همشهری آنلاین _ رضا نیکنام: گفته میشد این محدوده متعلق به راهآهن است و این شرکت میخواهد از آن برای اجرای برخی پروژهها استفاده کند، اما به مرور زمان داستان تغییر اساسی پیدا کرد و به گفته اهالی از اراضی دشت آزادگان به بافت مسکونی سکوی نظامی رسید، یعنی جایی که ساکنان آن کارگران بازنشسته شرکت راهآهن هستند و پس از ۳۰ سال خدمت در راهآهن و ۴۰ سال سکونت در این محل دوران سالمندی را میگذرانند. این همان چیزی است که روزها و شبهای زیادی است خواب را از چشم ساکنان کوی نظامی ربوده است.
با توجه به درخواست اهالی محله جوادیه مبنی بر پیگیری خواستهها و مطالبات شهروندان از این محل گزارش تهیه کردیم. در سکوی نظامی محله جوادیه بیش از ۳۰ خانوار زندگی میکنند که هرکدامشان صاحب فرزند و نوه و نتیجهاند. اکنون پدربزرگها و مادربزرگها نگرانند که مبادا دیگر نتوانند در این خانههای محقر و قدیمی به آرامی زندگی کنند و میزبان نوهها و نتیجههایشان باشند.
- میخواهند پس از این سالها آوارهمان کنند
مادر سالخوردهای که به سختی حرف میزند جلو ما را میگیرد و میگوید: «همسر من عمرش را در شرکت راهآهن گذاشت و تن به هر کار سخت و دشواری داد تا رزق و روزی حلال برایمان بیاورد. ما هم آدمهای قانعی بودیم و با همان مزد و حقوق ناچیز خانهمان را ساختیم و فرزندانمان را اینجا بزرگ کردیم. انتخاب این محل هم به خاطر نزدیکی محل کار همسرم بود و ما هم از این وضع راضی بودیم، اما حالا که بچههایمان بزرگ شدهاند و میخواهیم کمی آرامش داشته باشیم شرکت راهآهن میخواهد ما را از خانهمان بیرون و آوارهمان کند.» دختر این شهروند سالخورده در ادامه حرفهای مادرش میگوید: «معلوم نیست که پس از ۴۰ سال سکونت کارگران شرکت راهآهن در این محل چرا اکنون به این نتیجه رسیدهاند که این محل متعلق به راهآهن است و پدران و مادران ما که با خون دل این خانهها را ساختهاند متصرفند و باید اینجا را تخلیه کنند. واقعاً انصاف نیست که به این شکل جواب زحمات بازنشستگان راهآهن را بدهند و به قول معروف آخر عمری نقرهداغشان کنند.»
- آدمهایی از جنس ریزعلی خواجوی
جوانی که نمیخواهد نامش را بگوید لباس سیاه به تن کرده است و با ادب و احترام نکاتی را مطرح میکند و میگوید: «در سکوی نظامی محله جوادیه خانوادههایی زندگی میکنند که از اقشار بسیار ضعیف و کم درآمدند. اینها همان کارگران شرکت راهآهن تهران هستند که از بخت بد در آن ایام ساکن این محل شدند و نمیدانستند که عاقبتشان چنین خواهد شد. شما حتماً داستان فداکاری ریزعلی خواجوی را در کتابها خواندهاید، بدون اغراق کارگران شرکت راهآهن که در جاهای مختلفی مشغول به کار بودهاند از جمله سوزنبانی و... هر کدامشان یک ریزعلی خواجوی هستند که در طول سالها خدمت بارها جان انسانها را نجات داده و فقط به رضای خدا اندیشیدهاند.
حالا خودتان قضاوت کنید که چرا باید شرکت راهآهن به بهانههای مختلف و غیرمستند خانههایی را که خود بازنشستگان ساختهاند از آنها پس بگیرد و در این سن و سال بیخانمانشان کند.» او که عزادار از دست دادن پدرش است ادامه میدهد: «پدرم زمانی که فهمید شرکت راهآهن میخواهد خانهاش را بگیرد آنقدر غصه خورد و از ناراحتی خواب راحت نداشت که سکته کرد و به رحمت خدا رفت. الان هم مادر پیرم برایمان باقی مانده که هر لحظه میترسد که سرپناهش را بگیرند و آوارهاش کنند. کاش مسئولان راهآهن ساکنان کوی نظامی را خانواده خودشان بدانند و با آنها اینطور رفتار نکند.»
- اینجا را خودمانآباد کردیم و ساختیم
«اگر ۴۰ سال پیش به محل سکوی نظامی جوادیه میآمدید میدیدید که اینجا حلبیآبادی بیش نبود و زمینهایش ارزش چندانی نداشت.» «حبیبالله زارعی» یکی از بازنشستگان شرکت راهآهن است. میگوید: «وقتی که همراه همکارانم اینجا آمدیم تا برای خانوادهمان خانه و سرپناهی بسازیم زمینهای این محدوده بیابان بود که فقط چند خانه با حلبی و چوب و گل در آن ساخته بودند. همان موقع بود که در این زمینها برای خودمان خانه ساختیم و به مرور زمان اینجا شکل محله به خود گرفت. اینجا با دست ماآباد و ساخته شد و نهادی برای ما ساختمانی نساخته که حالا ادعایی در این زمینه داشته باشد.»
- پرونده اراضی سکوی نظامی مختومه شده
زارعی میگوید: «سال ۸۶ نخستین بار بود که شرکت راهآهن این ادعا را مطرح کرد که این خانهها سازمانی است و ساکنان باید آن را تخلیه کنند، اما شواهد و مدارک آنقدر برای دادگاه مسلم و مسجل بود که رأی نهایی را به نفع شهروندان صادر کرد و قاضی دادگاه نیز این پرونده را مختومه اعلام کرد. حالا میپرسیم پروندهای که ۱۴ سال پیش به آن رسیدگی و رأی نهایی صادر شده چگونه دوباره باز شده و به نفع شرکت راهآهن به جریان افتاده است.» این شهروند سالخورده که عمرش را در محله سکوی نظامی جوادیه گذرانده از مسئولان دستگاه قضایی میخواهد که وارد میدان شوند و به مشکلات خانوادهها و بازنشستگان شرکت راهآهن رسیدگی کنند.