همشهری آنلاین_سارا جعفرزاده: در خصوص بافت فرسوده نظریات مختلفی وجود دارد. از جمله نوسازی بافت و عدم تغییر بافت که هر دو نظریه معایب و محاسنی دارد، اما در این میان برخی از مسئولان شهری به بافت فرسوده تعلق خاطر دارند و معتقدند محلههای بافت فرسوده باید بهعنوان محلههای الگو معرفی شوند.
همین موضوع «زهرانژادبهرام» نایب رئیس کمیسیون شهرسازی ومعماری را بر آن داشت تا تجربه بیست ساله خود در رویارویی با بافت فرسوده را در قالب کتابی با عنوان «بافت گردی» جمعآوری کند. مراسم رونمایی از این کتاب بعد از بازدید از محله مینابی در مرکز محله شیرین دخت با حضور «کاوه علی اکبری» مدیرعامل سازمان نوسازی شهرداری تهران، «علی اعطا» عضو شورای شهر، «مهدی صفدری» معاون معماری و شهرسازی شهرداری منطقه ۱۵ و «مهدی استرابی» شهردار ناحیه یک برگزار شد.
تعلق خاطرنژاد بهرام به بافت فرسوده و چند امامزاده در تهران باعث شد کتاب «بافت گردی» را بنویسد. خودش در خصوص خاطراتش در اینباره میگوید: «دوران کودکی خود را در محله امامزاده عبدالله(ع) گذراندهام و در آنجا به مدرسه رفتهام و این امامزاده برایم حس نوستالژیک دارد. بعد از ازدواجم در محله امامزاده یحیی(ع) ساکن شدم، دورانی که همسرم در جبهه بود و من همراه دخترم در آن محله زندگی میکردم و خاطرم هست که همیشه بعد از آمدن از سر کار به همراه دخترم به امامزاده یحیی(ع) میرفتیم و در بازارچه آن گشت میزدیم.
حرم شاه عبدالعظیم(ع) هممحل زندگی دوست دوران کودکی من بود و من به همراه خانوادهام شبهای قدر به آنجا میرفتیم. از امامزاده قاسم(ع) که نمونههای بارز بافت ناکارآمد شهری در آن قابل مشاهده است خاطراتی دارم؛ همسر من مدتی در آنجا بهعنوان پزشک محله خدمت میکرد. تمام این امامزادهها برای من حس نوستالژی داشت و باعث شد در کتاب «بافتگردی» به انواع بافت و ارتباطات اجتماعی و فرهنگی شکل گرفته به واسطه بافت اشاره کنم.»
- مزار پدر بزرگم از بین رفته بود
جرقه نوشتن درباره بافت فرسوده زمانی در ذهننژادبهرام روشن شد که سال ۹۶ به امامزاده سیده ملک خاتون رفته و در جستوجوی مزار پدربزرگش بود. او در اینباره میگوید: «در سالهای خیلی دور زمانی که پدرم ۱۱ سال داشت، پدر بزرگم فوت کرده و اورا در امامزاده سیده ملک خاتون(س) به خاک سپرده بودند. خاطرم هست در دوران کودکی همیشه به مزار پدر بزرگم در امامزاده سیده ملک خاتون میآمدیم.»
او میافزاید: «در سال ۹۶ به امامزاده سیده ملک خاتون آمدم و در جستوجوی مزار پدربزرگ بودم که هرچه گشتم نتوانستم مزارش را پیدا کنم و متوجه شدم که محله مینابی به دلیل قرار گرفتن در بافت فرسوده در طرح نوسازی قرار گرفته و شهرداری قبور را صاف کرده است. همین موضوع باعث شد تا برای نوشتن در مورد بافت فرسوده مصمم شوم.»
- شناخت ابعاد اجتماعی و فرهنگی بافت فرسوده
در نوشتن کتاب «بافت گردی» نویسنده سعی کرده با یک نگرش تازه به بافت فرسوده نگاه کند. نژاد بهرام میگوید: «هدف اصلی من از تألیف این کتاب این بود که بتوانم یکبار دیگر بافت فرسوده را از منظر دیگری ببینم. معتقدم این نوع نگاه که بافت فرسوده را از منظر کالبد نگاه کنیم و بافت را فارغ از ظرفیتهای اجتماعی و فرهنگی بنگریم، تلاش بیهودهای است. تجارب بیست سال گذشته به ما نشان داد که این نگاه نمیتواند منجر به نوسازی بافت فرسوده شود.
شهر ما شهری است که روی گسلهای زلزله قرار گرفته و این وضعیت نگرانکننده است. از این جهت باید با یک نگاه دیگری وارد بافت میشدیم و من تصور کردم این نگاه نیازمند بازشناسی است و با توجه به تجاربم در حوزههای مختلف شهری و مطالعات و ملاقاتم با شهروندان ساکن در بافت فرسوده و شناخت دغدغههایشان تصور کردم وقت آن است که تجاربم را در این زمینه به رشته تحریر دربیارم. بافتگردی حاصل تجربه بیست ساله من در محدوده شهری بهویژه در بافت فرسوده است.»
- ترسیم سرنوشت بافت فرسوده در تهران
در بخش پایانی مراسم از کتاب «بافت گردی» رونمایی شد. در این کتاب به جزئیات فرایند فروپاشی چند محله پرداخته شده و اینکه چگونه گسستهای اجتماعی قبل از فروپاشی بناهای مختلف شهری اتفاق افتاده است. همچنین در این کتاب تعلق خاطر نویسنده به ۵ محله امامزاده عبدالله(ع)، امامزاده یحیی(ع)، امامزاده سید ملک خاتون، حرم حضرت عبدالعظیم(ع) و محله امامزاده قاسم(ع) روایت شده است.
مؤلف کتاب با اشاره به جزئیات اثر خود در خصوص بافت فرسوده میگوید: «دراین کتاب به نکات حساسی که میتواند در سرنوشت بافتهای فرسوده شهری تهران مؤثر باشد اشاره کردهام؛ نکاتی که میتواند ظرفیتهای نوسازی را ارتقا بدهد یا منجربه افول ظرفیتهای نوسازی شود و حتی میتواند اگر از بین برود منجر به فرسودگی بقیه بافتها شود.»نژاد بهرام به ایجاد یک محله الگو برای تعیین تکلیف بافت فرسوده تأکید کرده میافزاید: «ما باید یک محله الگو به شهروندان بافت فرسوده نشان بدهیم و تصور کردیم محله مینابی میتواند بهعنوان یک الگو نوسازی در نظر گرفته شود. ظرفیتهایی از جمله مراکز و فضاهای محله، مشارکت در ساختوساز، احیای همبستگیهای محلی، ارتقا سطح اقتصادی و امنیت محلی میتواند باعث نوسازی شود.
گسست اجتماعی در بافتهای فرسوده
یکی از مسائل مطرح شده در مراسم رونمایی از کتاب «بافت گردی» مربوط به تغییر روند مدیریت هر محله بود. در حاشیه مراسم «عباس آخوندی» وزیر پیشین راهوشهرسازی و استادیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران به بازدید خود از بافت فرسوده محله مینابی اشاره کرد و گفت: «در بازدیدی که از محله مینابی داشتم، ثمره مداخله مستقیم شهرداری در ۱۵ سال گذشته قابل مشاهده بود.
تملکها و اکثر پروژهها در این منطقه به نتیجه نرسیده و تعداد زیادی از ساکنان به بیرون از منطقه مهاجرت کردهاند و فضاهای بیدفاع و بیپناه در منطقه ایجاد شده که میتواند باعث ایجاد ناامنی شود. با هزینههای بسیار کمتر میتوان حکمروایی محلی و سازمان اجتماعی محله را پذیرفت. در واقع اگر حکمروایی محله به مردم محله سپرده شده بود، ارقام کمتری نسبت به رقمهای هزینه شده توسط شهرداری صرف میشد و این ارقام بهعنوان کمک به مردم محله در پیشبرد مسائل محله داده شده بود، شاهد نتایج به مراتب بهتری بودیم.»
او به گسست اجتماعی به وسیله مداخلههای مستقیم شهرداری اشاره میکند ومیافزاید. «در هرصورت با انکار سازمان اجتماعی محله و مداخله شهرداری بهصورت گسترده در بافت فرسوده با رویکرد «کوبیدن و ساختن» در نهایت باعث ایجاد گسست اجتماعی، ناکارآمدی بافت و اتلاف منابع مردم شده است. عمده درخواست شهروندان در شهر تعیین تکلیف بافت رهاشده محلههاست. ما باید شهرداری محله را جایگزین شهرداری ناحیه کنیم و شهرداری تهران بهعنوان هماهنگکننده و تسهیلگر حضور داشته باشد تا اینکه بخواهد در نقش مداخلهگر ظاهر شود.»