم.  


  در مســــیر قــدم‌زدن در کوچه‌پسکوچه‌های محله، معماری چه ساختمان‌هایی بیشتر توجه شما را به‌عنوان یک دانش‌آموخته معماری جلب می‌کند یا به عبارتی نگاه شما را می‌دزدد؟  

بیشتر ساختمان‌هایی با معماری قدیمی. برخی از ساختمان‌ها با معماری جدید شبیه هم هستند. ‌ گویی یکسری جعبه است که تکرار شده و فضای داخلی و خارجی خانه و کوچه با این جعبه جدا شده‌است. خانه‌های قدیمی برای من جذاب‌تر است. می‌ایستم و نگاهشان می‌کنم. به داستانی که معماری خانه دارد فکر می‌کنم. این نوع معماری انگار برای ما داستان می‌گوید؛ از روابط اعضای خانواده‌ای که در این خانه زندگی می‌کنند. از جلو این خانه‌ها که رد می‌شوم به قصه‌شان گوش می‌کنم. برای اینکه به دفتر کارم بروم که در مرکز شهر هست معمولاً کوچه‌پسکوچه‌ها را انتخاب می‌کنم. تا به حال حدود ۶۰ نشانی را یادداشت کرده‌ام که بار دیگر سر فرصت به تماشای آن خانه‌ها بروم. شنیده‌اید که می‌گویند کوچه‌های پاریس مثل موزه است؟ تهران هم همین‌طور است ولی متأسفانه یکی پس از دیگری خانه‌ها بازسازی می‌شود و کوچه‌ها و خانه‌ها سر و شکل دیگری پیدا می‌کند.  
 

خوب است از دلایلی بگویید که باعث شد معماری خانه‌های ما از معماری قصه‌گو یا همان معماری اصیل ایرانی این همه فاصله بگیرد.  

دلایل بسیاری هست که بیشتر باید از زبان شهرسازان بشنویم. نگاه معماران هم به این مقوله تغییر کرده است. به‌طور خلاصه باید گفت بحث سرمایه‌داری، ضوابط شهرداری، جای خالی استانداردها، نشناختن پیشینه معماری ایرانی و مسائلی از این دست در این موضوع دخیل است. به نظر من یکی از دلایل این است که روی موضوع نمای ساختمان کم کار کرده‌ایم. معمولاً در معماری از یک نوع مصالح استفاده می‌کردیم مثلاً آجر. وقتی از یک نوع مصالح استفاده می‌کنیم یکپارچگی بین فضای داخلی و خارجی داریم. در حالی که الان تزیینات اغراق‌آمیز در نمای اصلی ساختمان داریم و نماهای دیگر ساده هست که از مواد و مصالح دیگری هم بهره‌برده. این تضاد باعث ناهمگونی در بافت ساختمان‌های شهر می‌شود. گذشته از نمای ساختمان، در معماری قدیم مرز قطعی بین کوچه و خانه وجود نداشت. در حالی که الان این جعبه که اسمش خانه یا اداره است با یک مرز قطعی از کوچه و خانه‌های اطرافش جدا می‌شود.  
  این مرزبندی چطور باید باشد؟ تجربه شما از کشورهای دیگر چه می‌گوید؟  

مرزبندی در کشورهای دیگر براساس اقلیم و جغرافیا تعیین می‌شود. در تهران با یک اقلیم و در یک جغرافیا نماهایی می‌بینیم که چند پوسته دارد. مثلاً یک نمای سیمانی و بعد فلزی و بعد... د. من بعد از چند سال از پایان تحصیلم به یزد سری زدم. با دیدن زیرگذر یا ساختمان بیمارستانی که با بستر اقلیم هماهنگ نیست و اتفاقاتی از این دست اصلاً خوشحال نشدم. چون متناسب اقلیم و بافت یزد نیست. البته که ما به این امکانات در شهر نیاز داریم. ولی باید معماری و طراحی آن متناسب باشد. انگار رعایت این تناسب دغدغه معماران ما نیست.  

  آیا با بازسازی خانه‌های قدیمی می‌توانیم کماکان آن تناسب را حفظ کنیم؟  

وقتی خانه‌های زمان کودکی را به یاد می‌آوریم می‌بینیم حس دیگری داشت. این حس همان تناسب و یکپارچگی در معماری است. خانه‌های بسیاری در این شهر هست که طی کمتر از نیم قرن حداقل ۲ بار تخریب و با معماری جدید ساخته ‌شده است. در آلمان در خانه دانشجویی زندگی می‌کردم که ۱۱۰ سال قدمت داشت و مرتب داخل آن بازسازی شده ‌بود. یکی از استادانم در آلمان به من گفت: تو از مهد معماری خاک دنیا هستی. من یکه خوردم. چون سرمایه‌ای را که داریم خوب نمی‌شناسیم. این نشناختن باعث سردرگمی در معماری امروز ما می‌شود که تناسبی ندارد. طرح‌های کپی ‌شده و غیرایرانی داریم.  
 

  خودتان به‌عنوان یک معمار چقدر دغدغه حفظ بناهای قدیمی را دارید؟  
از یک سال و نیم پیش هر روز پیگیر خانه‌های قدیمی نه تنها در تهران بلکه در ایران هستم. به دلیل همین علاقه و دغدغه‌ای که دارم مشغول راه‌اندازی سایتی هستم به نام خاکزاد یعنی‌زاده خاک ایران. صد سال پیش معمار این خانه چگونه اندیشیده تا توانسته چنین طرحی بدهد. چه شناخت و معرفتی پشت این طرح بوده. این دغدغه هر روز من است. البته منظورم این نیست که در قدیم بمانیم. خوب است ما قلمدوش گذشته بنشینیم و با داشته‌های امروز به سمت فردا برویم. داشته‌هایمان را خراب نکنیم. وقتی یک ساختمان قدیمی را تخریب می‌کنیم، یعنی خوب نبوده پس بهتر که خراب شد. در حالی‌که این‌طور نیست.  

  • توجه به معماری سبز  

اصطلاحات معماری پایدار یا معماری سبز بارها به گوشمان خورده و با توجه به معنی کلمات تفسیری از این مفهوم داریم که تقریباً این دو را یکی می‌دانیم. «شهرزاد رمضانی» که خود دانش‌آموخته «معماری پایدار» است در توضیح بیشتر می‌گوید: «معماری پایدار با معماری سبز خیلی تفاوت دارد. این‌قدر که هرکدام یک تخصص دانشگاهی مجزاست. معماری سبز به مباحث محیط‌زیست مربوط است. یعنی یک ساختمان در مرحله طراحی، اجرا و بهره‌برداری کمترین آسیب ر ابه محیط‌زیست بزند. به‌عنوان مثال در ایران آب موضوع حیاتی است. پس در ساخت یک بنا باید به آن توجه ویژه‌ای کنیم. معماری پایدار اصول معماری سبز را در دلش دارد و باید برای محیط‌زیست کمترین ضرر را داشته‌ باشد. علاوه بر این در معماری پایدار به مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هم توجه می‌شود. در معماری سنتی هم بناهای پایدار داریم.»

  • آواز گنجشککان از بالای چنارها

یکی از شاخصه‌های خیابان ولی‌عصر(عج) چنارهایی است که در زمان ساخت خیابان به فاصله یک‌متر از هم و به‌صورت زیگزاگی کاشته‌شد. متأسفانه ساخت‌وسازهای حاشیه خیابان به ریشه چنارها آسیب زیادی وارد کرد و تعداد زیادی خشک شدند و از بین رفتند. اکنون از پارک وی تا میدان راه‌آهن فاصله چنارها از هم ۲ متر است. از پارک وی تا تجریش تعداد بیشتری چنار باقی مانده است. تاریخ شفاهی این خیابان به ما می‌گوید که در بدو ساخت خیابان، بین چنارها یک بوته گل سرخ هم کاشته شده‌بود. چنارها میزبان گنجشک‌ها و صدای آوازشان در این خیابان، همیشگی و انگار چنار و آواز گنجشک بومی این خیابان بود. روایت و عکسی هم داشتیم که نشان از حضور لک‌لک‌ها در نزدیکی میدان تجریش داشت.  

  • داستان خیابان ولی‌عصر(عج)

تیم پروژه تحقیقاتی خیابان ولی‌عصر(عج) که ۲ سال پیش کارش را شروع کرد و حالا به دلایلی پروژه متوقف شده است یک کار دانشجویی و داوطلبانه بود. در این پروژه ۶ نفر بودیم و تخصص‌های متفاوتی از معماری و شهرسازی، تاریخ و جامعه‌شناسی داشتیم و این خیابان را از دیدگاه‌های متفاوت بررسی کردیم. این‌طور شروع شد که چطور می‌توانیم در این خیابان طولانی ۱۷ و نیم کیلومتری «فضای عمومی» تعریف کنیم. مقاله‌هایی هم در مقایسه خیابان ولی‌عصر(عج) با خیابان‌های معروف دنیا نوشتم. وقتی برای خیابان فضای عمومی تعریف می‌شود یعنی خیابان را به‌عنوان محل گذر نبینیم. خیابان خودش مقصد باشد. در این پروژه دیدیم که خیابان ولی‌عصر(عج) چقدر جای خالی دارد که می‌تواند فضاهای منفی شود مثل تجمع افراد بیکار یا معتادان. معماری یعنی اینکه این فضای شهری با کیفیت شود. طی این ۲ سال قریب به ۷۰ دانشجو به ما کمک کردند.  

  • هم صحبتی با ساکنان و کاسبان 

با ۴۰ معمار درباره خیابان ولی‌عصر(عج)، ۴۰ نفر از ساکنان خیابان ولی‌عصر(عج) و ۴۰ نفر از افرادی که در خیابان ولی‌عصر(عج) کار می‌کنند مصاحبه کردیم. بارها با رانندگان بی. آر. تی صحبت کردم و پرسیدم در این خیابان چه می‌بیند و از این خیابان چه می‌خواهد. خیاطی در این خیابان که در مغازه‌اش عکس پسر شهیدش و جهان پهلوان تختی را کنار هم نصب کرده در هویت این خیابان دخیل است. خاطرات او باعث شد پذیرای ما باشد و بتوانیم با هم ارتباط برقرار کنیم. یکی از محورهای مهم شهری خیابان ولی‌عصر(عج) است. بیش از ۲۰۰ نقشه از این خیابان تهیه کردیم.  

  • هویت تاریخی خانه‌های قدیمی

در این خیابان خانه‌هایی دیدم که به کافه تبدیل شده. خوب است که این خانه‌ها خراب نشده، اما هویت تاریخی‌اش کجا رفته؟ بعضی خانه‌ها در خیابان ولی‌عصر(عج) سرپاست که هنوز شب‌ها یک چراغ کوچک سردر خانه روشن می‌شود و یک زوج سالخورده در آن زندگی می‌کنند. این خانه، خانه‌ای است که زندگی در آن جریان دارد و وقتی از جلو آن رد می‌شوی عطر غذا در مشامت می‌پیچد. یعنی اینجا زنده است. اگر هم در بزنی و وارد خانه شوی، حال خوشی را تجربه می‌کنی. چند مقاله از این تحقیق در مجله‌های تخصصی معماری ارائه شده‌است.  

  • زنده شدن حس تعلق‌پذیری 

جذابیت‌های این خیابان بسیار است. از همانجا که پهلوی اول تصمیم گرفت بین کاخ مرمر در جنوب تهران تا کاخ سعدآباد در شمال تهران خیابانی بکشد و محله‌ها کم‌کم در دل این خیابان شکل گرفت. عکس‌های قدیمی این خیابان روایت تصویری تاریخ است. سرگذشتی که در این خیابان شکل گرفته باعث شد خیابان ولی‌عصر(عج) خواندنی، شنیدنی و دیدنی شود.

همه اجزای تشکیل‌دهنده خیابان ولی‌عصر(عج) باید باشد تا معنای این خیابان حفظ شود. تا برای کسی که به این خیابان می‌آید حس تعلق‌پذیری به شهر و محله دوباره تازه شود. خیابان ولی‌عصر(عج) به دلیل مهم بودنش از مسائل حاشیه‌ای در امان مانده. تاریخچه خیابان ولی‌عصر(عج) موضوع بسیار مهمی است که پایه ساخت این خیابان است. اما این خیابان را نباید فقط از دریچه تاریخ نگاه کرد که حق مطلب ادا نمی‌شود. در این پروژه تحقیقاتی ما از منظر شهری درباره یکسری ساختمان‌هایی کار کردیم که روی مغازه‌ها هستند و بسیاری از آنها مخروبه شده. در شهرهایی مثل اصفهان یا پاریس، هتل‌هایی که از پنجره اتاق آن فقط گوشه‌ای از زاینده‌رود یا برج ایفل پیدا باشد بسیار گران‌تر است.

این خانه‌های مخروبه در خیابان ولی‌عصر(عج) به دلیل اشراف به این خیابان تاریخی چقدر می‌تواند ارزش داشته باشد. در طول خیابان ولی‌عصر(عج) علاوه بر خانه‌هایی با معماری اصیل ایرانی، یکسری بناهای خاص مثل خانه معیرالممالک یا همان باغ‌موزه سینما و تئاتر شهر و... داریم. یکسری ساختمان‌های جدید هم هست.  

  • نمای ساختمان جزئی از شهر است
مرضیه شهیدی‌پور/کارشناس صدور پروانه در معاونت شهرسازی و معماری شهرداری منطقه یک


کمیته نمای معاونت شهرسازی و معماری شهرداری، واحدی است که بر نمای ساختمان‌ها نظارت دارد و مجوز لازم را صادر می‌کند؛ مجوزی که باید قبل از صدور پروانه ساختمان صادر شود. «مرضیه شهیدی‌پور» کارشناس صدور پروانه در معاونت شهرسازی و معماری شهرداری منطقه یک درباره روند صدور مجوز نمای ساختمان می‌گوید: «موارد مختلفی برای صدور مجوز نمای ساختمان مورد بررسی قرار می‌گیرد تا نمای ساختمان از ویژگی‌های مناسب یک نمای شهری برخوردار باشد. جنس مصالح مورد استفاده، رنگ و طرح، میزان پیش ‌آمدگی نما، تطابق با بافت ساختمان‌های مجاور و محله ودرصد استفاده از شیشه، بعضی از این موارد است.

نقشه سه‌ بعدی نما هم بررسی می‌شود تا مطمئن شویم بین نمای ساختمان در حال ساخت با بناهای مجاور تناسب وجود دارد.» مالکان باید طرح مورد نظر خود را به‌صورت کامل همراه با پلان ساختمان و محل قرارگیری آن به کمیته نما دهند تا در جلسه‌ای که با حضور استادان شهرسازی و معماری برگزار می‌شود پذیرفته یا مشروط شود. هر پرونده مشروط، بعد از بازنگری به تأیید کمیته نما می‌رسد.

با تعیین مقررات، طراحی نما به طراح متخصص سپرده می‌شود. شهیدی‌پور ادامه می‌دهد: «نمای کلاسیک یا شبه کلاسیک یونانی و ایتالیایی در نمای ساختمان پذیرفته نمی‌شود. الحاقات و تزیینات هم باید ساده باشد تا به آرام‌سازی محیط کمک کند. حداکثر پیش آمدگی در نمای ساختمان می‌تواند ۱۰ سانتیمتر باشد. نمای ساختمان باید با ساختمان‌های دیگر گذر یا کوچه در هماهنگی باشد. زیرا در غیراین صورت اصلاحی می‌خورد.»

قصد این کمیته از بررسی نمای ساختمان و صدور مجوز این است که آرامش در شهر حفظ شود. با حفظ خط آسمان، یعنی مرز ساختمان‌ها در اتصال به آسمان، محله به‌صورت یکپارچه دیده می‌شود. در برخی محله‌های شمیران مانند دربند و باغ شاطر با توجه به اقلیم و هویتشان مصالح غالب در نمای ساختمان، آجر معرفی می‌شود. برای حفظ آرامش و جلوگیری از اغتشاش بصری هم بیشتر از ۲ نوع مصالح در نما به کار نمی‌رود. استفاده از شیشه در نمای ساختمان‌ها باید به حداقل برسد. زیرا علاوه بر ناایمنی در زمان زلزله مصرف انرژی در فصول مختلف به میزان زیادی بالا می‌رود. رنگ نما باید با ساختمان‌های مجاور هماهنگ باشد. علاوه بر فرم و شکل نما، رنگ از موارد مهمی است که کمیته نما بر آن نظارت دارد.

از آنجا که منظر شهری بر روحیه شهروندان بسیار مؤثر است، رنگ‌های تند در نمای ساختمان و گوشه‌های تیز در نما به کار نمی‌رود. به این‌ترتیب نماسازی به دست طراحان و متخصصان انجام می‌شود و سلیقه شخصی در آن اعمال نمی‌شود. نمای ساختمان جزئی از شهر و شهر متعلق به همه شهروندان است.»