«حسین علیزاده کوزه‌کنان» نویسنده ۶۰ ساله، ساکن شهرک ولی‌عصر(عج) است و تمام خاطراتش در این سال‌ها با این محله گره خورده و اعتقاد دارد که «محله برای همه آدم‌ها مثل خانواده‌ مهم است.»

همشهری آنلاین _ مریم قاسمی: او دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته روان‌شناسی تربیتی است و از سوابق اجرایی‌اش می‌توان به کارشناسی خبر در حوزه روان‌شناسی تربیتی، مدرس آموزش خانواده، مدرس مهارت‌های زندگی برای خانواده‌ها و دانش‌آموزان، عضو فعال انجمن روان‌شناسان ایران و نویسنده ۹ جلد کتاب روان‌شناسی خانواده اشاره کرد. «گنج پنهان» از معروف‌ترین و تازه‌ترین کتاب‌های اوست که به چاپ رسیده است. به بهانه نگارش این کتاب و البته بچه‌محل بودن، گپی خودمانی با او زدیم. نویسنده خوش‌ذوق محله‌مان در این گفت‌وگو از هر دری برای‌مان سخن گفت.  

بارها گفته‌اید محله مانند خانواده انسان است. آیا همین نظر را درباره شهرک ولی‌عصر(عج) هم دارید؟
بله. شهرک ولی‌عصر(عج) بخشی از خانواده‌ام است. آن موقع در این محله اجاره‌نشینی خوش‌نشینی بود. یادم هست وقتی می‌خواستیم از خانه‌ای بلند شویم، صاحبخانه گریه می‌کرد چون به همدیگر عادت کرده بودیم. ما از سال ۷۱ در شهرک ولی‌عصر(عج) ساکن شدیم. محله برای هرکسی جایی است که عمرش را در آنجا سپری کرده و خاطراتی در آنجا ساخته است. برای همین شهرک ولی‌عصر(عج) را بی‌نهایت دوست دارم و محله‌ برای من مثل خانواده‌ام مهم است. محله برای من همیشه همین حس را دارد.


محله چقدر می‌تواند روی شخصیت و سرنوشت آدم‌ها مؤثر باشد؟
به باور من برخی که گرفتار اعتیاد می‌شوند شاید اگر در محله خودشان زندگی می‌کردند هرگز این سرنوشت برایشان رقم نمی‌خورد. در محله‌های قدیمی احترام و حرمت بزرگ‌تری و کوچک‌تری وجود داشت. مثلاً جوان‌های سیگاری از مغازه‌های محله خودشان هیچ‌وقت سیگار نمی‌خریدند که مبادا بین اهالی دیده شوند. مسافت زیادی را تا محله دیگری می‌رفتند و دکانی در کوچه‌پسکوچه‌ای پیدا می‌کردند و سیگار می‌خریدند. اگر شهروندان در محله‌شان با چنین جوان‌هایی روبه‌رو می‌شدند از روی خیرخواهی به آنها تشر می‌زدند. این مراودات و رفتارها باعث می‌شد که خیلی از ناهنجاری‌ها در محله اتفاق نیفتد، برای اینکه محله و اهل محل حرمت نگه می‌داشتند.


 از دیگر عادت‌ها و رفتارهایی که در محله‌تان دیده‌اید بیشتر صحبت کنید. مسائلی که شاید بتوان رد و نشانه‌های آن را در نوشته‌های‌تان پیدا کرد.
محله در دل خود می‌تواند عضو خوب و یا خدای ناکرده عضو بد داشته باشد. یادم می‌آید در گذشته‌های نه چندان دور اهالی هرچه داشتند بدون تعارف متعلق به همه بود. خانواده‌ها با هم ندار بودند. ماشین همسایه‌ را بر می‌داشتند تا کار ضروری‌شان را انجام دهند. دعوا و مرافعه‌ای هم وجود نداشت، هرچه پیش می‌آمد می‌گفتند فدای سرت. وقتی محله و هویت محله‌ای وجود داشت، حرمت هم بود. ما در محله یک خانواده بودیم و اگر مهمان برای ما می‌آمد و پشت در می‌ماند همسایه او را به خانه می‌برد و ناهار می‌خوردند و با هم دوست می‌شدند.


کتاب‌های شما بیشتر درباره تربیت فرزندان و شیوه رفتار در خانواده است و اینکه افراد با هم مهربان باشند. از بازخورد نوشته‌های‌تان بین مردم خبر دارید؟
من با کتاب‌هایی که تا الان نوشتم سعی کردم صمیمیت خانواده‌ها با یکدیگر و فرزندان‌شان را بیشتر کنم. در واقع سعی کردم به والدین و فرزندان آنها از نقش رفتار و کلام خوب در محیط خانواده بنویسم که همین مسئله تأثیر خوبی در جامعه هدف و به‌ویژه اهالی شهرک ولی‌عصر(عج) داشته است.
در هر فرصتی‌ که بچه‌های محله، کودکان و نوجوانان را می‌بینم درباره موضوعات و مسائل مختلف با آنها گپ می‌زنم و به بهانه‌ای سر صحبت را باز می‌کنم. با این کار از یک‌سو می‌خواهم بدانم که چه دغدغه‌ها و دلمشغولی‌هایی دارند و از سوی دیگر اینکه با چه مطالبی می‌توانم به آنها کمک کنم و دغدغه‌های‌شان را از بین ببرم. بارها کتاب‌هایم را بین نوجوانان و جوانان هم‌محله‌ای پخش کرده‌ام و پس از مطالعه نظرشان را پرسیده‌ام و خوشبختانه فهمیدم که تا اندازه‌ای توانسته‌ام بین جوانان و نوجوانان هم‌محله‌ای امید و اشتیاق به خوب بودن و درست زندگی کردن را به وجود آورم. اگر بتوانم حتی باعث اصلاح رفتار یک نفر از اعضای جامعه شوم شکر می‌کنم.


 در بخشی از متونی که در کتاب‌های‌تان وجود دارد به اصلاح رفتارهای نادرست در خانواده تأکید داشته‌اید. آیا این نکته‌ها خاص جنوب شهر است یا عمومیت دارد؟
رفتارها و عادت‌های بد و ناپسند امکان دارد در هر جغرافیایی اتفاق بیفتد، بنابراین نمی‌توان گفت که این کتاب‌ها فقط برای ساکنان جنوب شهر قابل استفاده است، اما باید به این نکته توجه داشت که ساکنان محله‌هایی که قشر کارگر و کم‌درآمد هستند شاید به این کتاب‌ها بیشتر احتیاج پیدا کنند، چراکه امکان دارد به دلیل مسائل روزمره برخی وظایف و مسئولیت‌هایی را که در مقابل فرزندان‌شان دارند فراموش کنند و خواندن این مطالب شاید کمکی برای بهبود وضعیت زندگی آنان باشد.

«عیسی بیگدلی» مدیر اداره فرهنگی شهرداری منطقه ۱۸
  • معرفی آثار نویسندگان در نمایشگاه‌های محلی

«عیسی بیگدلی» مدیر اداره فرهنگی شهرداری منطقه ۱۸ عنوان می‌کند که در این نقطه از شهر نویسندگانی زندگی می‌کنند که در موضوعات مختلفی چون مسائل تربیتی و روان‌شناسی، دینی و مذهبی، شهدای معظم و... دارای آثار مکتوب هستند. یکی از کارهایی که در حوزه اجتماعی و فرهنگی در اولویت برنامه‌هاست حمایت و پشتیبانی از این اقشار است.
وی با بیان اینکه تا قبل از شیوع ویروس کرونا و اعمال محدودیت‌ها و فاصله‌گذاری اجتماعی در طول سال برنامه‌هایی برای معرفی آثار و نوشته‌های نویسندگان منطقه ۱۸ داشتیم که متأسفانه برای مدتی به تعویق افتاد، می‌افزاید: «از زمان بحران کرونا تلاش کردیم تا در فضای مجازی این آثار و نویسندگان را به شهروندان معرفی کنیم. با این حال تصور می‌کنیم که کم و کاستی‌هایی در این زمینه وجود دارد و باید تلاش‌مان را مضاعف کنیم.»
بیگدلی ابراز امیدواری می‌کند که در آینده نزدیک با مهار بحران کرونا و برگشت به وضعیت سفید دوباره شاهد راه‌اندازی نمایشگاه‌های فصلی کتاب در محله باشیم تا به نویسندگان و همچنین اشاعه فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در شهرمان کمک کنیم.

  • اطلاعات فوری نویسنده هم‌محله‌ای

«حسین علیزاده کوزه‌کنان» فارغ‌التحصیل رشته روان‌شناسی تربیتی است و از ۳۰ سال قبل در نشریات و روزنامه‌ها شروع به نوشتن کرده و در کنار آن ماحصل مطالعات و تحقیقاتش را که بیشتر برگرفته از احادیث، آیات قرآنی و روایت‌هایی از معصومین و اهل‌بیت(ع) و... است در قالب ۹ کتاب کاربردی روان‌شناسی خانواده به جامعه عرضه کرده است. از جمله این آثار «شما و فرزندان‌تان» مهر سال ۸۱، «روان‌شناسی خانواده» پاییز سال ۸۳، «نگرانی والدین و راهکارها» تابستان سال ۸۶، «نوشته‌های تربیتی» و «رفتارهای خطرآفرین» تابستان سال ۸۸، «توانایی نه گفتن به بدی‌ها» زمستان سال ۸۹، «از خانواده تا بهشت» پاییز سال ۹۰، «عشق‌های خیابانی و اشک‌های پشیمانی» و تازه‌ترین اثر با عنوان «گنج پنهان» حاصل تلاش یک‌ساله اخیر اوست که حاوی هزار حکمت پندآموز برای خوب زندگی کردن است.