استفاده از هنر عمومی در بین شهروندان خواص روانی، اجتماعی و انسانی متعددی دارد که اهمیت نقاشی دیواری را بیشتر میکند. سید محمود شعیبی، درباره سیر نقاشی دیواری در تهران میگوید: «قبل از سال ۸۰ در تهران و دیگر شهرها نقاشی دیواری نداشتیم. فقط چهره شهدا بر دیوارهای شهر بود که آن هم بهصورت غیرحرفهای کار میشد در حالی که نقاشی دیواری با موضوع چهره شهدا میتوانست محل شکلگیری آثار هنری در منقبت و ارزشگذاری شهدا باشد و با گستره خیلی وسیعتری به آن پرداخته شود. چهرهها طراحی نشده بود و در مواردی هم مورد تأیید خانوادههای شهدا قرار نمیگرفت. آن زمان این موضوع را در سازمان زیباسازی بررسی و شوراهای تخصصی برای آن پیشبینی کردیم. تلاش شد تا نقاشی دیواری از لحاظ کیفیت کار در جایگاه هنری قرار گیرد. البته مشکلات متعددی داشتیم و داریم که حمایت نکردن از هنرمندان یکی از آنهاست و به سرعت کار لطمه وارد میکند ولی با وجود این مشکلات در هر دورهای برخی از هنرمندان دغدغهمند، مشارکت کردهاند. زمانی که بنای نقاشی دیواری گذاشته شد ۲ یا ۳ نفر مشارکت کردند اما اکنون حدود ۷۰ـ ۸۰ هنرمند بهطور جدی در زمینه نقاشی دیواری فعالیت میکنند که اگر به آنها فضا داده شود میتوان شاهد اتفاقات هنری در شهر بود.»
داودیه قدیم در میدان مادر
تصویر نقاشی شده در میدان مادر منطقه ۳ هم یکی از نقاشیهای دیواری است که تماشای آن یادآور تهران قدیم است. عباسی که در اجرای این نقاشی حضور داشته درباره انتخاب این طرح میگوید: «در این نقاشی شما میتوانید تصویری از تهران قدیم را ببینید. این نقاشی از روی قدیمیترین عکس از محله داودیه انتخاب شده است که در کنار آن مادری امروزی از پنجره خانهاش، فضای قدیمی محله را تماشا میکند. هدف از انتخاب این نقاشی، انتقال حس لطیفی از خاطره و نوستالژی به شهروندان است؛ یادآوری خاطراتی که همه مردم از گذشته خود دارند. یک مادربزرگ مهربان، گلدانهای شمعدانی و تصویری از تهران قدیم و آسمان آبی نمادهایی آشنا برای رهگذرانی است که از میدان مادر عبور میکنند. تفرج خاطر و آرامش بصری دستاورد استفاده از هنر در شهر است.»
تبدیل فضاهای بیدفاع شهری به فضای امن
«فضاهای بیدفاع شهری با رنگ، هویت مییابند و این کار استقبال اهالی محله را به دنبال دارد.» عباسی با یادآوری خاطرهای از اجرای نقاشی دیواری در بافتهای فرسوده میگوید: «چند سال پیش طرح نقاشی دیواری را در محلهای با بافت فرسوده و دیوارهای رنگ و رو رفته انجام دادیم. اهالی از تجمع معتادان در آن زمین متروکه شاکی بودند. قرار شد شهرداری در این محله طرح نقاشی دیواری را اجرا کند. به یاد دارم بعد از اجرای طرح، دیوارهای رنگی، بافت آن محله را تغییر داده بود. اهالی میگفتند این کار باعث ایجاد امنیت در محله شده است. آن فضا از مکان بیدفاع شهری خارج شده و هویت پیدا کرده بود.» شعیبی در تأیید صحبتهای همکارش خاطرهای دیگر از اجرای نقاشی دیواری در محلههایی مانند دروازه غار و باغ آذری برایمان میگوید: «استفاده از رنگها میتواند فضاهای شاد و بانشاطی را در محله به وجود آورد. در پروژههایی که در محلههایی مانند گود عربها، باغ آذری یا دروازه غار اجرا میشد برخی ساکنان مخالف بودند. در یکی از این محلهها یکی از همسایهها اجازه کار نمیداد. هنرمندی که آنجا بود به من گفت که یکی از اهالی اجازه نداده روی دیوار منزلش نقاشی کار کنیم. من گفتم هر جا مخالف بودند کار نکن و دیوار بعدی را رنگ کن. رنگها در سطوح خیلی بزرگ و شاد کار شد. روز بعد همان کسی که در خانهاش را بسته بود و اجازه نداده بود، به همکارمان گفته بود که دیوار خانهاش را رنگ بزنند. مشارکت مردم محله در حدی شد که خودشان رنگ پیشنهاد میدادند، برای گروه چای میآوردند، حتی یکی از همسایگان همه گروه را به مجلس عروسی دخترش دعوت کرد. تجربه موفقی بود و به نظرمن این تجربه باید تکرار شود. شهرداری میتواند از طریق نقاشی، فضاهای شهر را شادتر کند. تصویری از تهران قدیم، خاطره روستایی یا خاطره شمال و استفاده از عناصری که برای شهروندان خاطرهانگیز است موجب میشود تا حس و حال خوبی در روحیه ساکنان یک محله و شهر ایجاد شود.»
طرح ماندگار بزرگراه شهید همت
بزرگراه شهید همت در منطقه۳ یکی از کارهای ماندگار نقاشی دیواری است که به گفته شعیبی طراحی آن ۵ تا ۶ ماه زمان برده است. اجرای نقاشی دیواری در بزرگراه شهید همت و زیر پلها شامل خیابانهای پاسداران، شریعتی، حقانی، افریقا، باغموزه دفاع مقدس، باغ کتاب و شیخ بهایی را در بر میگیرد. کاشیکاری و سیمانکاری همه بهصورت دستی انجام شده است. این پروژه یکسال طول کشید و بالای ۵۰ نفر در اجرای این طرح همکاری کردند. بیشتر بخش طراحی با محمود شعیبی بود و رسول عباسی نیز علاوه بر طراحی، اجرای فنی آن را برعهده داشت. طرح ۷ مرحلهای است که در مجموع سیر فداکاری و از خود گذشتگی و عشق جوانان در دفاعمقدس را روایت میکند. در این طرحها نمادهایی با هویتهای منطقهای، مذهبی، تاریخی، حماسی و ملی دیده میشود. شعیبی، یکی از بزرگترین عناصر هویتبخشی در یک شهر را خاطرهسازی توسط عناصر هنری میداند و میگوید: «نمادهایی که نشاندهنده سردر، نقش اسلیمی و پنجه حضرت عباس(ع) و... است در خاطرات بومی، ملی و مذهبی و محل زندگیمان حضور دارند که در این بزرگراه بهصورت نقشی تزیینی کار شده است. دیدن این نمادها یادآور داستانهای تاریخی و مفاهیم مذهبی است. البته پیام این طرحها واضح و شفاف نیست چون ویژگی هنر ایرانی این است که همه چیز را در لفافه و استعاره مطرح کند که تفکر برانگیز باشد.»
نظر شما