همشهری آنلاین_سحر جعفریان: «حسام افشاری» همراه پدرش در یکی از همین واحدهای تولیدی و صنعتی محله، مشغول کارآفرینی و کسب و کار است. ۲۳ سال دارد و مهندس «مکانیک» است. علاقهاش به صنعت و ساخت قطعات کاربردی در کودکیش ریشه دارد. در همان زمانی که اغلب ماشینهای اسباببازیاش را خودش میساخت و دیگران را به تحسین و تشویق وامیداشت. بسیاری از اقوام و همسایهها نام او را «مهندس کوچک» گذاشته بودند. این قصه ادامه داشت تا امروز که بهعنوان «طراح و تولیدکننده نمونه منطقه» معرفی شده است. در این گزارش سری به کارگاه خانوادگی افشاریها زدهایم تا از نزدیک به گفتوگو با آنها بنشینیم.
کارگاه آنها در انتهای «فتح ۲۹» با وسعت ۱۰۰مترمربع، انباشته از ماشینآلات سنگین صنعتی است که کمتر فضایی در آن خالی مانده. با خوش آمدگویی «حکمت افشاری» و پسرش حسام افشاری، وارد کارگاه میشوم. کارگران مشغول کار هستند و صدای دستگاهها بلند است. اتاقک کوچکی برای استراحت تعبیه کردند که به آنجا هدایت میشوم.
کمی بعد، حسام افشاری با پاسخ به نخستین پرسش، گفتوگو را آغاز میکند: «از کودکی به شغل پدرم علاقهمند بودم. اغلب اوقات با او به محل کارش میرفتم و آنقدر با کنجکاوی به وسایلش دست میزدم که هر بار میگفت: «این دفعه آخری بود که آوردمت! » اما باز من با اصرار فراوان سر از محل کارش در میآوردم. ورزش «والیبال» را حرفهای و تخصصی تا لیگ کشوری ادامه دادم ولی بعد احساس کردم به «فوتبال» هم علاقه دارم. با این حال طولی نکشید که تصمیم آخرم را برای کسب و کار آیندهام گرفتم. دیگر مطمئن بودم که دلم میخواست در حوزه «صنعت» به طراحی ماشینآلات مشغول باشم.
برای همین تحصیل در رشته مهندسی مکانیک را انتخاب کردم و همزمان در کارگاه پدرم نیز مشغول شدم تا دانشم را به مهارت و تجربه پیوند بزنم. اتفاقی که معمولا در دانشگاههای ما رخ نمیدهد. بسیاری از کارآموزهایی که به کارگاه میآیند، متأسفانه فقط بر روی تئوریها تسلط دارند. از سویی، برای مطالعه و پژوهش در زمینه طراحی و برنامهنویسی دستگاههای تمام اتوماتیک نیز اوقاتی را در روز خالی گذاشتم تا اطلاعاتم را در این زمینه افزایش دهم.
بر این اساس یکی از موفقیتهای صنعتی و ملی در کارگاه ما رقم خورد. اگر بخواهم به زبان ساده آن را شرح دهم، تکنولوژی ساخت، فرمدهی و کشش قوطیهای نوشابه در ایران فراهم نبود و ما توانستیم این تکنولوژی را با شیوه مهندسی معکوس به وجودآوریم. خدا را شکر با استقبال خوبی هم مواجه شدیم و چون اعتماد شرکتهای مختلف را جلب کردیم، سفارشهای بسیاری نیز از صنایع هواپیمایی، نظامی و ساختمانی جذب کردیم. به گمانم علاقه، پشتکار و مهارت، مهمترین فرمول موفقیت است که من در کنار حمایتهای پدرم توانستم آن را کسب کنم.»
- از تولیدکنندگان حمایت نمیشود
صدای دستگاهها برای چند دقیقهای قطع و سکوت لذتبخشی بر فضا حاکم میشود. تولیدکننده نمونه منطقه، اکنون از حمایتهای دیگری سخن میگوید که حمایتهای پدرش را میتواند تکمیل کند. او میگوید: «نهادها و ارگانهای دولتی آنگونه که باید و شاید حمایتی از تولیدکننده محلی و بومی ندارند. در کشورهای دیگر شاهد هستیم که چه تسهیلات ویژهای از اقساط بدون بهرهبرای خرید دستگاهها گرفته تا تعمیر رایگان و تعویض قطعات کهنه ارائه میدهند و تولیدکننده را تنها نمیگذارند.
اما اینجا چه؟ در همین فتح ۲۹ که ما هستیم تا چند سال پیش همه کارگاههایش به هرترتیبی بود، فعال بودند. اما از ۱۵ کارگاه تنها ۳ کارگاه باقی مانده است که آنها هم با حداقل کارگر و امکانات به کار خود ادامه میدهند. اوضاع خوبی برای تولیدکنندگان فراهم نیست. حمایت اگر باشد، تخصص و خلاقیت هم بارور میشود و مصرفکننده داخلی هم راحتتر به کالا و خدمات ایرانی اعتماد میکند.
برگزاری جشنوارههای تخصصی صنعتی، فستیوالهای ملی و بینالمللی و ایجاد شرایط تحقیق و پژوهش در این عرصه، مصداق همان حمایتهایی هستند که جایشان همیشه خالی بوده است.» حکمت افشاری نیز وارد گفتوگو میشود و میافزاید: «زمانی که من کارگاه را راه انداختم جز اندکی سرمایه چیزی نداشتم. کسی هم نبود که بگویم به پشتوانه آن حرکت را آغاز کردم. انگیزه این حرکت را از علاقه خودم و پسرم به این حرفه به دست آوردم.
حسام از همان ابتدا به کار من توجه نشان میداد. من هم تلاش میکردم تا جایی که امکان دارد و متناسب با سنش است، نکتهها را به او یاد دهم. هوش خوبی در این کار دارد. همچنان که در حال حاضر، طراحی قطعات کلیدی دستگاههای صنعتی را به تنهایی و به خوبی انجام میدهد. رضایت مشتریها گواه این ادعا است. هم تولیدکننده نمونه منطقه هستیم و هم چندین بار از سوی سازمانهای نظامی و هواپیمایی کشور بهعنوان تولیدکننده نمونه نیز معرفی شدیم و از ما تقدیر به عمل آمد.»
- از «محله دوستی» تا کارآفرینی عملی
تولیدکننده محله فتح را یکی از بهترین محلههای شهر میداند. برای همین با وجود همه مشغلههایکاری و تحصیلی به عضویت در شورایاری آن نیز فکر میکند. او میگوید: «از نظر نظافت و نمای بصری این محله بهعنوان یک محله صنعتی، مناسب است. اما مشکلاتی مانند ترافیک در میدان فتح یا در محدوده زیر پل «شیر پاستوریزه» بسیار آزاردهنده است. بارها آن را به مسئولان مربوطه منعکس کردهایم اما وعده و وعیدهایشان هنوز عملی نشده است.
دوست دارم بهعنوان نماینده مردم وارد عمل شوم و با مشورت با کارشناسان شهرسازی و ترافیک به حل این مشکل قدیمی محله کمک کنم. به گمانم برای رفع هر مشکلی باید با اهل فن و تخصص آن مشورت کرد تا نتیجه مطلوب و دائمی حاصل شود. اینکه یک روز کلی هزینه کنند و کارگاههایی عمرانی در میدان فتح راه بیندازند تا پروژههای متعدد اجرا کنند و بعد روز دیگر همه آنها را جمع کنند، با این استدلال که پروژهها اجرایی نیستند، راه مناسبی برای بهبود کیفیت زندگی و کار در محلهها نیست.»
مهارتآموزی رایگان به افرادی با بضاعت مالی محدود، موضوع آخری است که افشاری درباره آن میگوید: «آموزش در صنعت، بسیار پر هزینه است. آنقدر که برای متخصص شدن شاید نیاز باشد میلیونها تومان صرف آن کرد. برای همین با پدرم قرار گذاشتیم برای افراد علاقهمند و نیازمند دورههای آموزشی_تخصصی رایگان برگزار کنیم. تاکنون بیش از ۵۰ نفر به کارگاه ما معرفی شدند که پس از فراگیری کامل، کسب و کار خود را راه انداختهاند. حتی فارغالتحصیلان دانشگاهی در کارگاه ما این حرفه را به خوبی یاد گرفتند و برای خودشان کارگاه کوچک راه انداختند. این یعنی همان کارآفرینی عملی که باید فرهنگش در همه واحدهای تولیدی و تجاری کوچک تا بزرگ نهادینه شود تا کشور به پویایی و خودکفایی اقتصادی برسد.»