همشهری آنلاین _ سحر جعفریان: ۴۶ سال دارد اما همچنان کودک درونش زنده است. هنوز هم وقتی عروسکی میسازد یا میبیند، دلش میخواهد ساعتی را با آن به بازی بگذراند. دنیای فانتزیهایش پُر از عروسکهای دستدوزی است که برای هرکدام داستان و قصهای شنیدنی دارد. از کودکی به سبب مادر، با سوزن و پارچه انس داشت. هنر دوستداشتنی و وراثتی که در او به شمایل طراحی و عروسکدوزی بروز کرد. با «آزاده ربیعی»، عروسکدوز، مبدع عروسکهای جورابی در ایران، کارشناس هنری برنامههای تلویزیونی و داور نخستین جشنواره «عروسکهای پارچهای ایران و ملل با رویکرد حفاظت از محیطزیست» که توسط وزارت ارشاد برگزار شد به مناسبت روز جهانی «عروسک» که هجدهم خردادماه است، ساعتی را به گفتوگو مینشینیم تا از ابعاد مختلف تأثیر برگزاری جشنوارهها بر رونق کسب و کارهای خانگی (عروسکدوزی) مطلع شویم.
- کودکان ایرانی مشتری عروسکهای خارجی
آزاده ربیعی، ساکن محله «تهرانسر»، حدود ۱۶ سال است که به هنر عروسکدوزی مشغول است. نخستین بار در کودکی، عروسکی از پارچههای دورریز بساط خیاطی مادرش دوخت. تشویق و تحسین دیگران او را بر سر شوق آورد تا عروسکهای بیشتری با شخصیتهای متفاوت طراحی کند و بدوزد. فعالیتی که در آینده بهعنوان علاقه و کسب و کار، آن را ادامه داد. ربیعی میگوید: «صنعت اسباببازی و عروسک به روایتهای جذاب و پرمحتوا برای دربرگیری میزان قابل توجهی از مخاطب و مشتری احتیاج دارد که در فرهنگ و ادبیات ما بسیار یافت میشود. من نیز از ابتدای آغاز فعالیتهایم در این حوزه به پشتوانه این ادبیات غنی و البته داستانها و افسانههایی که مادربزرگم برایم تعریف میکرد، عروسکها را طراحی میکردم و میدوختم. عروسکهایی که در بین همسن و سالهایم تا مدتهای بسیار پرطرفدار بودند.
بنابراین، از نظر محتوای هنری و فرهنگی، داده یا مواد مفهومی برای آفرینش شخصیتهای عروسکی کم نداریم. در مراحل پیشتر به تخصص، تکنولوژی، بودجه و حمایت نیاز است که متأسفانه جای خالیشان اغلب اوقات احساس میشود. به سبب همین جای خالیهاست که عروسک در ایران به جایگاه واقعی خود نرسیده و کودکان این سرزمین، مشتریهای وفادار محصولات خارجی هستند. کمیت و کیفیت محصولات داخلی نیاز به بازنگری دارند. شاید بسیاری گمان میکنند که صنعت عروسک، صنعتی ناچیز است که چرخ اقتصاد به آن نیاز ندارد. در حالی که در این عرصه هم چرخ اقتصاد و هم چرخ فرهنگ به نوآوری و تحول نیاز دارد.»
- تأثیر جشنوارهها بر استانداردسازی
این بانوی هنرمند هممحلهای برگزاری جشنوارهها و بازارچههایی با موضوع طراحی و عروسکدوزی را بر استانداردسازی بازار این صنعت سرگرمکننده مؤثر میداند و ادامه میدهد: «جشنوارهها فضای رقابتی پویایی را به وجود میآورند تا محصولات با بالاترین کیفیت عرضه شوند.
برای مثال، در همین جشنواره اخیر که با رویکرد حفظ محیطزیست و استفاده دوباره از دورریختنیها برگزار شد، بیش از ۳۵۰ عروسک دستساز از روستاها و شهرهای مختلف ایران به جشنواره رسید که هریک با حداقل امکانات تهیه شده بودند. بسیاری از شرکتکنندگان، خانمهای خانهداری بودند که یا تفریحشان عروسکدوزی بوده یا کسب و کار خانگیشان است و به امید دیده شدن در آن شرکت کردهاند. در هر صورت باید توجه داشت که افزایش تعداد جشنوارهها در این حوزه میتواند هم کسب وکار خانگی این قشر را رونق ببخشد و هم کیفیسازی کند. بهویژه جشنوارههای محلی و موضوعی که به فراخور محله و فرهنگ قالب آن برگزار میشود.»
ربیعی با اشاره به اهمیت و ضرورت توجه به این هنر و حرفه میگوید: «عروسک و بازیها در رشد و پرورش کودکان بسیار مهم هستند. آنقدر که اغلب روانشناسان، عروسک و بازیها را برای کودکان با «نان شب» یکسان میبینند. اکنون گمان کنید عروسک ایرانی نداشته باشیم. یا خانوادهای قدرت خرید عروسک را ندارد (همچنان که برای افراد کم برخوردار این اتفاق بسیار رخ میدهد). در این شرایط، تربیت و پرورش کودک با اختلال مواجه میشود که به مرور زمان آثار آن را در فرد و جامعه شاهد خواهیم بود.»
- موانع تولید و کارآفرینی کسب و کارهای خانگی
حمایت نکردن از تولیدکنندگان از جمله عروسکسازان، مانع از برندسازی و تولید انبوه میشود.
بانوی عروسکدوز هممحلهای ضمن بیان این مطلب توضیح میدهد: «در همه جشنوارهها از محلی گرفته تا ملی، یک تعداد مشخصی براساس معیارهای تعیین شده، بهعنوان افراد با محصولات و تولیدات، برگزیده و برتر انتخاب میشوند. اما در ادامه محصولات این افراد که با شاخصهای استاندارد معرفی شده بودند در بازار و ویترینها نمیبینیم. چراکه پشتیبان مادی و مالی برای آنها یافت نمیشود که البته این خود نیز دلایلی خاص دارد. دلایلی چون اعتماد نکردن به محصول ایرانی که تاکنون سد راه پیشرفت بسیاری از تولیدکنندگان و کارآفرینان بوده است. تولیدات کسب و کارهای خانگی میتواند با حداقل هزینه، بیشترین سودآوریها را داشته باشد البته اگر حمایت از آن، از سوی نهاد، سازمان یا حتی فرد صورت بگیرد. بهویژه در روزهای قرنطینه کرونایی که در خانه ماندن را میتوان به مثابه یک فرصت برای ایدهپردازی و طراحی محصول در هر زمینهای فرض کرد. به گمانم مسئولان و مدیران میتوانند از کسب وکارهای خانگی که این روزها با توجه به شرایط اقتصادی ویژه خانوارها و تبلیغات در فضاهای مجازی مختلف، بسیار خواهان پیدا کرده است، به نفع محلهها و شهرها استفاده و با جذب مشارکت آنها به بهبود کیفیت زندگی کمک کنند.»