همشهری آنلاین _ فاطمه عسگری نیا: از ترافیک و ساختوسازهای سر به فلک کشیده و آلودگیهای زیستمحیطی که بگذریم، قصه بافتهای فرسوده، تولد فضاهای بیدفاع شهری و افزایش ناامنیها در آن مناطق برای شهروندان، بهخصوص زنان، هم در نوع خود شنیدنی است. قصه نخنمایی که در مناطق مرکزی تهران بهواسطه در هم تنیدگی بافت تاریخی، اقتصادی و شهری بیشتر از سایر مناطق توی ذوق میزند. بافت فرسوده، شبمردگی و مهاجرت قدیمیهای محله و تبدیل خانهها به کارگاههای تولیدی و خوشنشینی کارگران مجرد در خانههای قدیمی و فرسوده همه و همه از عواملی است که اجازه نمیدهد زنان و دختران بیدغدغه در این معابر شهری این مناطق تردد کنند.
ساعت ۱۸، از مترو میدان محمدیه خارج میشویم. سوز زمستانی در هوای شبانگاهی سیلی محکمی بهصورت میزند، آنقدر که ناخودآگاه جذب گرمای وسوسهانگیز شعلههای آتشی میشویم که داخل سطلهای حلبی و دودزده مردان ژندهپوش و خموده از درد اعتیاد زبانه میکشد. از میدان محمدیه به سمت خیابان قیام میرویم. مقصدمان کوچه بهشت است. شبمردگی این محدوده توی ذوق آدم میزند و ترس به جان میاندازد. نشانی کوچه بهشت را میگیریم. کسی به این نام آنجا را نمیشناسد جز بومیهای محله که تکوتوک میگذرند.
آنجا را به همان بازار آهنفروشان میشناسند. کوچه طویل و مارپیچی که از یک سر به خیابان قیام و از سر دیگر به خیابان مختاری در محله تختی ختم میشود. رد پایی از زندگی در کوچه دیده نمیشود. ساختمانهای زهوار در رفته و مغازههایی که نمایشان با ورقهای آلومینیوم و آهنهای زنگزده زینتیافته سیمایی زشت به کوچه بخشیده است.
- سکوت مهمان کوچه
سکوت مهمان شب سیاه کوچه است. بوی زندگی از میان آجرهای کهنه و قدیمی هیچیک از خانههای حاشیه اصلی کوچه به مشام نمیرسد. شیشههای شکسته و پنجرههای بیپرده حکایت از زندگی مجردی کارگران در خانهها میدهد. از ابتدا تا انتهای کوچه، یا خیابان بهشت، یکی ـ دو کوچه تنگ و باریک هم به نامهای کوچه شهید کلاته و کوچه یک متری وجود دارد که هنوز میشود صدای زندگی را از ورای دیوارهای کهنه آنها شنید.
- اینجا روز هم امن نیست
اهالی ساکن در این خانهها دل خوشی از وضعیت کوچه ندارند و میگویند اینجا از طلوع تا غروب هم امن نیست چه برسد به ساعت تاریکی شب! در کوچک خانهها همگی مجهز به قفل و بست آهنی است. ساکنان آنها میگویند: این کوچه، بهشت معتادان است! «عباس رحمتی» یکی از اهالی سابق کوچه، میگوید: «در گذشته این کوچه محل فعالیت صنف آهنفروشان بود. کار و بار کوچه خوب بود. هر چند مزاحمتهایی برای اهالی از بابت آلودگیهای صوتی وجود داشت، اما از معضل و آسیب اجتماعی در آن خبری نبود. از ۱۰ سال پیش که شهرداری این اصناف را مجبور به کوچ از این کوچه کرد و مغازههای قدیمی خالی ماند، هر روز شاهد تولد یک آسیب اجتماعی در آن شدیم.» همینطور که این پیرمرد هممحلی از سرنوشت تلخ این کوچه برایمان روایت میکند، حرکت دستهای از معتادان و چانهزنیهایشان سر قیمت و نوع جنسی که قرار بود بینشان رد و بدل شود برای لحظهای توجه ما را به خود جلب میکند.
- تلاشمان بینتیجه ماند
مسئول دفتر توسعه محلی هم از کوچه بهشت بهعنوان بهشت معتادان یاد میکند و میگوید: «سالهای سال است ما با معضل کوچه بهشت در ناحیه ۴ منطقه ۱۲ روبهرو هستیم. تلاشهای دفتر توسعه محلی برای ارتقای کیفیت زندگی در این کوچه بینتیجه مانده است چون دیگر خبری از اهالی بومی کوچه نیست.
تلاشهایمان برای نوسازی کوچه به جایی نرسید مالکان ملکهایشان را به واحدهای تجاری اجاره دادهاند و آنها هم تمایلی به نوسازی ندارند. سالهای پیش اقدام به رنگآمیزی دیوارهای سوخته کوچه کردیم تا کمی وضعیت تغییر کند اما رنگ هم نتوانست به داد این کوچه برسد. اکثر بومیهای محله رفتن را به ماندن ترجیح دادهاند و خانهها تبدیل به کارگاههای مختلف یا محل اسکان کارگران شده است. معبر طولانی و خلوت است، حتی در روز هم جز تعداد معدودی از کاسبان کسی در این کوچه ترددی
ندارد.»
او با بیان اینکه برخی از خانههای کوچه بهشت امروز یا انبار کالا است یا محل تجمع افراد ناباب میگوید: «شبهای بهشت مخوف است که کمتر کسی جرأت تردد در آن را دارد، چراکه از هیچگونه امنیتی برخوردار نیست و هر لحظه ممکن است خطری افراد را تهدید کند.»
- اینجا امن نیست
باد میوزد و تکه پارچههای کهنه و رنگ و رو رفته از لای پنجرههای زنگ زده در میانه آسمان و کوچه میچرخد، مردی نیمه برهنه با سیگاری گوشه لب تردد غریبهها را دنبال میکند. همینطور که در کوچه قدم میزنیم، تکوتوک عابران کوچه هشدار میدهند: «برگرد خانه... مراقب گوشیات باش... در روشنایی روز هیچ زنی جرأت رفتوآمد از این کوچه را ندارد... شب اینجا چه میکنی؟» هشدارشان همراه با غضبی از سر ترس و تکرار مکرر حوادث است، گویا!
- برای کوچه برنامه داریم
«محمدرضا ندرلو» معاون خدمات شهری و محیطزیست شهرداری منطقه ۱۲، در گفتوگو با همشهری محله در خصوص وضعیت کوچه بهشت میگوید: «کوچه بهشت امروز به واسطه وجود بافت فرسوده و تبدیل کوچه به محل فعالیتهای تجاری، دیگر محلی برای زندگی مردم نیست، بهجز تعداد انگشتشماری از خانوادهها که هنوز در این محله سکونت دارند.»
او ضمن تأیید تمامی مسائل و مشکلات پیش روی کوچه بهشت میگوید: «در سالهای گذشته شهرداری منطقه تلاش کرد با رنگ کردن دیوارهای سوخته آن سروسامانی به کوچه بدهد، اما متأسفانه بعد از مدتی دوباره کوچه به حالت قبل برگشت. شهرداری منطقه در صدد راهاندازی بازار روز در این کوچه و رها کردن آن از این خلوت و سکوت شبانه و روزانه است، اما از آنجا که جمعیت ساکن در این کوچه طویل و دراز از یکی ـ دو خانواده تجاوز نمیکند اجرای طرحهای مد نظر در اولویت نیست.»
او تأکید میکند که اولویت شهرداری منطقه با ایجاد زیرساختهای خدماتی و رفاهی در محلهها و نقاطی از منطقه است که زندگی اجتماعی مردم جریان دارد.