زنگی صحبتهای خود را با اشاره به ابعاد حقوقی، اقتصادی و اجتماعی دیوارنگاری در شهر آغاز میکند: «سالها است که در جهان، دیوارنگاری دیگر یک نقاشی ساده با کمی رنگ بر روی دیوارهای بیروح محلهها محسوب نمیشود. دیوارنگاری به حرفه و هنری تبدیل شده است که با پدیدههای اجتماعی دیگر ارتباط برقرار کرده است. این میان، هنرهای شهری خلق شدهاند تا زیبایی، هویت و فرهنگ در پیوند با یکدیگر، صنایعی مانند «گردشگری» را رونق بخشند.» زنگی، خیابان اجتماعی منطقه ۹ را نمونه بارزی از یک معبر مهم در میان محلههایی میداند که مشابه آن در پایتخت نیست.
فضای وسیعی که قابلیت اجرای طرحهای انسان محور فراوانی دارد و در دراز مدت پای گردشگران داخلی و خارجی را به خود باز میکند. میتواند به نگارخانهای عمومی تبدیل شود که تورهای هنری، آموزشی و کارآفرینی در آن برگزار میشود. این کارشناس هنری در ادامه از چگونگی تأثیر رنگ و طرح در منطقهای با بافت فرسوده متراکم میگوید: «منطقه ۹ بهویژه محلههای اطراف خیابان اجتماعی، پر از بافت فرسوده است. شاید برخی افراد نقد کنند که با رنگ نمیتوان بافت فرسوده را نوسازی کرد یا چهره محله را آنگونه که باید و شاید تغییر داد. بله درست است اما این نکته را نباید فراموش کرد که ما با رنگ و طرح به دنبال تغییر روحیه شهروندان هستیم؛ نه به دنبال تغییر کالبد فیزیکی محله! برای این منظور هم بهتر است از تخصص و کیفیتهای استاندارد استفاده کنیم تا بیشترین سود را ببریم. شاید یکی از دلایل استقبال نکردن شهروندان از نقاشیهای دیوار، همین فقدان کیفی گراییها باشد.»