همشهری آنلاین _ بهاره خسروی: به نوشته جعفر شهری در کتاب طهران قدیم: «نان این دکان مرغوبتر از نان دکانهای اطراف بود و اسم صاحبش «حاج علی جغجغه» و مسمای لقب جغجغه او این بود که در مواقع شلوغی برای اینکه بچهها سر و صدا راه نیندازند، آنها را به دور خود جمع میکرد و با جغجغه (میوه نوعی بوته خار؛ چیزی شبیه بادام پوستدار با رنگ قرمز جگری.»
وقتی این میوه میرسید، هستههای داخل آن با حرکت دادن صدا میداد.) بوتههای سوخت آنها را بازی میداد و تا رسیدن نوبتشان آنها را مشغول میکرد.
اما این بازی جغجغه چه جور بازیای بود؟ جعفر شهری در این باره توضیح میدهد: «بازی جغجغه این بود که یکی به هر یک از بچهها یک جغجغه میداد تا آن را بجنبانند و جغجغه هر یک صدا نداشت محکوم بود که چند پشتدستی از دیگران خورده یا هر یک را کول گرفته دور میدانگاهی شمسالعماره بگرداند و باز جغجغهها را جمع کرده با هم مخلوط و میانشان قسمت کرده بازی را از سر میگرفت.»