سروش جنابی / دبیر تحریریه: تصمیم شهرداری منطقه ۷ برای ساماندهی مشاغل موجود در سراهای این محدوده، درواقع بازنگری در روندی است که طی این سالها در این مراکز محلی اتفاق افتاده و آن، تحمیل خودگردانی اقتصادی به این هستههای اجتماعی محلی است.سراهای محله برای آنکه بتوانند این الگوی غیرمنطقی را در پی رهاسازی آنها از سوی شهرداریها تحمل کنند و ادامه حیات دهند، به اجاره دادن فضاهای موجود به صاحبان کسب و کارهای شخصی، ذیل عنوان مجعول کارآفرینی، تن دادند.
اکنون تعدادی از مسئولان شهری منطقه میگویند از ابتدا قرار نبود نگاه تجاری در سراها حاکم باشد، بلکه بنا بود این مراکز به نیازهای شهروندان محلی در حوزههای اجتماعی و فرهنگی و آسیبهای اجتماعی پاسخ دهند؛ بنابراین، بازنگری در رویکرد اخیر ضروری است. این خبر به خودی خود مثبت ارزیابی میشود، اما در دل خود حاوی روایتی تلخ و گزنده است.
ماجرا بازمیگردد به دهه ۸۰ و تأسیس سراهای محله با این هدف که شهروندان در تمامی محلههای شهر دسترسی سهلالوصولی به پاتوقهایی امن برای افزایش تعاملات و ایجاد همگرایی اجتماعی داشته باشند. سازماندهی سراهای محله تحت عناوین خانههای سلامت، جهاندیدگان و کارآفرینی در حالی صورت گرفت که به کاهش هزینههای اجتماعی در حوزههای مختلف منجر شود. اما آنچه در مطالعات اولیه بهویژه در مسیر رشد و تکامل سراها بدان توجه نشده بود، نحوه اجرا بود.
در حالی که شهرداری متوقع بود بعد از واگذاری امکانات سختافزاری، تمامی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی بهصورت خودگردان اداره شود، اما آنچه پیشبینی نشده بود، متغیرهای تأثیرگذار در اصل حیاتی یا به عبارتی، درآمدزایی بود؛ از جمله استطاعت مالی شهروندان در نقاط مختلف شهر، توان مدیران در جذب مخاطب، جانمایی سراها، بیتوجهی به غنابخشی برنامهها در طول زمان و...
توجه اخیر به بازنگری جزء به جزء عملکرد سراها به منزله بازگشت به اهدافی است که موجب تأسیس سراها شدند، اما هنوز تا تحقق اهداف اولیه شامل بهرهگیری از تمامی ظرفیتهای اجتماعی محلی با تولید سرمایههای اجتماعی برای حرکت به سوی توسعه پایدار شهری راه درازی در پیش داریم.