همشهری آنلاین_مرضیه موسوی: حتی شاید ایستاده و عکسی هم به یادگار از این نقاشیها گرفته باشیم. «ایلگار رحیمی» تصویرگر تعدادی از همین نقاشیهای دیواری است. ساکن میرداماد است و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد تصویرسازی از دانشگاه هنر. سال ۱۳۹۶ شروع تصویرگریهایش روی دیوارهای شهر تهران بود و از آن زمان تاکنون تجربههای زیادی در این زمینه به دست آورده است.
این روزها طرحها و تصویرگریهای او در جشنوارههای شهرهای مختلف از جمله کرج و بیرجند و جاهای دیگر برگزیده میشود تا روی این دیوارها بنشیند. او میگوید: «هنرهای محیطی در شهرهای دیگر کمکم در حال شناخته شدن است. با این حال در تهران به دیدن این تصاویر روی دیوارهای شهر عادت کردهایم. رنگها و تصویرهایی که تصویرگران در این نقاشیهای دیواری استفاده میکنند چهره شهر را دلپذیرتر میکند.» این تصویرگر که متولد ۱۳۶۰ در استان اردبیل است گفتنیهای زیادی از روزهایی دارد که دیوارهای شهر را نقاشی میکند.
میگوید طرح روی دیوار خیابان ولیعصر(عج) در حوالی زعفرانیه را بیشتر از دیگر نقاشیهایدیواریاش دوست دارد.
طرح آن را از قبل کشیده بود و وقتی دنبال دیوار کوچکی برای نقاشی در منطقه میگشت، آن را برای دیوار خانهای قدیمی در زعفرانیه مناسب دید. رحیمی میگوید: «المانهای سنتی از ورزش زورخانهای برای این تصویرگری استفاده کرده بودم که به شکل و شمایل دیوار کهنه و قدیمی زعفرانیه میخورد. معمولاً قبل از آغاز نقاشی، دیوار نیاز به شستوشو و بتونهکاری دارد. اما برای این دیوار من گذاشتم گوشههایی از ریختگیهای آن باقی بماند. چون با ظاهر ساختمان و نقاشی و المانها همخوانی زیادی داشت. این کار را سال گذشته روی این دیوار کوچک کشیدم و خوشحالم که هنوز هم باقی مانده است.»
باقی ماندن نقاشی روی دیوار را نشانهای از دوست داشته شدن آن میداند. عکسهای زیادی از دوستان و آشنایانش به دست او رسیده که مردم را در حال گرفتن عکس یادگاری با این نقاشی نشان میدهد. او میگوید: «همینکه نقاشی تا به حال باقی مانده به نظرم یعنی مردم هم از آن خوششان آمده. در طول این یک سال که از کشیدن آن میگذرد بارها عکسهایی به دستم رسیده که مردم کنار این دیوار گرفتهاند. هر بار با دیدن این عکسها ذوق میکنم و خوشحال میشوم. مدتی قبل که مادرم برای دیدنم به تهران آمده بود با دیدن این نقاشی از نزدیک خیلی ذوقزده شد. این، بهترین خوشحالی بود که با دیدن این نقاشی نصیب من شد.»
- گربههای بیچشم و رو
در خیابانها و کوچههای شهر که قدم میزند چشمش به دنبال دیوارهای خالی از رنگ است. یا از دیدن نقاشیهای دیگر تصویرگران روی دیوارها لذت میبرد. میداند برای هر طرح سادهای که روی این دیوارها مینشیند چه سختیهایی باید تحمل کرد. او میگوید: «معمولاً تصویرگران بیش از سایر هنرمندان محیطی از رنگهای زنده و طرحهای شاد استفاده میکنند. شاید از دور کار سادهای به نظر برسد اما اینطور نیست. مثلاً اغلب ما تصویرگران زن تجربههای مختلفی از برخوردهای عجیب مردم داشتهایم. در یکی از نقاشیها من چند گربه را روی دیوار میکشیدم.
یک فرد موتورسوار بود که هر روز صبح از آنجا عبور میکرد میایستاد و دعوا میکرد که چرا عکس گربه روی دیوار میکشی؟ گربه بیچشم و روست. طاووس بکش. تا پایان نقاشی هر روز میآمد چیزی میگفت و میرفت.»
از نقاشیهایی میگوید که بعد از نقش بستن روی دیوار با استقبال زیادی روبهرو میشوند: «برخی از نقاشیهای دیواری در تهران خیلی خاطره خوبی در ذهن مردم شهر باقی گذاشتند. یکی از آنها همین تصویر پهلوان روی دیوار خیابان ولیعصر(عج) در زعفرانیه بود. یکی دیگر از تصویرهایی که من خیلی دوست دارم تصویر پهلوانهایی است که زیر پل کالج کشیده شده. به نظرم باید برای بازیابی این تصاویر در شهرداری برنامهریزی دقیقی شود. بعد از مدتی این نقاشیها از بین میروند و لکه میگیرند و نیاز به رسیدگی دارند. اما چون به آنها رسیدگی نمیشود از بین میروند.»
- صاحبخانه داربستها را پایین ریخت
تجربههای ناکامی از نقاشیهای دیواری شهر هم دارد. از اعتراض صاحبخانهها برای رنگآمیزی دیوار تا مشکلات دیگر: «یادم است در محله خودمان، میرداماد روی یکی از دیوارها نقاشی میکشیدم که یکی از اهالی محله گفت باید آن را پاککنم. یکبار هم صاحبخانهای به من اعتراض کرد که داربستهایی که برای نقاشی زدهام ممکن است باعث شود دزد شب به خانهاش بیاید.
به همین دلیل ساعت ۹ شب به من زنگ زد و گفت یا الان داربستها را جمع میکنی یا همه را میریزم پایین. شبانه خودم را به آنجا رساندم و به سختی توانستم فردی که بتواند داربستها را باز کند پیدا کنم. با خودم فکر کرده بودم که صاحبخانه نقاشی را میبیند و حتماً از آن خوشش میآید. اما اصلاً کار به آنجا نکشید. مجبور شدم کار را نیمهکاره رها کنم. حاشیههایی اینچنینی در کار ما کم نیست که همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال من این کار را دوست دارم و آن را با علاقه انجام میدهم.»
- روی دیوار شهرهای دیگر
طرحهایش را برای فراخوانهای شهرهایی از جمله قم، کرج، مشهد و بیرجند هم فرستاده است که پذیرفته شدهاند؛ این یعنی قرار است طرحهایش دیوارهای این شهرها را هم زنده کند. رحیمی میگوید: «هرجا میروم به هنرهای محیطی و دیوارهایش خوب توجه میکنم. به یاد ندارم در شهری به جز تهران این تصویرگریها را روی دیوار دیده باشم.
به نظر میرسد تعدادی از شهرها هم به تازگی با الگوبرداری از تهران به فکر نقاشی دیواری افتادهاند.» دیوارهای زیادی در شهر هستند که با دیدنشان آرزو میکند روزی طرحها و تصویرگریهایش را روی آن ببیند. سختیهای کار نقاشی دیواری را به دلیل علاقهای که به آن دارد به جان میخرد. او میگوید: «ارتباط مردم با تصویرگری و نقاشی روی دیوار از لحظه شروع کار آغاز میشود. در هر پروژهای از همان زمان که کار را آغاز میکنیم مردم را میبینیم که وقتی به ما میرسند سرعت قدمهایشان را کم میکنند یا به تماشا میایستند.
گاهی نظر میدهند و معمولاً با دیدن نقاشیها حالشان خوب میشود و لبخند میزنند. یک نقاشی روی دیوارهای کوچک حدود یک هفته زمان میبرد. در زمان اجرای طرح پهلوان خیابان ولیعصر(عج)، تعدادی کرهای بودند که میایستادند و تماشا میکردند. فکر میکنم خوابگاهشان آن نزدیکی بود. مکث میکردند و عکس میگرفتند و با لبخند از آنجا دور میشدند. شاهد تکمیل این نقاشیها بودن هم برای خودش میتواند خاطرهساز باشد و حس خوبی به مردم بدهد.»