همشهری آنلاین _ رضا نیکنام: به گفته اهالی قدیمی هسته اولیه شکلگیری محله آذری مربوط به دهه ۴۰ و قبل از آن است. در این دوره، عدهای سودجو از کمسوادی و بیاطلاعی رعایا و کشاورزان استفاده کردند و بیشتر زمینهای کشاورزی و بایر آنها را به بهای ناچیز از چنگشان درآوردند. پس از چند سال مالکان بزرگ محل، زمینها را در قطعههای کوچک و بزرگ به مردم فروختند. ساختمانهای قناس و چندضلعی و ناهمگونی امروز در بافت مسکونی محله آذری برآمده از همان دوران است. در این دوره تاریخی مهاجرت شهروندان از روستاها به تهران رونق پیدا کرد و جمعیت خانوادههای مهاجر آذریزبان در این محدوده بیشتر شد. از این به بعد بود که این محله «آذری» نامیده شد.
آذری تا قبل از سال ۴۰ محلهای کمجمعیت بود. این گفته فردی است که اکنون ۸۰ سال دارد و بیشتر عمرش را در محله آذری گذرانده است. «نادر لهراسبی» از ریشسفیدان محله میگوید: «حدود ۶۰ سال قبل در این محدوده خانه و مغازهای وجود نداشت. کشاورزان و رعایا در خانههای کوچک آلونکی به همراه خانواده خود زندگی میکردند و سراسر محدوده زمین کشاورزی و بایر بود.» وی اضافه میکند: «سهراه آذری یک جاده خاکی و تاریک بود که تنها وسیله رفتوآمد در این جاده تاریک اسب و قاطر بود.»
این شهروند قدیمی درباره مشاغل و حرفههای پر رونق روزگار قدیم میگوید: «چند کارگاه تعمیر درشکه در این محل وجود داشت. بعضیها که به دلایلی چون بیماری و تصادف اسب یا قاطر خود را از دست میدادند ناچار میشدند الباقی وسایل مثل درشکه را در این محل به فروش برسانند و طولی نکشید که اینجا به کوی یا خیابان اوراقچیها تبدیل شد. پس از گذشت سالها و آمدن وسایل نقلیه جدید، خرید و فروش لوازم یدکی خودرو مثل لاستیک، چراغ و... در این محل رونق پیدا کرد.» به گفته تعدادی از شهروندان، رونق فعالیت صنوف مرتبط با خودرو از جمله نمایشگاههای اتومبیل، تعمیرگاهها، فروشگاههای لوازم خودرو و... ریشه در تاریخ شکلگیری محله دارد.
- نهر فیروزآبادی و سیلاب در محله
محله آذری با مساحتی حدود ۶۱ هکتار در شمال غرب ناحیه یک منطقه ۱۷ واقع شده است. اکنون در این قسمت از منطقه در کنار ساختمانهایی با کاربری صنعتی و خدماتی و املاک فرسوده و متروکه، ساختمانهای مسکونی هم دیده میشود. به گفته افراد صاحبنظر محلی و ریشسفیدان پس از دهه ۵۰ بهویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رشد جمعیت در محله آذری روند پرشتابی به خود میگیرد و طولی نمیکشد که تعداد ساکنان محله تا ۲۰ برابر افزایش پیدا میکند. در این دوره، محله آذری تکامل تدریجی و آرام خود را از دست داد و خود را به شکل محلهای پرجمعیت با انواع کمبودها و محرومیتها نمایان ساخت. «اکبرفضایلی» شهروند قدیمی محله آذری برای اینکه شهروندان در جریان مشکلات زندگی مردم در روزگار قدیم قرار بگیرند، میگوید: «در آن دوران جاری شدن سیل و سیلاب در این محدوده امری عادی بود، چون رودخانههای فصلی از جمله نهر فیروزآبادی از اینجا عبور میکرد.
بر اثر بارندگیهای زیاد این رودخانه طغیان میکرد و خسارت مالی و جانی زیادی به بار میآورد. وقوع سیلی ویرانگر باعث شده بود تا همه چاهها و قناتهای این محدوده پر از آب شود. حتی قدیمیها میگویند مردم برای اینکه خطری جانشان را تهدید نکند به افراد نیرومند و قوی مبلغی میدادند تا آنها را از یک سمت خیابان به سمت دیگر ببرند.» وی درباره امکانات محله توضیح میدهد: «کارخانه ریسندگی و بافندگی و همچنین لاستیکسازی از جمله صنوفی بودند که جوانان آنجا مشغول کار میشدند. برق محله از طریق کارخانه برق واقع در خیابان سلیمانی تأمین میشد، البته در طول شبانهروز برق خانهها قطع میشد، چراکه نمیتوانست جوابگوی اهالی باشد.»
- یادی از سازمان گوشت و روزگاران کوپن
هنوز پس از گذشت سالها از تعطیلی یکی از مراکز تهیه و عرضه گوشت کوپنی شهر تهران با عنوان سازمان گوشت خیلیها محله آذری را با «سازمان گوشت» به خاطر میآورند. ساختمان مخروبه سازمان گوشت هنوز در خیابان امینالملک وجود دارد و شهروندان قدیمی با عبور از کنار آن خاطرات صف کشیدن مردم را برای دریافت گوشت دولتی و کوپنی در ذهن مرور میکنند. «قربانعلی رضازاده» از سالمندان محله آذری است که با گفتههای خود ما را به روزگار قدیم میبرد. وی ابتدا از فردی نیکوکار به نام «خوشهچین» یاد میکند کهبانی لولهکشی و آوردن انشعاب آب به خانههای اهالی بود. به گفته رضازاده در آن دوران شهروندان توان مالی زیادی نداشتند.
بیشتر هزینههای لولهکشی آب شرب محله را «خوشهچین» به عهده گرفت تا با این کار خدمتی به مردم کرده باشد. وی اضافه میکند: «مردم از نقاط مختلف شهر برای دریافت گوشت کوپنی به اینجا میآمدند. گاهی وقتها صف گوشت آنقدر طولانی میشد که مردم از صبح زود نوبت میگرفتند. گوشت دولتی با خودروهای مخصوصی از در اصلی سازمان گوشت وارد سالن فروش میشد و بلافاصله بر اساس کوپن خانوار که تعداد اعضای خانواده روی آن حک شده بود گوشت عرضه میشد. سالهاست سازمان گوشت تبدیل به بازار ترهبار شده است.» این شهروند از حمام قدیمی و مخروبه محله نیز صحبت میکند و کوچهای به نام «حمام» که هنوز وجود دارد. یک گاراژ بزرگ هم در محله آذری وجود داشت که مخصوص اتوبوسهای برونشهری بود که تا اوایل دهه ۶۰ فعالیت میکرد و بعد از آن تعطیل شد.