همشهری آنلاین _ سحر جعفریان: ساکن محله «شهید دستغیب» که از حدود سال ۱۳۹۴ کسب و کار طراحی و دوخت انواع شال، روسری، یقههای حجاب، بندهای ساعت، هدبندهای ست و این روزها ماسکهای پارچهای را آغاز کرده است. «پریسا بیگدلو»، کارآفرین جوان و برتر نهمین تکه از پایتخت بیش از ۷۸ هزار دنبالکننده در شبکه مجازی دارد و برای بیش از ۱۰ بانوی سرپرست خانواده اشتغالزایی کرده است. او میگوید: «با ۲۶۰ هزار تومان سرمایه، کارم را آغاز کردم. صدبار زمین خوردم و صد و یکبار بلند شدم. چون شکست را دوست ندارم! » در گزارش این هفته با پریسا بیگدلو، کارآفرین هممحلهای ساعتی را به گفتوگو نشستهایم.
- با پسانداز دانشجویی شروع کردم
محله شهید دستغیب، محله کودکیهایش است. برای همین کارگاه خود را در یکی از کوچههای کمعرض آن راهاندازی کرده است. کارگاهی در یک ملک قدیمی که اتاقهای کوچک و تو در تویش را میزهای بُرش، طاقههای پارچه، وسایل بستهبندی، پاکتهای ارسالی از رُبانهای صورتی گرفته تا لیبلهای مختلف پُر کرده است. با خوش رویی به استقبالمان میآید و پس از معرفی بخشهای مختلف کارگاهش، گفتوگو را با بیان این جملهها آغاز میکند: «کودک که بودم دوست داشتم، فروشنده شوم. از تعامل با دیگران و ارائه محصول لذت میبردم. همان سالها، مادرم به هنرهای گلدوزی و خیاطی مشغول بود و من از نزدیک با دوخت ودوز و طراحی لباس آشنا میشدم. اما هیچوقت بهعنوان کسب و کار به آن نگاه نمیکردم. تا اینکه در دانشگاه با گروهی از طراحان لباس آشنا شدم که نمایشگاه دورهای فروش محصولاتشان را برگزار میکردند.
گویا با دیدن هنرنمایی آنها، همه خاطرههایی که از تکههای پارچه، کاغذهای الگو، سوزن و قیچیهای مختلف داشتم، برایم تداعی شد. همانجا تصمیم گرفتم من نیز به پشتوانه تخصص و تجربه مادرم، پوشاکی را طراحی و تولید کنم که باسلیقه دختر خانمهای جوان هماهنگ باشد. با اندک پسانداز دانشجویی که داشتم، ۵متر پارچه تهیه و دوختن شالهایی را با نقش و نگارهای هنری آغاز کردم.»
- ناامید نشدم
هر چند دقیقه یکبار صدایی از تلفن همراهش به گوش میرسد. صداهایی که از سفارشهای آنلاین و مجازی مشتریهای مشتاق خبر میدهد. تلفن همراهش را در حالت بیصدا قرار میدهد و میافزاید: «با آن ۲۶۰ هزار تومان که کارم را آغاز کردم، سود قابل توجهی نصیبم شد. برای همین به طراحی مدلهای روز و جدید ادامه دادم. پارچههای متنوعتر و بیشتری خریدم تا ساقهای دست و یقههای حجاب را هم به تولیداتم اضافه کنم.
گاهی بعضی از هم دانشکدههایم با حرفهای ناامیدکنندهای دلسردم میکردند، گاهی هم فروش به خوبی پیش نمیرفت و دخل و خرجم جور درنمی آمد. با این حال ادامه دادم. چون علاقه و باور داشتم که پیروزی و موفقیت از آن کسی است که پشتکار داشته باشد. برای همین با مطالعه و مشورت، به طراحی مدلهای منحصربهفرد و خاص پرداختم و از سویی کسب و کارم را در شبکههای مجازی دنبال کردم. عکاسی تخصصی از محصولاتم در فضاهای هنری با همکاری کارشناسان مربوطه و فعالیت گسترده در شبکههای مجازی سبب شد تا مشتریهای ثابتی برای خود پیدا کنم.
مشتریهایی که هریک با توجه به کیفیت محصولات، مشتریهای دیگری را معرفی میکردند. نخست، در یکی از اتاقهای خانه، کارگاهم را راهاندازی کردم، سپس به مدت ۵ سال در مجموعه شهربانوی شهرداری منطقه با اجارهای مناسب، مستقر شدم. اینجا بود که با توسعه کار، برونسپاری را آغاز و از چند بانوی سرپرست خانواده دعوت به همکاری کردم.»
- امتیازهای کارآفرینی در جنوب پایتخت
کارآفرین جوان منطقه، در ادامه از مزیتهای اشتغالزایی در مناطق پایین شهر میگوید: «در مناطق جنوبی شهر چون اجارهبهای کارگاهها کمتر است و اغلب بانوان به هنر خیاطی تسلط دارند، با حداقل هزینه میتوان به کارآفرینی در حوزه پوشاک پرداخت. بسیاری از بانوان این مناطق، ایدههای هنری ویژهای دارند که هریک از آن ایدهها میتواند رونقی برای کارآفرینی محسوب شود.
بنابراین، شاید امکانات فوقالعادهای در مناطق شمالی پایتخت وجود داشته باشد، اما بستر اشتغالزایی و راهاندازی کسب و کارهای خُرد، در مناطق جنوبی شهر بیشتر فراهم است. این امتیاز خوبی بود که من از آن بهرهبردم.» بیگدلو ادامه میدهد: «البته دوستان و مشاوران دلسوز نیز در فرایند کارآفرینی، سرمایه و امتیاز به شمار میآیند که این سرمایه و امتیاز را هم در اختیار داشتم. زمانهایی که بیانگیزه میشدم و یا مسیر را اشتباه میرفتم، وجود همین دوستان و مشاوران دلسوز، چراغ راهم میشدند. کارآفرینی به اطلاعات و تجربههای جاری احتیاج دارد تا در برابر هر نوسان و مشکلی از آمادگی کامل برخوردارباشی و واکنش دقیق نشان دهی. پس باید از تخصص و تجربه دیگر کارآفرینان استفاده کنیم.»
در مناطق جنوبی شهر چون اجارهبهای کارگاهها کمتر است و اغلب بانوان به هنر خیاطی تسلط دارند، با حداقل هزینه میتوان به کارآفرینی در حوزه پوشاک پرداخت
- استقبال نیکوکاران از «فروش مهربانی»
برای توسعه کسب و کارش، دوره «جواهردوزی» نیز گذرانده است. نمونه کارهایی که طراحی کرده است نشان میدهد و میگوید: «سفارشهایی که میدهند، مداوم در هر حال تغییر است. تغییراتی که برای پاسخگویی به آنها نیاز است به سایر هنرها و صنایع نیز تسلط داشته باشم. شاید سخت به نظر برسد اما وقتی به این فکر کنی که در کار خود استقلال داری، به امرار معاش چند خانواده کمک میکنی و تواناییهایت را اثبات کردهای، با قدرت بیشتری پیشخواهی رفت. حتی میتوان گفت که آن زمان توان ایدهپردازی فرد نیز افزایش پیدا میکند. من تقریباً بیش از ۱۵ ساعت در روز مشغول کار هستم و با فکر باز به طراحیهای نوین میپردازم.
اینکه چگونه و کجا از محصولاتم عکاسی کنم تا تأثیرگذارتر باشند یا اینکه تا چه میزان در شبکههای مجازی به بازاریابی و گسترش فروش آنلاین اهمیت دهم و محصولاتم را براساس معیارهای اقتصادی و فرهنگی عرضه کنم، همگی از ایدهپردازیهایی ناشی میشود که کارآفرین بودن، سبب آن است. تنها کافی است که اراده کنیم و بخواهیم که کسب و کار خود را فراخور علاقهمندیهایمان داشته باشیم. این فرصت برای بانوان در روزهای قرنطینه خانگی به سبب شیوع «کرونا»، بیشتر فراهم است.» این کارآفرین هممحلههای در پایان میافزاید: «به تازگی بخش «فروش مهربانی» را نیز اضافه کردهام. بخشی که محصولات در آن با قیمت بسیار کم، ویژه اهدا به اقشار کمبضاعت و نیازمند عرضه میشوند و تاکنون نیکوکاران و خیّران بسیاری از همه شهرها، روستاهای کشور و توابع پایتخت از آن استقبال کردهاند.»