همشهری آنلاین _ سحر جعفریان: یک کروموزوم بیشتر که در کنار همه تفاوتهای ظاهری و ژنتیکی که ایجاد کرده، تواناییهای ویژهای هم در اختیارشان گذاشته است. اینها افراد دارای اختلالات ژنتیکی سندرم داون هستند. مانند کودکان سندرم داون منطقه ۵ که با همراهی مؤسسه توانبخشی و آموزشی «نور آسمانی» یک به یک به آرزوهای کوچک و ساده خود میرسند. آرزوی دیدار با سلبریتیهای ورزشی و هنری که این هفته با مساعدت «احمدرضا عابدزاده» پیشکسوت فوتبال کشور میسر شده است. در زیر، گزارش این دیدار را با هم میخوانیم.
- شهروندان و شهر به توانایی آنها نیازمند است
با اینکه یکی از روزهای پایانی آخرین ماه تابستان است اما آفتاب داغ است. گاهی نسیمی وزیده میشود ولی از گرما و عرقریزان مهمانانی که یکی یکی از راه میرسند، نمیکاهد. ساعت ۱۷ همان لحظهای که قرار است بچههای سندروم دان منطقه به یکی از آرزوهای خود یعنی دیدار با عابدزاده معروف، برسند. لباسهای ورزشی به تن کرده و به اصرار خانواده ماسک بهصورت زدهاند. گاهی شیطنتشان گل میکند و بدون هماهنگی وارد زمین فوتبال میشوند، گاهی خندههای بلند سر میدهند و ذوق میکنند. «فرح هاشمی»، مسئول گروه نور آسمانی سعی دارد با رعایت فاصلههای بهداشتی، نظم را برقرار کند. اطراف احمدرضا عابدزاده میایستند و در فیگورهای مختلف عکس میگیرند. عکسهای تکی سلفی طور یا عکسهای دسته جمعی.
فوتبالیست معروف نیز باحوصله در کادر عکسها جای میگیرد تا آرزوهای آنها، رنگ واقعیت بگیرند. احمدرضا عابدازاده در اینباره میگوید: «این حداقلکاری است که میتوان برای کودکانی انجام داد که در صورت مورد توجه بودن، از تواناییهای فوقالعادهای برخوردار هستند. تواناییهایی که بهطور حتم هم ما بهعنوان افراد همنوع به آنها نیاز داریم و هم جامعه برای رشد و پیشرفت همه جانبه به آنها احتیاج دارد.»
- پراکندگی مؤسسههای خدمترسان به معلولان
«رضا» یکی از افراد سندرم داون است که همراه مادرش به ورزشگاه آمده تا آرزویش را از نزدیک ببیند. مادرش میگوید: «از حدود ۷ سالگی به فوتبال علاقه زیادی نشان داد. آنقدر که با پدرش تصمیم گرفتیم با تمام توان، او را در رسیدن به آرزوهای فوتبالیاش کمک کنیم. در اغلب مدرسه فوتبالهای معروف پایتخت، دورههای آموزشی گذرانده است. در مسابقهها و لیگهای نمادین بسیاری هم شرکت کرده اما دیدار با فوتبالیستها برایش آرزویی دیگر و متفاوت است که ما را هم حسابی سر ذوق میآورد. معمولاً گوش به زنگ هستیم تا با کمک مؤسسهها وسراهای محله از امکان اینگونه برنامهها استفاده کنیم تا فرزندمان برای لحظاتی شاد باشد.» «مهدی» ۱۹ ساله، او هم سندروم دان دارد. شناگر ماهر و خواننده خوش صدایی است. پدرش از مهدی میخواهد، آوازی بخواند.
دقایقی بعد، صدای آواز مهدی با کلماتیگاه جدا افتاده به گوش میرسد: «جان مریم چشماتو واکن، منو صدا کن، شد هوا سفید، دراومد خورشید، وقت اون رسید که بریم به صحرا، وای نازنین مریم...» حاضران تشویق میکنند و با او عکسهای یادگاری میاندازند. پدر مهدی میگوید: «۴۷ کروموزومیها به قدری ساده و بیآزار هستند کهگاه پیش خودم میگویم یعنی یک کروموزوم بیشتر تا این اندازه آدمها را مهربان میکند؟ همین مهربانی است که باعث شده تا با دل و جان، خود را وقف مهدی کنیم و از این کار لذت هم میبریم. کاش تعداد مؤسسهها و مراکزی هم که با والدین کودکان سندروم دان همراه هستند تا آرزوهای این چنینی محقق شود، افزایش یابد. البته پراکندگی این مؤسسهها و مراکز بهتر است، همه محلهها و مناطق شهر را دربر گیرد. بسیاری از والدین را میشناسم که به سبب ناآگاهی، نحوه برخورد با کودکشان که دارای سندروم دان است یا بضاعت ضعیف مالی، از شناسایی و پرورش استعداد کودکشان بازماندهاند.»
- شهر باید برای همه معلولان مناسبسازی شود
شهر باید برای همه شهروندان با توجه به سطح توانمندیشان، زیستپذیر باشد. «فرح هاشمی»، مسئول مؤسسه «نور آسمانی» ضمن بیان این مطلب میگوید: «مناسبسازی شهر برای همه شهروندان از جمله وظایف مدیران شهر است. شهری که در آن شهروندان دارای معلولیت نیز حق زیستن و رسیدن به آرزوهایشان را دارند.» هاشمی همچنین ادامه میدهد: «برگزاری برنامههایی در قالب فراهم کردن شرایط برآورده شدن آرزوهای بچههای سندروم دان باعث میشود، توجه عمومی به موضوع سندروم دان جلب شود و ظرفیتهای اینگونه افراد شناخته شود. ظرفیتهایی که اغلب خیرهکننده هستند.»
- بلند، آرزو کن
کودکان سندرم داون یکی از مهربانترین و صادقترین افراد دارای معلولیت هستند که باید به آنها آموزش دهیم، بلند آرزو کنند. «امین معینی» فعال اجتماعی در حوزه معلولان که سالهاست خود به دلیل ضایعه نخاعی ویلچرنشین است ضمن بیان این مطلب میگوید: «باید به کودکان سندرم داون که در اغلب موارد توانایی چندانی در برقراری ارتباط اجتماعی ندارند، آموزش دهیم آرزوهای خود را مطرح کنند تا هم از فرصت برابر زیستن نسبت به سایر شهروندان برخوردار شوند و هم با حضور در اجتماع، نقصها و کمبودهای شهری ویژه آنها نمایان شود و مدیران مناطقدرصدد رفع آنها برآیند.» معینی همچنین میافزاید: «نکته قابل اهمیت دیگر این است که قبل از مناسبسازی شهر، محله و معابر به فرهنگسازی برای حضور افراد معلول و توانیاب بیندیشیم و شرایط این فرهنگسازی را مهیا کنیم. فرهنگی که به بهرهمندی هرچه بهتر و بیشتر افراد توانیاب از خدمات شهری و اجتماعی کمک میکند. اگر این فرهنگ نباشد، مناسبسازیها چندان راهگشا برای حضور و فعالیت شهری افراد توانیاب نخواهد بود.»