همشهری آنلاین_فاطمه عسگری نیا: این سیمای کلیشهای قصاب در ذهن خیلی از ما ایرانیهاست. همانطور که از خیاط محله یک چهره مهربان و صبور و آرام و البته بدقول در خاطر داریم. دراین گزارش میخواهیم تصویر دیگری از قصاب را به شما نشان دهیم. قصابهای خوشخنده و تحصیلکردهای که اسم و آوازهشان نه تنها در منطقه ۱۱، بلکه در تهران هم پیچیده است. اینکه حالا چرا ما سراغ این قصابها و قصابیشان رفتهایم خودش دلایل ویژهای دارد. ب
رخورداری از تحصیلات عالی، کار در یک جمع خانوادگی گرم و همسایهداری و اشتغالزایی در محله، بهانههایی بود که ما را برای ساعتی مهمان فروشگاه برادران شیری کرد تا در گپوگفتی صمیمی از حال و هوای کاسبیشان بگویند.
درهای کشویی مغازه در محله جمهوری که باز میشود جوانی با تهلهجه ترکی و صورتی بشاش و خندان به استقبال میآید. نامش احمد است، یکی از شش فرزند خانواده هشتنفره شیری. فوقلیسانس مدیریت صنعتی دارد: «درس خواندن شرط اصلی پدرم برای ورود ما برادران به کار قصابی و شغل او بود. هرکسی تحصیلات دانشگاهی نداشت، حق ورود به قصابی را هم نداشت.»
حرفش که به اینجا میرسد، امیر، برادر بزرگشان، میخندد و میگوید: «من دیپلم ریاضی داشتم، اما دانشگاه نرفته بودم و پدرم اجازه نمیداد کار در قصابی را شروع کنم تا اینکه برادرانم در مقاطع تحصیلی بالاتر دانشگاه قبول شدند و سن و سال من هم کمی بالا رفت. آن وقت بود که پدر با پذیرش شرط سنی اجازه ورود من را به مغازه داد.» محمد، برادر دیگرشان، هم که کارشناسی اقتصاد خوانده و به قول احمد، حکم قلب مغازه است، میگوید: «برادر بزرگم ستون مغازه است. محمد قلب مغازه و من مغز اینجا هستم. هرکداممان نباشیم کار فروشگاه پیش نمیرود.»
- به رسم کاسبی پدر
راه و رسم کاسبی را از پدر به ارث بردهاند. امیر که برادر بزرگتر است، میگوید: «پدرم همیشه ما را به رعایت انصاف و مردمداری دعوت میکرد. به خاطر همین، اصل کار در مغازه ما توجه به شرایط اقتصادی مردم است، مخصوصاً در این ایام که افزایش بیسابقه قیمت گوشت تهیه آن را برای مردم سخت کرده است.»
یکی از ویژگیهای این فروشگاه گرد آمدن جمعی خانوادگی در عرصه این شغل است و رفاقت و همدلی برادران هم برای اهالی محله الگو شده است. از دانشجوی رشته حقوق تا حسابدار و اقتصاددان هم در این جمع پیدا میشود. «مهدیه شیری» تنها بانوی شاغل در این مجموعه است. او که دانشجوی ارشد رشته فیزیک است، کار در این جمع خانوادگی را به جاهای دیگر ترجیح داده است.
او عموزاده برادران شیری و معتقد است این مجموعه روابط خانوادگی را محکم کرده و مردم هم وقتی این اتحاد و همدلی را میبینند برای تقویت روابط خانوادگیشان انگیزه بیشتری پیدا میکنند. در کنار او نیمای شانزدهساله نشسته است، کوچکترین عضو شاغل در این فروشگاه. او پسر امیر است و تمام تابستانها را در همین فروشگاه کنار پدر و عموهایش میگذراند: «درست است اولویت اصلی خانواده ما ادامه تحصیل است، اما من در این فروشگاه راه و رسم ارتباط با جامعه را یاد میگیرم و پدرم قسم خورده است که اگر درسم را دستکم بگیرم، اجازه کار در مغازه را به من نمیدهد.»
- اشتغالزایی برای بچههای محله
نه تنها بچههای فامیل که برادران شیری زمینه فعالیت بچههای محله را هم در این فروشگاه فراهم کردهاند. آقا «مجتبی تیزچنگ» یکی از این بچههای هممحلی برادران شیری است. او دانشجوی رشته حقوق است: «برادران شیری از معتمدان محله ما هستند. خانوادهام وقتی دیدند من قصد کار کردن در کنار تحصیل را دارم، اینجا را معرفی کردند، چون معتقد بودند در کنار کار، درسهای زیادی هم برای زندگی میگیرم. اینجا همه هوای هم را دارند و رضایت مشتری اولویت اول و آخر برادران شیری است.»
همینطور که با اعضای شاغل در فروشگاه صحبت میکنیم، صدای خنده و شوخی از گوشه و کنار فروشگاه به گوش میرسد. «علی حسینی»، از مشتریان قدیمی این فروشگاه، میگوید شاید باورتان نشود، اما گاهی برای عوض شدن حال و هوایم به اینجا میآیم. روی خوش این برادران آدم را سر کیف میآورد.
«داود نجفی» از صادقیه برای خرید گوشت نزد برادران شیری میآید و معتقد است مهربانی این گروه باعث شده تا تمام تصوراتم از قصابهای قدیمی فراموش شود. جملهاش صدای خنده برادران شیری را در فضای فروشگاه بلند میکند. او ادامه میدهد: «اینها مهربانترین و خوشبرخوردترین قصابهای شهر هستند.»
- حساب دفتری دارند
«عباس ظفرمحمدپور»، یکی دیگر از جوانهای شاغل در این فروشگاه، میگوید: «اینجا خودش یک مدرسه اخلاق است. ما جوانمردی و احترام به بزرگتر را در کنار همسایهداری و رعایت عدالت یاد میگیریم. شاید باورتان نشود در دورهای که هیچ کجای دیگر خبری از حساب دفتری نیست، مشتریان این فروشگاه میتوانند از این امتیاز برخوردار باشند و این شرایط خرید را برای اقشار کمدرآمدتر راحتتر کرده است.»
دامادهای خانواده شیری هم در این فروشگاه مشغول کارند و نمایش این همراهی و اتحاد این خانواده همواره برای مشتریان جذاب و دوستداشتنی بوده و است. اهالی محله و مشتریان معتقدند کاسبان باید امروز که در شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی قرار داریم، هممحلهایهای خود را درک کنند و به رسم قدیم، هوای اهالی را داشته باشند.
«رضا جعفری»، یکی از اهالی ساکن در خیابان دانشگاه، میگوید: «اهالی هر محله مانند حلقههای متصل به یکدیگرند که در مجموع موجب شکلگیری یک محله شاد و خوب میشوند. اگر هرکدام از این حلقهها ـ از کاسبان گرفته تا مشاغل خدماتی و... بیتوجه به یکدیگر باشند، نمیتوان در آن محله روی آرامش را دید. برادران شیری یکی ازنمونه کاسبانی خوشنام در محله ما هستند که حواسشان به اهالی محله هست و در این بین همسایههای نیازمند همیشه جایگاه ویژهای نزد آنها داشتهاند.»
برادران شیری در کنار هم روی دیگر قصاب و قصابی را به همشهریان خود نشان دادهاند، قصابهایی مهربان و همدل و همراه که مشتریمداری اصل و اساس کارشان است و حسابی هوای مشتریان را دارند.