همشهری آنلاین _ راحله عبدالحسینی: با اینکه باغهای اختیاریه هم به سرنوشت دیگر باغهای شمیران، دچار و در برابر ساختمانهای سیمانی تسلیم شدند، این محله همچنان با کوچهپسکوچهها و میدان قدیمیاش یاد و خاطره روزگار از سر گذرانده را حفظ کرده است. اینکه چرا اسم این محله اختیاریه شد و چه وقایع تاریخی در آن اتفاق افتاد را در این گزارش میخوانیم.
اختیاریه قبل از اینکه به نام اختیاریه شود، ملک وآبادی کوچک و مختصری بود که «میرزا محمود قائممقام» از خانواده قائممقام فراهانی، مالکیت آن را برعهده داشت. قائممقام، پسر میرزا حسن و نوه میرزا ابوالقاسم فراهانی متولی موقوفات عمویش بود. سرمایهای داشت و ملک را خریده بود. بعد از مدتی یک و نیم دانگ ملک خود را وقف کرد. «داریوش شهبازی» تهرانپژوه درباره این املاک وقفی میگوید: «در بسیاری از قطعات و اراضی اختیاریه، املاک وقفی به فراوانی دیده میشود که نشانی از همان موقوفات میرزا محمودخان است.»
- صاحب اختیار که بود؟
میرزا محمودخان باقیمانده املاک را که ۴ و نیم دانگ آن میماند به فردی به نام «صاحباختیار» میفروشد. صاحب اختیار هم بعد از مالکیت زمینها، برای آبادانی زمینها کمر همت میبندد. قنات راآباد میکند. عمارت باشکوهی در قسمت شرقی اختیاریه بنا میکند. آبادی را به نام خودش اختیاریه نامگذاری میکند. صاحب اختیار جزو خانواده غفاریها بود. همان خانواده که تا اسمشان میآید، گل سرسبد خاندان غفاری، استاد چیرهدست نقاشی، کمالالملک در ذهن ما جان میگیرد. شهبازی در توضیح بیشتر درباره صاحب اختیار میگوید: «صاحب اختیار هم به واسطه رشد و نمو در خاندان غفاری، فردی باسواد و مکتبرفته بود. از ادبیات فارسی، ادبیات عرب، خوشنویسی و انشا همه را میدانست و دست به قلم بود.
بعد از اینکه اراضی اختیاریه به همت او رنگ آبادانی میگیرد، چراغ نخستین مکتبخانه در اختیاریه را روشن میکند تا بچهها سواد یاد بگیرند.» غلامحسین خان غفاری، فرزند امینالدوله است. شهبازی ادامه میدهد: «از آنجا که نام ۸ امینالدوله در تاریخ دوران قاجاریه دیدهمیشود، برای توضیح باید بگویم که امینالدوله (پدر صاحباختیار)، فرزند میرزا هاشم خان امینالدوله، برادرزاده فرخ خان امینالدوله است. غلامحسین غفاری معروف به صاحباختیار تحصیلکرده بود و کارش اداریاش را از دوران ناصری با پیشخدمتی شروع کرد و در دوره مظفرالدین شاه وزیر دربار و مدتی هم وزیر عدلیه شد. در دوران محمدعلی شاه حکومت فارس را به دست آورد و در دوره احمدشاه هم حکومت خراسان را داشت. در کابینه مستوفیالممالک، وزیر جنگ بود. او که داماد میرزا آقاخان نوری بود سال ۱۳۲۶ از دنیا رفت. در مجموع مورخان از او به نیکی یاد کردهاند.»
- شغالآباد
مسجد، حمام، مغازهها و در کل رفتوآمد در محله اختیاریه تا دوران پهلوی اول مثل دیگر قریههای شمیران در مرکزآبادی و بقیه اراضی، بیابان بود. حیوانات وحشی هم در بیابان بودند. شهبازی میگوید: «در تپهای نزدیک به شمال شرقی اختیاریه به نام شغالآباد مشهور است که محل زندگی و تجمع شغال بود.» بعد از دوران پهلوی اول، اختیاریه هم به سرنوشت دیگر قریههای شمیران دچار میشود. باغها ساخته میشود و خانهها از زمینهای بایر سر بلند میکنند.
- مقبره «حاج آخوند رستمآبادی»
همانطور که هر روستایی برای خود مکتب یا مدرسه، مسجد، آسیاب، آبانبار و... داشت، یک گورستان هم در هرآبادی شمیران وجود داشت. اختیاریه هم از این قاعده مستثنا نبود. مقبره «حاج آخوند رستمآبادی» یکی از مجتهدان برجسته دوران معاصر در این آرامستان بود که بعد از انقلاب اسلامی دوباره بازسازی شد. اما گورستان قدیمی جای خود را به بوستان اختیاریه داد. در قسمتی از بوستان یا همان گورستان قدیمی، مقبره حاج آخوند رستمآبادی به چشم میخورد.
شیخ ملامحمدعلی فرزند ملاعزیز معروف به حاج آخوند رستمآبادی در رستمآباد شمیران متولد شد. او مقدمات علوم اسلامی را در ایران فراگرفت و سپس برای تکمیل آن رهسپار نجف شد. بعد از بازگشت به ایران، امام جماعت مسجد مدرسه مروی شد. او بار دیگر به عراق رفت و در زمان برپایی نهضت مشروطیت به ایران بازگشت و در رستمآباد شمیران سکونت کرد. او سال ۱۳۳۲ قمری و به روایتی دیگر سال ۱۳۳۳ قمری درگذشت و در گورستان اختیاریه که امروزه جای خود را به بوستان اختیاریه داده است به خاک سپرده شد. رستمآبادی در میان علمای عراق و ایران از احترام بسیاری برخوردار بود.
- طایفههای اختیاریه
خاندان بزرگ اختیاریه را با نامهای عرب و نوریان میشناسیم. بیشتر کوچهها به نام شهدای این دو خانواده است. «سعید امینسرشت» شورایار محله اختیاریه میگوید: «تا همین دهه ۴۰، اهالی اگر قصد رفتن به خارج از روستا را داشتند میگفتند میخواهیم به شهر برویم. مسجد صاحبالزمان(عج) تنها مسجد محله بود. بعدها نخستین آپارتمان با ۵۰ واحد مسکونی مقابل مسجد صاحبالزمان(عج) ساخته شد. سال ۱۳۵۷ این محله مانند سایر محلههای تهران شد.»
- رستمآباد در همسایگی اختیاریه
رستمآباد که قریه کوچکی مجاور اختیاریه بود در طول سالها با هم ادغام شدند. در دوران پهلوی دوم، خیلی بین این دوآبادی تفاوتی نبود. رستمآباد به ده بالا و ده پایین تقسیم میشد. هرکدام برای خود حسینیه مجزایی داشتند. بعد از انقلاب اسلامی و طی سالهای اخیر، مسجد بزرگی در بخش بالای رستمآباد ساخته شدهاست. شهبازی میگوید: «طایفههای بزرگ رستمآباد علاوه بر نوریان و عرب، خانوادههای رحیمیان و محسنیان را هم شامل میشود. گورستانآبادی رستمآباد و اختیاریه هم یکی بود و متوفیانآبادی رستمآباد در همان گورستان اختیاریه به خاک سپرده میشدند.» بازارچه رستمآباد، بافت قدیمی خود را حفظ کرده و مغازههای نانوایی، بقالی، سبزیفروشی و دیگر مغازههایی که مایحتاج اولیه محله را تأمین میکند با قوارههای کوچک در کنار هم هنوز سرپا هستند و گذر از کنار آنها، یاد شکل و شمایل قدیم محله را زنده نگه میدارد.
- اختیاریه در آینه تاریخ
از جمله وقایع تاریخی که در محله اختیاریه رخ داده میتوان از حضور میرزا حسن مستوفیالممالک در منزل ییلاقی غلامحسین خان صاحب اختیار نام برد. میرزا حسن مستوفیالممالک از اینجا به امامزاده قاسم(ع) رفت و آنجا سکته کرد. دیگر اتفاق تاریخی هم فرمان پهلوی دوم در ۲۳ مرداد ۱۳۳۲ درباره انتصاب سپهبد فضلالله زاهدی به سمت نخست وزیری و فرمان عزل دکتر محمد مصدق از نخست وزیری است. این فرمان در کاخ سلطنتی کلاردشت به امضای پهلوی دوم رسید و در باغ مصطفی مقدم در اختیاریه به وی ابلاغ شد. در جلد ۴ کتاب شرح رجال ایران نوشته مهدی بامداد آمدهاست: «فتحالله مقدم مراغه ظفرالدوله سردار موید متولد ۱۲۲۴ هجری خورشیدی فرزند اسکندر خان سال ۱۳۰۶ در ۸۲ سالگی درگذشت و در گورستان اختیاریه مدفون است.» مهدی بامداد نام قدیم اختیاریه را «حسینآباد» نوشته است.