از یک سو مهاجرت بومیان و اهالی قدیمی بعضی از محلهها و روستاهای شهر ری، اصالت و هویت این شهر کهن را تهدید میکند. از سوی دیگر مهاجرپذیری ری سبب میشود جمعیت غیربومی و اتباع مهاجر جایگزین اهالی بومی این محلهها و روستاها شده، مقدمات تغییر بافت جمعیتی ری فراهم شود. کاهش نرخ باروری هم که در سالهای اخیر دامن شهر تهران را گرفته، ری را هم بینصیب نگذاشته و جریان پرشتاب تغییر بافت جمعیتی شهرری را سرعت میبخشد. در گزارش زیر و در گفتوگو با کارشناسان وشهروندان شهرستان ری تغییرات و تهدیدات جمعیتی این شهر بررسی شده است.
نگاهی به توزیع و تراکم جمعیت در محلههای شهرری نشان میدهد محلههای برخوردار این شهر جمعیت بومی بیشتری دارند و اهالی قدیمی به محله خود احساس تعلق میکنند، اما در محلههایی که مورد بیمهری و کم توجهی قرار گرفتهاند و از شرایط سکونتی مناسبی برخوردار نیستند، شهروندان قدیمی کمتر دیده میشوند و تازهواردان ناآشنا بیشترین تعداد جمعیت این محلهها را تشکیل میدهند. محله نفرآباد نمونهای از محلههای قدیمی شهرری است که در گذشته از رونق وآبادی برخوردار بوده و جمعیت زیادی در آن سکونت داشتهاند، اما با اجرای طرح توسعه حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، این محله از چرخه آبادانی منطقه واماند و ساکنان آن هم به محلههای دیگر کوچ کردند.
«محسن تقوی راد» نوه یکی از ملاکان و افراد سرشناس محله نفرآباد به نام «ارباب سیفالله» است. او که چند دهه بلاتکلیفی و مشکلات این محله را تاب آورده میگوید: «محله نفرآباد قدیمیترین محله شهر تهران محسوب میشود، اما از امکانات ابتدایی مانند مدرسه و درمانگاه، عابربانک و... محروم است. تعداد زیادی از اهالی قدیمی محل خانههای خود را خالی رها کردهاند یا به اتباع مهاجر اجاره دادهاند و به محلههای دیگر مهاجرت کردهاند.» تعداد جمعیت غیربومی محله نفرآباد به شمار اهالی بومی آن کاملاً میچربد و در کوچههای محله به زحمت میتوان چهرهای آشنا پیدا کرد.
- روستاهای ری غریب شده اند
حال و روز روستاهای ری از محلههای آن نگرانکنندهتر است و مشکلات و کمبودها بر بافت جمعیتی آنها اثری عمیق باقی گذاشتهاند که بدون تردید تا سالها دامنگیر ری خواهد بود. در سرشماری که دهیاری روستای «درسنآباد» در سال ۱۳۹۹ انجام داده، جمعیت روستا هزار و ۳۱۸ نفر بوده که بخش قابل توجهی از آنها اتباع مهاجر بودهاند. «وحید حاتمزاده» دهیار این روستا میگوید: «در سال ۱۳۹۵ جمعیت درسنآباد هزار و ۱۸ نفر بوده، اما در طول این سالها تعداد زیادی ازجمعیت بومی روستا مهاجرت کردهاند که اغلب آنها جوانان بودهاند. این افراد خانههای خود را به اتباع مهاجر اجاره دادهاند و اکنون موجران غیرایرانی جزء جمعیت روستا به شمار میآیند.» روستای درسنآباد از امکانات زندگی بهرهچندانی ندارد و با وجود قدمت چندین ساله خود حتی از نعمت آب آشامیدنی کافی و سالم برخوردار نیست. روستای صالحآباد شرقی کلکسیون و مجموعه کاملی از مشکلات روستاهای ری است و با مسائلی مانند وجود حوضچه زبالهگیر، بافت فرسوده، دکلهای برق و صدها مشکلریز و درشت دیگر دست و پنجه نرم میکند.
«امیرمحمد قلیپور» دهیار روستای صالحآباد شرقی، میگوید: «مراکز صنعتی متعدد مانند بازار آهن مکان که کنار روستا فعالیت میکند، سیل کارگران را به طرف صالحآباد شرقی روانه کرده است. این کارگران ایرانی و غیرایرانی برای اجاره خانههای قدیمی و فرسوده روستا اجارهبهای بالایی میپردازند و بسیاری از اهالی ترجیح میدهند به جای تحمل مشکلات و کمبودها، خانههای خود را به کارگران اجاره دهند و به محلی دیگر نقل مکان کنند.» درسرشماری سال ۱۳۹۰جمعیت روستای صالحآباد شرقی ۵هزار و۵۷۳نفر بوده است. در طول دهه اخیر جمعیت بومی روستا به زیر۴هزار نفر کاهش پیدا کرده، اما جمعیت کلی روستا با محاسبه اتباع و کارگران غیربومی به حدود ۲برابر افزایش پیدا کرده است.
- جوانان نگران آینده هستند
در حالی که کمبود امکانات زندگی اهالی ری را روانه تهران میکند و جاذبههای زیارتی و امکانات اشتغال و مسکن مناسب، سیل اتباع و مهاجران غیربومی را به طرف شهرری سرازیر میکند، کاهش فرزندآوری و پایین آمدن نرخ زاد و ولد هم به تهدیدی برای جمعیت این شهر اصیل و تاریخی تبدیل شده است. «شهلا کاظمی پور» هیچ یک از مناطق شهر تهران را از این آسیب در امان نمیداند. این جمعیتشناس و استاد دانشگاه تهران میگوید: «در دهههای اخیر زوجهای جوان به دلایلی مانند افزایش هزینههای زندگی و بالارفتن مخارج فرزندآوری به داشتن فرزند رغبت نشان نمیدهند.» او دلایلی مانند نداشتن امید به آینده را از مهمترین دلایل سقوط نرخ فرزندآوری کشور و بهویژه شهر تهران میداند و میگوید: «زوجهای جوان آینده را مبهم میبینند و از اینکه نتوانند نیازهای فرزندانشان مانند شغل و مسکن را فراهم کنند نگرانند. این نگرانی و تردید سبب شده بسیاری از آنها سالها پس از شروع زندگی مشترک، از پدر و مادر شدن هراس داشته باشند یا به تک فرزندی قناعت کنند.»
سیر جمعیت منطقه ۲۰ در چند دهه گذشته کاهش تعداد کودکان بومی و ایرانی زیر ۱۵ سال این منطقه را نشان میدهد. بر اساس آخرین سرشماری رسمی کشور در سال ۱۳۹۵ منطقه ۲۰ با داشتن ۱۱۶ هزار و ۴۹۲ خانوار، ۷۷ هزار و ۳۴۴ کودک زیر ۱۵ سال داشته که با نیازهای جمعیتی شهرری تناسبی ندارد. «مریم عبدی» از معلمان باسابقه پایه اول است که در مدارس ابتدایی محلههای مختلف شهرری خدمت کرده است. او میگوید: «تا حدود ۵ سال پیش، آمار دانشآموزان ایرانی ورودی پایه اول هر سال افزایش داشت، اما در سالهای اخیر تعداد دانشآموزان ایرانی شهرری در حال کاهش و دانشآموزان اتباع در حال افزایش است.»
- تغییر بافت جمعیتی آسیب زاست
تغییر بافت جمعیتی یک مکان مانند شهرری که بر اثر مهاجرتپذیری و کوچ اهالی از محلههای آن اتفاق میافتد، تبعات و پیامدهای غیرقابل جبرانی به همراه دارد که در درازمدت به بحرانها و مشکلاتی غیرقابل حل تبدیل میشوند.
یکی از مهمترین آثار مهاجرپذیری محیطهای شهری یا روستایی، ورود افرادی است که به دلیل گمنامی و ناشناس بودن، از کنترل لازم بر رفتار و شخصیت خود برخوردار نیستند. براساس مکتب شیکاگو هنگامی که «ترس از شناخته شدن» و «خودکنترلی» در بین افراد جامعهای ضعیف باشد زمینه بروز انواع جرائم و آسیبهای اجتماعی شکل میگیرد. یکی از دلایل بروز آسیبهای اجتماعی در مناطق مهاجرپذیر هم همین عوامل است. چون این مناطق اغلب شلوغ و پر ترددند و افراد شناختی از یکدیگر ندارند، بنابراین ترس و نگرانی هم برای شناخته شدن از سوی دوستان و آشنایان ندارند و به همین دلیل مستعد این امر هستند که به هر نوع بزهای دست بزنند.
قرار گرفتن خردهفرهنگهای مختلف در کنار یکدیگر و ضعف کنترل و نظارت اجتماعی روی مناطق مهاجرپذیر باعث شده معنویت در میان این قشر کمرنگ شده و وقوع جرم افزایش یابد. این عوامل باعث شده آمار آسیبها و بزههایی مانند اعتیاد، سرقت، روابط نامشروع، گورخوابی، قاچاق و توزیع موادمخدر، نزاعهای دستهجمعی، تنفروشی، کودکانکار و بسیاری دیگر از جرائم در این مناطق از شهر به شدت افزایش پیدا کند.
برای پیشگیری از این آسیبها در مرحله اول باید مهاجر فرستی و مهاجرپذیری قانونمند و محدود شوند. برای کنترل مهاجرفرستی باید شرایط زندگی مطلوب را برای ساکنان محل تأمین کرد. مهاجران وقتی در محل زندگی خود نمیتوانند خواستهها و نیازهایشان را تأمین کنند، به نقاط مرفهتر مهاجرت میکنند. مهاجرپذیری هم باید در چهارچوب قانون و با رعایت ضوابط انجام شود. کنترل و نظارت بر مهاجرتها بستر اسکان سالم و همزیستی مسالمتآمیز مهاجران با بومیان را فراهم میکند و فرهنگ و اجتماع محیط مهاجرپذیر، با تغییر بافت جمعیتی آسیب کمتری میبیند.