همشهری آنلاین _ بهاره خسروی : «فاطمه ربیعی» از اهالی قدیمی محله سلیمانی در تکه دهم پایتخت، با یادی از این ماجرا ما را به دهه ۳۰ محله و ماجرای میرابها میبرد: «این اطراف قناتهای زیادی بود و آب محله از قنات و قلعه جی تأمین میشد. معمولاً یکبار در ماه شخصی بهعنوان میراب وظیفه داشت تا مسیر آب را که با گل پوشانده شده بود در کوچهها باز کند. از سمت خیابان ۱۶ متری، آب به کوچهها سرریز میشد. از ۱۲ شب تا ۴ صبح این کار ادامه داشت و آب از طریق یک لوله وارد خانهها میشد و حوضها و آبانبارها پر میشد. هرکسی هم به اندازه سهم آب و انبارش آب جمع میکرد. اگر هم کسی در خانه نبود، بیآب میماند، اما از کسانی که با آنها بدهبستان داشت آب میگرفت.
در هر حال، غالباً از این آب استفاده میکردیم تا اینکه آب آبانبار گلآلود میشد؛ اینجا بود که میفهمیدیم آب تمام شده است.» به گفته ربیعی، بعد از مدتی برای قناتها موتورآب تدارک دیدند که باعث شد فشار آب هم کم شود. برای رفع این مشکل سر خیابان ربیعی یک دستگاه شیر فشاری گذاشتند، اما این شیر هم حواشی جالب و گاهی هم مناقشهبرانگیزی داشت. با این اوصاف زمان گذشت و موضوع لولهکشی آب برای خانهها روی کاغذ آمد و مدتی بعد لولهکشی انجام شد و برای هر خانه یک شیر آب گذاشتند. هر وقت از این شیرها آب سرریز میشد مردم جشن میگرفتند و شستوشو و رفتوروب را شروع میکردند.