همشهری آنلاین _ مریم قاسمی: وقتی برای گفتوگو به خانه «شفیع آمرهای» در محله شادآباد میرویم آنچه بیشتر از همه به چشممان میآید مهربانی و صمیمیت حاکم بر فضای یک خانواده است. آمرهای، ۶۷ ساله، بازنشسته ارتش است و ۳ دختر و ۳ پسر دارد که همه تحصیلات دانشگاهی دارند. کوچک و بزرگ خانواده آمرهای با کتاب مأنوسند و قفسههای بزرگ کتاب در جای جای خانه دیده میشود که بیشتر در حوزه ادبیات و دین است. علاوه بر بخشی از پذیرایی خانه که به کتابخانه اختصاص داده شده، هر جا را که نگاه کنید مملو از کتابهای قرآن، دیوان سعدی، حافظ، شاهنامه و... است. دیوارها هم همانطور که انتظار میرود پوشیده از تابلوهای خطاطی است که حسابی دلبری میکند.
در دوران کودکی به حفظ قرآن علاقه داشتم و دلم میخواست حافظ قرآن شوم، اما اینطور نشد و فقط ۳ جزء از قرآن را حفظ شدم تا اینکه بعد از بازنشستگی تصمیم گرفتم حافظ قرآن شوم. شفیع آمرهای میگوید: «ساعتها به قرائت کتاب آسمانی میپرداختم که یکباره با خودم گفتم من که دارم قرآن را حفظ میکنم بهتر است آیات زیبای آن را با خط خوش بنویسم و یک یادگار از خودم برای خانواده به جا بگذارم، البته اینجا لازم است بگویم که از گذشته به این هنر علاقه داشتم و در اوقات بیکاری خوشنویسی میکردم. بعد از این همه سال مطمئنم این کار درستترینکاری است که انجام دادهام.»
- استعداد ذاتی در هنر خوشنویسی
خوشنویس محله شادآباد که نزد هیچ استادی تعلیم ندیده و استعداد ذاتی او را به این مسیر سوق داده است، میگوید: «برای نوشتن اشعار حافظ، سعدی، مثنوی مولوی و دیگر بزرگان چندین بار آنها را خوانده و بعد کتابت کرده است. اگر به یک خوشنویس بگویید جزوهای ۴۰ صفحهای را بنویس، قبول نمیکند. انگشتشمارند خوشنویسانی که قلم به دست بگیرند و این حجم متن را کتابت کنند. به هرکسی میگویم ۲ بار قرآن را کتابت و اشعار شاعران بزرگ را در دفتر بزرگی خطاطی کردهام باور نمیکند.»
- اوقات بیکاریام با کار و هنر پر است
از وقتی بازنشسته شدم اوقات خالی زیادی داشتم، به همین دلیل تصمیم گرفتم از کارهایی که در گذشته آموخته بودم، درآمدی کسب کنم و از هنری که علاقه ذاتیام بود، یادگاری به جا بگذارم. آمرهای میگوید: «به حفظ قرآن و خطاطی علاقه داشتم و دوست داشتم آرزویم را برآورده کنم، به همین دلیل از ۴ سال قبل تاکنون کتاب قرآن را با خط خوش نوشتم و آن را حفظ کردم. برای اینکه در دوران بازنشستگی بتوانم دخلم را با خرجم جور کنم به کارگاهها و کارخانهها میرفتم و کارم را معرفی میکردم و گاهی قیچی و ابزار کارخانهها را رایگان تیز میکردم تا درآمدی داشته باشم. حالا هم خدا را شکر علاوه بر حقوق بازنشستگی بهطور میانگین هر ماه ۳ میلیون تومان از تیز کردن ابزار کارگاهها و کارخانهها درآمد دارم.»
- همسر مهربان و همراه همیشگی من
خیلیها باور نمیکنند که یک بازنشسته ارتش که با تیز کردن قیچی کارگاهها درآمد کسب میکند در حوزه حفظ و کتابت قرآن هم فعالیت کند. از آمرهای سؤال میکنیم که چطور توانستید با این همه مسئولیت، کتاب آسمانی را هم ۲ بار کتابت کنید، میگوید: «امکان ندارد یک نفر بتواند همزمان چند هندوانه را با هم بردارد مگر اینکه همراه خوبی داشته باشد. «پروانه آمرهای» همسرم، همراهم هم هست. برای همین همیشه به پسرانم میگویم در زمان انتخاب همسر از خدا بخواهید یک نفر همراه و همدم نصیبتان شود. همسر همراه این اطمینان را میدهد که راهی که میروی درست است و پشتیبان تو میشود. البته این هم نیست که فقط طرف مقابل تو را همراهی کند. این یک مسیر دوطرفه است و باید هر دو این همراهی و کمک را در حق همدیگر داشته باشند.»
- هرچه دارم از برکت قرآن است
چرا حاج شفیع آمرهای ۲ بار کتاب خدا را کتابت کرده است، میگوید: «ثروتی ندارم که برای خانوادهام به یادگار بگذارم، به همین دلیل نخستین بار میخواستم قرآن کریم را کتابت کنم و به پسر ارشدم هدیه کنم. ۵۷۰ صفحه را نزدیک به ۲ سال با خط خوش نوشتم. وقتی قرآن را مینوشتم هادی، پسر کوچکم، به من گفت: «کاش قرآن کریم را برای من هم کتابت میکردی» آن وقت به او قول دادم که این کار را انجام دهم. به اینترتیب، ۲ بار قرآن کریم را کتابت کردم.» آمرهای از آثار و برکات همنشینی با قرآن میگوید: «این کار آرامش خاصی به من میدهد. هر جایی که با مشکلی برخورد کردهام بلافاصله گره مشکل باز شده و آرامش به زندگیام بازگشته است. در بین اعضای خانواده، همسایهها و آشنایان از احترام خاصی برخوردارم. همه اینها برکات انس با قرآن کریم است.»
خطاط و خوشنویس منطقه ادامه میدهد: «باور دارم که تکیهگاه من کسی دیگر است. این باور در درون من جاری است و نکته دیگر درست بودن کار و مسیرم است. نکته سوم سحرخیز بودنم است. امکان ندارد قبل از اذان صبح بیدار نباشم. بیشتر روزهایم با کتابت قرآن آغاز میشود و این کار برکت زیادی به زندگیام میآورد.»