همشهری آنلاین_زهرا کریمی: شیفتگان جغرافیای تاریخی تهران نیز با سخن آنان همراهند و با نشانهگذاریهای مستند به ما میگویند که در مسیر مدرن شدن شهر دیروز، طهران، آنچه از کف رفت باغهای پهناور و متعددی بود که روزگاری در جایجای این عرصه سایهافکن بودند و بر و بارشان حلاوتی فراموشنشدنی به این دیار میبخشید. میگویند گذشته البته چراغ راه آینده است و تجربههای پشت سر، اگر به کار گرفته شود، امروز و آینده را خواهد ساخت.
تهران بی تردید، در تقلای نزدیک شدن به مفهوم شهروندی، بخشی از عناصر هویتبخشش را زیر پای ساختوسازهای خارج از قاعده مدفون کرد، اما این جغرافیای تاریخی داراییهای متنوعی دارد که صیانت از آنان مایه دلگرمی و دستمایه ساختن آینده است. خانههای تاریخی تهران، با اتکا به معماری درخشانشان، یکی از گنجینههای امیدبخش در افق پیشروی این کلانشهرقلمداد میشوند و کارکردهای بهروزشده آنها میتواند آب رفته را به جوی بازگرداند. بازگشایی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، جایی که ۳ ساختمان تاریخی را زیر پر و بال خود حفظ کرده است، و تدارک بازدیدهای عمومی برای مردم در محدودهای که چندی است عنوان «پهنه رودکی» را یدک میکشد، رویداد مبارکی است، نمونهای از آنچه گفته شد.
هنوز در مناطق مرکزی شهر، به نسبت سایر مناطق تهران، خانههایی حیاطدار و قدیمی با معماریهای چشمنواز وجود دارد که یادگار بهجامانده از دیروز تهران است؛ خانههایی که تماشای آنها چیزی کم از حظ بردن از داشتههای موزهها و میراث گذشتگان ندارد.
ساختمانهایی شناسنامهدار که برخی از آنها مالکان شخصی دارند و شماری هم، زیر نظر فلان سازمان یا نهاد، به دلیل نوع کاربریهایی که برایشان تعریف شده است، امکان بازدید برای عموم را ندارند. برای دیدار با این خانهها اغلب باید به مناطق ۱۱ و ۱۲ تهران رفت. در این گشتوگذار، «مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه»، در خیابان نوفل لوشاتو، با ۳ خانه که در گذشته همسایه هم بودند و اکنون با حوض و باغچههایشان محصور دیوارهای مؤسسه هستند، یادگار معماری دوران پهلوی اول به شمار میرود.
این مجموعه، با وجود معماری فاخر، از آن دست بناهایی است که از سال ۱۳۸۱ تاکنون درش به روی بازدید عموم مردم بسته بود و دست بر قضا امسال، بنا به صلاحدید روابطعمومی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران و در هماهنگی با شهرداری منطقه ۱۱، سرنوشتش تغییر کرد و اقبال به آن روی آورد. مؤسسه یادشده مجموعهای آموزشی تحت نظارت وزارت علوم است و هر ساله، بهعنوان دانشکدهای پژوهشی، ۴ نفر دانشجو در رشته دکتری فلسفه میپذیرد.
«سعید ماخانی»، مدیر روابطعمومی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، درباره ویژگی و قدمت ساختمانهای سهگانه این مجموعه میگوید: «این مکان ظرفیتهای قابل ملاحظهای از حیث تاریخی و فرهنگی دارد و گشایش باغ فلسفه در نوروز ۱۴۰۰ به روی عموم مردم، برای نخستین بار پس از نیم قرن فعالیت پژوهشی، از تدابیر مدیران مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران است که برای ورود فلسفه به زندگی عموم شهروندان در تلاشند. پیش از این نیز، برنامه آموزشی «فبک» یا «فلسفه برای کودکان» بهعنوان یکی از فعالیتهای جدی مؤسسه با همین رویکرد طراحی و اجرا شده است.»
ساختمانهای مؤسسه بر اساس قدمت و هویتی که دارند در اداره میراث فرهنگی به ثبت رسیدهاند و اسناد موجود گواه روشن این ادعاست. بازدید عمومی از بناها نیز در کنار راهاندازی موزه و باغ فلسفه در نظر گرفته شده است. این اقدام با هماهنگی شهرداری منطقه ۱۱ صورت پذیرفته و قرار است ساختمان شماره ۲ به دلیل ویژگیهایی که از لحاظ معماری و تزیینات ساختمانی دارد به «موزه فلسفه» تبدیل شود و مهد بیان تاریخ تحولات فکری باشد. در حال حاضر، مقدمات راهاندازی موزه فلسفه انجام نشده است، اما به دلیل جذابیتهای ساختمان بازدید از آن برای علاقهمندان از نوروز فراهم شده است.
- پرونده سوابق
ایده اولیه ساخت این مؤسسه سال ۱۳۴۹ به تشویق «ریموند کلیبانسکی»، رئیس وقت مؤسسه بینالمللی فلسفه در فرانسه، برای معرفی نوشتهها و پژوهشهای انجامشده در زمینه فلسفه و عرفان در ایران پیش و پس از اسلام و با هدف آشنایی ایرانیان با مکتبهای فکریفلسفی شرق و غرب، به «حسین نصر»، فیلسوف و متأله سنتگرا، ارائه شد. پس از این است که مکان فعلی به قیمت ۳ میلیون و ۵۰۰ ریال، با یک میلیون تومان تخفیف، به دلیل تمرکز بر کار آموزشی و تحقیق، برای انجمن خریداری شد. این مکان نخستین بار در ۱۳ دیماه ۱۳۵۳ به ریاست حسین نصر فعالیتش را آغاز کرد.
امروزه ۳ بنا در این قطعه زمین با باغچه و درختان کاج سر به فلک کشیده در کنار ساختمانی کوچک با سقف گنبدیشکل و آبنما دیده میشود. بنا بر اسناد، هر ۳ ملک شخصیساز است و به فاصله یک سال پس از دیگری ساخته شدهاند و معماریشان برگرفته از معماری دوره پهلوی اول است. طرح کلی و نحوه قرار گرفتن ساختمانها ۳ رأس یک مثلث را تداعی میکند. ۲ ساختمان در عرض یکدیگرند و یکی از آنها با بام شیروانیاش از ۲ بنای دیگر متمایز است.
چنان که از شواهد بر میآید، در سال ۱۳۵۶ ملک دوم برای اعضای هیئت علمی خریداری شده و از بعد از انقلاب مورد استفاده قرار گرفته است. هریک از این بناها داستان خودشان را دارند که کمتر شنیده و بازگو شدهاند، اما اصل مطلب از این قرار است که با خرید ۲ ساختمان تاریخی در اطراف ساختمان اصلی، این مجموعه شکل و شمایل کنونیاش را به خود گرفته، به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده و تا امروز برپا ایستاده است. اگر برای بناهای تاریخی حافظهای قائل باشیم، بیگمان تصاویر استادان برجسته داخلی و خارجی عرصه فلسفه، مانند «توشیو کورودا»، «توشیهیکو ایزوتسو»، «هانری کربن»، «جواد مصلح»، «عباس زریاب خویی» و «سید جلالالدین آشتیانی» که در اینجا رفتوآمد داشتند، بر نوار حافظه این عمارتها نقش بسته است.
- یادگار «علی معمارباشی»
این مؤسسه پژوهشی به واسطه تلفیق ۳ خانه در یک حیاط اکنون ۳ در اصلی در خیابانهای نوفل لوشاتو و «وارطان آراکلیان» دارد.
ساختمان اصلی یا شماره یک در سال ۱۳۱۴، متعلق به دکتر «سعید مالک»، ملقب به لقمانالملک، به همت مرحوم استاد «علی معمارباشی» ساخته شده است و در ۲۲ آبانماه ۱۳۵۳ پس از خریداری از وارث، در اختیار انجمن فلسفه ایران قرار گرفته است. این ساختمان در ۲ طبقه ساخته شده و هر طبقه با سرسرا، بالکن و اتاقهایی با تزیینات گچبری، نقاشی و تذهیب خودنمایی میکند.
- راهاندازی موزه فلسفه در ساختمان شماره ۲
ساختمان دیگر پنجرههایی بلند و ارسیساز دارد و بهعنوان فاخرترین ساختمان در این حیاط، طاق ورودیاش از کوچه به حیاط، خانه را از سایر بناها متمایز کرده است. ساختمان شماره ۲ در سال ۱۳۱۵ توسط مالک اولیهاش
«علی اتحاد» ساخته شد و در سال ۱۳۲۴ به «داود القانیان» واگذار و در سال ۱۳۵۶ توسط «سید حسین نصر» نماینده و مدیرعامل انجمن خریداری شد و به ساختمان لقمانالملک پیوست. در حال حاضر، ساختمان شماره یک محل برگزاری کلاسهای انجمن حکمت و فلسفه است و ساختمان شماره ۲ مربوط به بخش اداری است. از ویژگیهای خیرهکننده این بنا میتوان به سرسرای وسیع با تزیینات زیبا در طبقه نخست، راهپله مدور و آینه قدی در پاگرد طبقه دوم و تالار آینه در زیرزمین اشاره کرد.
- دقایقی در کافه کتاب فلسفه
ساختمان سوم در مجاورت و همسایگی این ۲ ساختمان بزرگ از دوره پهلوی اول بهصورت متساویالاضلاع با سقف شیروانی ساخته شده است. بنایی آبیرنگ در مقابل این خانه سن و سالدار قرار دارد که شبیه به هیچ حوضخانهای نیست و صفای خاصی به بنا داده است. به گفته مالکان قبلی، زمانی که قرار بوده این حوضخانه را بسازند، مادرشان تسبیحی را به روی میز انداخته و شکلی که تسبیح به خود گرفته، مبنای طرح اولیه ساخت حوضخانه در نظر گرفته شده است. شاید راز شکل متفاوت حوضخانه، در مقابل سایر حوضهای گرد و مربع شکل، زیر سر همین داستان است.
محوطه سبز حیاط با پوششی متنوع از گیاهان مختلف در کنار آبنمایی چشمگیر، فضای دلنشینی برای مخاطبان و علاقهمندان ایجاد کرده است. کاجهای بلند و کهنسال باغچه هم در دل خود لانه تعداد زیادی از پرندگان را جای دادهاند. این نکته را هم اضافه کنیم که آنچه امروز از آن بهعنوان کافهکتاب در این محوطه استفاده میشود و به محل دنجی برای استراحت گردشگران مبدل شده، روزی روزگاری مغازه شخصی مالک اصلی بوده است. در هر حال، آنچه روشن است اینکه میتوان برای دقایقی با تماشای نمای بیرونی هر ۳ خانه، گپوگفتی با همراهان داشت و از این موقعیت لذت برد. میتوان برای این همراهان گفت که اغلب تزیینات داخلی و بیرونی بنا بدون کمترین تغییر از زمان ساختشان حفظ یا بازسازی شدهاند.