همشهری آنلاین_ شهره کیانوش راد: اما چرا این اتفاق در خانه موزهها و بناهای تاریخی بهویژه در منطقه یک نیفتاده است؟ اهمیت نگهداری از خانه موزههای تاریخی موضوع پنجمین وبینار تهران بود که با حضور «امیر مسعود انوشفر» معمار و مرمتگر، «رضا فیضی» معمار و پژوهشگر شهری و «سیدحمیدموسوی» شهردار منطقه یک برگزار شد. بخش روابطعمومی و اموربینالملل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران مجری و برگزارکننده این وبینار بود. در منطقه یک، ۱۵ خانه موزه و ۴۲ خانه واجد ارزش از زمان پهلوی اول و دوم وجود دارد.
در تهران و بهویژه منطقه یک بناهای تاریخی بسیاری وجود دارد که تعدادی از آنها در گذشته محل زندگی چهرههای شاخص در عرصههای فرهنگی، ادبی، هنری و... بوده است.
با این حال در منطقهای که زمین ارزش اقتصادی بالایی دارد و با ساختوساز سودآوری زیادی نصیب ورثه یا مالکان میشود، نگاه مدیریت شهری به این خانهها چگونه باید باشد؟ توجه به بافت شهر و افزایش کیفیت زندگی در درون شهرها نخستین موضوعی است که فیضی، معمار و پژوهشگر شهری به آن میپردازد: «رویکرد شهرسازی در دهههای معاصر تقویت زندگی شهری و برگشت به درون شهر است. هرقدر شهرداریها بتوانند کیفیت زندگی در داخل یک شهر را افزایش دهند، هزینه مدیریت شهر کمتر و قابل کنترلتر خواهد بود. ویژگیهای تاریخی و فرهنگی یک شهر میتواند آن را به مرکز گردشگری تبدیل کند و از این راه بخشی از هزینه نگداشت شهر از طریق درآمدهای پایدار تأمین شود. افزایش شمار گردشگران به کسب درآمدهای اقتصادی منجر میشود و چرخه باطل ساختوساز دائمی و ایجاد تراکم جمعیت شهر را کاهش میدهد. علاوه بر جنبه اقتصادی، احیای خانههای تاریخی، احساس تعلق خاطر شهروندان به شهری که در آن زندگی میکنند را بیشتر میکند. حتی کودکان نیز با بازدید خانه مشاهیر با چهرههای فرهنگی، علمی و هنری آشنا میشوند و میتوانند برای آینده خود از این شخصیتها الگوبرداری کنند.»
- خلاقیت برای جذب مخاطب
برای احیای خانههای تاریخی چه مواردی را باید مد نظر قرار داد؟ آیا حفظ بنای یک ساختمان قدیمی میتواند جذابیتی برای بازدیدکنندگان داشته باشد و آیا بازدید از خانههای مشاهیر میتواند احساس تعلق خاطر برای مخاطب ایجاد کند؟ انوشفر، معمار و مرمتگر که تجربههایی در بررسی خانههای تاریخی در فرانسه و ایران داشته است با اظهار تأسف میگوید: «خانههای مشاهیر را بهعنوان یادگاری حفظ کرده ایم اما متأسفانه خیلی از این خانهها تبدیل به یک قبرستان میشود. این خانهها برای تبدیل به مراکز فرهنگی باید بهگونه ای طراحی شود که برای مخاطب جذاب باشد.
اگر قرار است کودکان با بازدید از خانه مشاهیر از زندگی آنها الگوبرداری کنند باید قبل از راهاندازی خانه موزه درباره زندگی آن شخصیت علمی یا فرهنگی تحقیق کرد. با نادیده گرفتن جنبههای هنری و خلاقیت، آن خانه تبدیل به موزهای خشک و خالی با نمایش یکسری وسایل میشود.
باید به گونهای خلاقانه، آن خانه را از یک فضای ایستای معماری به فضایی هنری تبدیل کرد. بهعنوان مثال اگر میخواهیم محل زندگی سیمین دانشور و جلالآلاحمد را به خانه موزهای تبدیل کنیم که برای کودکان هم جذابیت داشته باشد باید مطالعهای درباره شخصیت این دو چهره ادبی انجام شود و به دغدغه آنها درباره کودکان بپردازیم و بخشی از موزه را به خانهای برای کودکان تبدیل کنیم. مرکزی فعال در حوزه ادبیات کودک در آنجا حضور داشته باشد و فضا را بهگونه ای طراحی کنیم که کودکان با اشتیاق از آنجا بازدید کنند و با قصه زندگی آن دو شخصیت آشنا شوند. با تشکیل اتاق فکر تاریخی، آموزشی و هنری میتوان خانه موزهها را بهگونهای جذاب برای بازدیدکنندگان طراحی کنیم. اگر هر خانه موزه قصهای داشته باشد بازدیدکنندگان با فضایی مرده روبهرو نمیشوند. »
- بناهای تاریخی در معرض خطر تخریب
منطقه یک اماکن فرهنگی و هنری منحصربهفردی دارد. طبق آماری که شهردار منطقه یک ارائه میدهد منطقه یک ۱۵ موزه، ۸ امامزاده و مکان زیارتی، ۳ باغ سفارت و ۴۲ خانه واجد ارزش از زمان پهلوی اول و دوم دارد. تغییر رویکرد مدیریت شهری از سرمایهگذاری در بخشهای مسکونی به بخشهای گردشگری و خدماتی موضوعی است که موسوی بر آن تأکید میکند و ادامه میدهد: «در اهمیت صیانت از خانههای تاریخی هیچ تردیدی وجود ندارد اما برای این کار باید چند موضوع مهم را مورد توجه قرار داد که ارزش مالی خانه و باغهای تاریخی یکی از مهمترین موضوعات است.
وقتی عنوان خانه تاریخی روی خانه ای که متعلق به شخصیت فرهنگی، ادبی یا علمی است گذاشته میشود قاعدتاً باید ارزش این ملک بالا برود. اما این اتفاق نمیافتد و به شدت ارزش ملک پایین میآید. به همین دلیل ورثه یا مالک فعلی ممکن است به فکر تخریب آن خانه بیفتند. اگر ما اعتقاد داریم این بناهای باارزش تاریخی هویت شهر ما را تشکیل میدهند پس باید برای صیانت از این ابنیه تاریخی هزینه کنیم و نباید مالکان متضرر شوند. این اماکن به واسطه حضور یک شخصیت، ارزش تاریخی پیدا کرده اند اما وقتی با آن ملک برخورد اقتصادی میکنیم تمام ارزشهای معنوی و تاریخی برای آن پلاک به ضد ارزش تبدیل میشود. ۴۳ بنا در منطقه یک داریم که در معرض خطر نابودی و تخریب قرار دارند.
اگر فعالیتی متناسب زندگی امروز با حفظ کالبدی که به یادگار مانده تعریف نکنیم و ارزش اقتصادی این پلاکها را بالا نبریم با هیچ سیاست سلبی و ایجابی نمیتوانیم این بناها را حفظ کنیم. اما اگر ارزش ملک ارتقا پیدا کند مالکان به حفظ این بناها ترغیب میشوند. از طرفی باید فعالیت متناسبی در آن خانهها شکل بگیرد. باید به سمتی برویم که خانه موزهها بخشی از هزینههای نگهداری را تأمین کنند.»
- استفاده از ایدههای نو
فیضی با تأیید صحبتهای شهردار منطقه یک معتقد است که با وجود افراد خوش فکر اما در حوزه تعیین کاربری و اثرگذاری بناهای تاریخی، عقبتر از کشورهای دیگر هستیم: «اگر این خانهها به بخش خصوصی واگذار شوند صرفاً تبدیل به کافه و رستوران میشوند و کاربریهای خلاقانه دیگری برای آنها در نظر گرفته نمیشود.
در صورت دولتی بودن نیز به خانه موزههایی تبدیل میشوند که فقط درشان باز است و مخاطبی ندارند. در حالی که این خانهها ظرفیتهای بسیار بالایی برای جذب مخاطب دارند. باید با همکاری افراد خوش فکر، طراحی فضای این خانهها به گونهای صورت گیرد که از یک فضای ایستای معماری به بخش هنری و فرهنگی تبدیل شوند. در این صورت میتوانند مراکزی برای رویدادهای فرهنگی و حتی درآمدزایی شهری باشند.»
- تجربه موفق در خانه موزه دکتر حسابی
درآمدزایی پایدار از خانه موزههای تاریخی میتواند این مراکز را به مکانهای فرهنگی پویا تبدیل کند. موسوی، شهردار منطقه در اینباره توضیح میدهد: «اگر خانه موزهها درآمدزایی نداشته باشند با مشکلاتی در اداره آنها مواجه میشویم. خانه موزه دکتر حسابی این امتیاز را دارد که فرزندشان با روایت زندگی دکتر حسابی برای بازدیدکنندگان میتواند این هویت تاریخی را زنده نگه دارد.
اما همین خانه موزه برای تأمین هزینه آب و برق دچار مشکل شده بود. امسال یک و نیم میلیارد تومان اعتبار هزینهای و ۳ میلیارد تومان اعتبار تعمیرات و ساخت برای این خانه در نظر گرفتیم. برای سال بعد هم حدود ۳۳درصد اضافه کردیم و توانستیم به این خانه جان دوباره ببخشیم. این خانه ظرفیت دارد که به مکانی برای پژوهشهای علمی تبدیل شود. آشنایی با سبک زندگی دکتر حسابی میتواند حس خودباوری میان بازدیدکنندگان بهویژه جوانان ایجاد میکند.
به نظر من طرحی موفق است که تمام افراد ذینفع و متولیان فرهنگی سهم خود را برای حفظ بناهای ارزشمند پرداخت کنند. ضمن اینکه به بخش خصوصی هم بهعنوان رکن اصلی برای اداره این بناها پایبند باشیم. مشارکت سازمان گردشگری، بانکها و بنگاههای اقتصادی در رونق این مراکز تأثیر دارد. در این صورت میتوانیم بناهای موجود را از خطر تخریب نجات دهیم.»