همشهری آنلاین _ حسن حسنزاده: «مهران نصیری» اگرچه سفر با دوچرخه را برای چشیدن طعم شیرین رکاب زدن در جادههای خوشمنظره و آشنایی با فرهنگ مناطق مختلف کشور آغاز کرد اما آشنایی با محرومیت کودکان روستایی، او را وارد مسیر دیگری کرد. حالا نصیری با دوچرخه سفر میکند اما سبد دوچرخهاش علاوه بر تجهیزات و لوازم مورد نیاز سفر، همیشه پر از کتاب قصه است؛ کتابهایی که پس از ورود به هر روستا به کودکان هدیه میدهد و آنها را به کتابخوانی و درس خواندن تشویق میکند. با این «گردشگر دوچرخهسوار» درباره انگیزهها و خاطرات سفرهایش به مناطق مختلف گفتوگو کردهایم.
سالها پیش از آنکه با دوچرخه به قصد آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم مناطق مختلف به دل جاده بزند، ورزش را با کوهنوردی شروع کرد. نصیری یک درهنورد و کوهنورد حرفهای است که صعود و فتح قلههای مرتفع کشور را هم در کارنامه ورزشیاش دارد. او درباره علاقهاش به کوهنوردی میگوید: «دوران کودکی و نوجوانی من در اصفهان گذشت. همان سالهای نوجوانی با اینکه هیچکدام از اطرافیانم اهل کوهپیمایی نبودند، آخر هفتهها تنهایی به کوه میرفتم. اگرچه کوهنوردی برای من یک تفریح دلچسب بود ولی سال ۱۳۹۴ پس از آشنایی با یک گروه حرفهای درهنوردی و کوهنوردی بود که با گذراندن دورههای آموزشی بهصورت حرفهای وارد این رشته ورزشی شدم.» نصیری که اکنون علاوه بر فتح بام ایران به قلههای مرتفع کشور مثل علمکوه، سبلان، قله هزار کرمان و... هم صعود کرده است از تواناییهایش در رشته درهنوردی میگوید: «برای نخستین بار با همان گروه بود که لذت درهنوردی را در دره رغز شهرستان داراب چشیدم و پس از آن تصمیم گرفتم حرفهای سراغ این ورزش بروم. تا امروز علاوه بر فتح قلههای دماوند، سبلان و علمکوه، درههای تلاتر، چاکرود، کمجل، الیت و... را هم تجربه کردهام.»
- ماجراجوییها از قشم شروع شد
آشنایی با آن گروه درهنوردی نقطه آغاز فعالیت حرفهای نصیری در رشته دوچرخهسواری هم بود. ۶ سال پیش وقتی نخستین دوچرخه حرفهایاش را خرید شاید تصور نمیکرد در همین مدت کوتاه بیش از ۵ هزار کیلومتر از جادههای کشور را رکاب بزند و با فرهنگها و آداب و رسوم مناطق مختلف ایران آشنا شود. میگوید: «همه چیز از همان سفر نخست آغاز شد. وقتی در آن سفر دور جزیره قشم را رکاب زدم، سایکلتوریسم یا همان سفر با دوچرخه به رشته ورزشی مورد علاقهام تبدیل شد؛ رشتهای که اگرچه توان جسمی و آمادگی بدنی بالایی نیاز دارد اما هدیه بزرگی برای علاقهمندان به فرهنگ و آداب و رسوم مناطق مختلف محسوب میشود. یکی از علاقههای شخصی من، آشنایی با فرهنگها و آداب و رسوم مناطق مختلف ایران بود. وقتی در همان سفر اول فهمیدم جزیره قشم نه فقط یک جزیره گردشگری بلکه جزیرهای با فرهنگ غنی است، تصمیم گرفتم سفرهایم را به دیگر مناطق کشور هم ادامه دهم.»
- سفیر کتابخوانی در روستاهای محروم
نصیری نه تنها با دوچرخه وفادارش به بسیاری از استانهای کشور سفر کرده است بلکه از همنشینی با روستاییان خاطرات فراموشنشدنی بسیاری در سینه دارد. او در سفر به مناطق محروم کشور همیشه به فکر کودکان روستایی بوده است؛ کودکانی که به جبر محرومیت، از تحصیل و چشیدن طعم شیرین کتاب خواندن بازماندهاند. میگوید: «یکی از ویژگیهای سفر با دوچرخه، لذت همنشینی و گپوگفت با مردم مناطق مختلف است. وقتی با دوچرخه از روستاها میگذرم اهالی ساده و صمیمی روستا همیشه به من لطف میکنند. شبهای بسیاری مهمان خانههای گرم و صمیمی آنها شدهام. پس از سفر به یکی از روستاهای محروم بوشهر بود که تصمیم گرفتم من هم در برابر لطف و محبت روستاییان برای آنها هدیهای ببرم. من کتاب را انتخاب کردم تا سفیر خوبی برای ترویج فرهنگ کتابخوانی و تشویق به سوادآموزی در میان کودکان روستایی باشم.»
نصیری تا امروز با دوچرخهاش صدها جلد کتاب برای کودکان روستای محروم سوغاتی برده و خاطرات فراوانی از آشنایی با کودکان روستایی دارد. او خاطره یکی از سفرهایش را اینطور تعریف میکند: «اگرچه سفر با دوچرخه محدودیت زیادی دارد اما با شوق فراوان برای بچهها کتاب قصه تهیه میکنم و با گذر از هر روستای محروم به بچههای علاقهمند کتاب داستان هدیه میدهم. وقتی در یکی از روستاهای محروم استان هرمزگان رکاب میزدم تا به مقصد بعدی برسم، چند کودک را دیدم که زیر سایبان مغازهاش مشغول بازی بودند. به سن و سالشان میخورد دانشآموز باشند. سراغ آنها رفتم و به هرکدام یک کتاب داستان هدیه دادم. یکی از بچهها که ۹ ساله بود گفت هنوز مدرسه نرفته و سواد ندارد. همانجا زیر سایبان مغازه نشستم و برایشان کتاب خواندم. زمان از دستم در رفته بود و آنها سراپا گوش و مجذوب قصه شده بودند. وقتی سوار دوچرخه شدم تا به دل جاده بزنم، یکی از آنها گفت از سال بعد به مدرسه میرود تا بتواند کتاب بخواند.»
- سوغات ایران برای اروپاییها
نصیری تجربه سفر با دوچرخه به کشورهای اروپایی را هم در کارنامه دارد؛ سفرهایی که با هدف آشنا کردن خارجیها با فرهنگ و آداب و رسوم ایران انجام میشود. میگوید: «سفر با دوچرخه بیش از هر نوع سفر دیگری زمینه همکلام شدن و آشنایی با ملتهای مختلف را فراهم میکند. من هم همیشه سعی میکنم سفیر خوبی برای آداب و رسوم، تاریخ و فرهنگ کشورم باشم. قبل از هر سفر خارجی مقداری پسته و زعفران میخرم و آنها را در بستههای کوچک بستهبندی میکنم. وقتی مسیر کشورهای سوییس، اتریش، آلمان، چک و مجارستان را برای رکاب زدن انتخاب کردم با رسیدن به هر روستا در برابر لطف اهالی یک بسته سوغاتی به آنها میدادم. همین سوغاتی کوچک میشد سرآغاز گفتوگو درباره فرهنگ و تمدن ایران.» نصیری یکی دیگر از خاطراتش را اینطور تعریف میکند: «در یک شب بارانی به یکی از مناطق روستایی آلمان رسیدم. جای مناسبی برای چادر زدن وجود نداشت. بیرون از روستا سراغ خانهای رفتم که سایبان بزرگی داشت و میشد زیر سایبان چادر زد. از صاحبخانه اجازه خواستم اما آنها مرا به خانهشان دعوت کردند. زن و شوهر آلمانی وقتی فهمیدند از ایران آمدهام، گفتند سالهاست که میخواهند کویر لوت را از نزدیک ببینند. من تصاویر سفرهایم به این مناطق را به آنها نشان دادم و آنها بیشتر از قبل به فرهنگ و تمدن ایران علاقهمند شدند.»
- دوچرخهسواری در ارتفاعات توچال
ارتفاعات شمال تهران از توچال تا جاده امامزاده داود(ع) پاتوق نصیری و گروهش برای شاخهای از رشته ورزشی دوچرخهسواری به نام دوچرخهسواری دانهیل است. او از ظرفیتهای ارتفاعات شمال تهران برای ترویج این شاخه دوچرخهسواری میگوید: «جاده قدیمی امامزاده داود(ع) که اهالی فرحزاد به آن مسیر یونجهزاری میگویند، جاده کوهسار و بخشهایی از ارتفاعات توچال بهترین مناطق برای دوچرخهسواری دانهیل است. رشته ورزشی که مهارت و آمادگی جسمانی بالایی لازم دارد و در صورت تأمین امکانات لازم برای ورزشکاران علاقهمند به این رشته میتواند یکی دیگر از جاذبههای تهران برای جذب ورزشکاران و گردشگران باشد. تا امروز علاوه بر تجربه این رشته هیجانانگیز در جاده امامزاده داود(ع) با دوچرخه از بخشهایی از ارتفاعات توچال با دوچرخه صعود کرده و مسیر برگشت را هم با دوچرخه رکاب زدهام.»