فرهنگ دارای هویتی جمعی و تاریخی است، ظرفیتی فراتر از خود انسان دارد و انسان را با جامعه پیوند میدهد. فرهنگ براساس نیازهای انسان، عقلانیت، طبیعت و جغرافیا به مرور زمان شکل میگیرد. انسانها موجوداتی فرهنگی هستند که هویت و شخصیت آنها در ارتباط با دیگران شکل میگیرد و شهر نماد بروز و ظهور زندگی فرهنگی است. چراکه انسان با قدرت تعقل خود به مفهومسازی پرداخته و میتواند فراتر از زمان و مکان خودش برود و طی تجربه آموخته است که در کنار دیگران زندگی بهتری خواهد داشت. لذا به مرور مدنی و طالب زندگی اجتماعی شده است. فرهنگ محصول پاسخ به نیازهای غریزی و فطری انسان است. امروزه ما در یک حوزه میان فرهنگی زندگی میکنیم و بایستی بیاموزیم که برای تفاوتهای فرهنگی احترام قائل شویم. اگر برای فرهنگ سه سطح مجزا قائل شویم، هسته اصلی آن مفروضات اساسی است که در ناخودآگاه انسانها جا گرفته، لایه میانی آن ارزشها و نگرشهاست که نیمه محسوس و نیمه خودآگاه است و سطح آشکار فرهنگ مصنوعات و رفتارهای کلامی و غیرکلامی است.
در یک شهر پویا و زنده برنامهریزی شهری ایدهآل میتواند هر سه سطح را تحت تأثیر قرار دهد. منابع فرهنگی ما شامل فرهنگ ایرانی، فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی است. هیچکدام از این منابع و آثار آنها را نمیتوان نادیده گرفت چراکه بیتوجهی به هرکدام موجب تعارضات شهری خواهد شد. تضعیف فرهنگ ایرانی موجب ذوب شدن در فرهنگ غربی میشود و عامل از خودبیگانگی یک ملت است. توسعه شهری زمانی موفق خواهد بود که ارتباط نزدیکی با توسعه فرهنگی در تمام سطوح آن داشته باشد و توسعه فرهنگی بهعنوان یک ضرورت در پیوند با همه جنبههای زندگی بشری است و میتواند باعث تغییر در حوزههای ادراکی و شناختی انسانها شود که حاصل آن رفتارهای مناسب توسعه از سمت انسان است. دستیابی به توسعه پایدار و همه جانبه جز با توجه به فرهنگ و ابعاد گوناگون آن امکانپذیر نیست.
توجه به نیازهای فرهنگی شهر مانند تأمین نیازهای فراغتی، نیازهای هنری و خلاقانه، نیازهای آموزشی و نیازهای ارتباطی از ابعاد عینی توجه به مسئله فرهنگ در برنامهریزی شهری است. حتی مسئله گسترش عدالت اجتماعی و توجه به محیطزیست و بهرهبرداری مناسب از منابعی که در حال پایان است، مستلزم داشتن رویکرد فرهنگی به برنامهریزی شهری است. هرگز نباید نیازها و تنوعات جغرافیایی مردم را نادیده گرفت چراکه در صورت نادیده گرفتن این ابعاد برنامههای شهری با شکست روبهرو خواهد شد و موجب ویرانی و بحران در شهر میشود، از طرفی توجه به تعاملات میان منابع فرهنگی و خرده فرهنگها موجبات رشد و تعالی جامعه را فراهم میکند.