همشهری آنلاین _ سحر جعفریان: «بتول صداقت» ۵۶ ساله، ساکن محله استاد معین، کارشناس ارشد مدیریت آموزشی، همان دانشآموز علاقهمند به شغل معلمی است که با اجرای طرحهای آموزشی و تربیتی هم عناوینی مانند «معلم و مدیر نمونه» را توسط آموزش و پرورش کسب کرده و هم بین دانشآموزان و والدین به حسن شهرت رسیده است. با این مدیر موفق درباره خاطراتش از مدرسه قدیمی عاصمی و طرحهای تأثیرگذار تربیتیاش به گفتوگو نشستهایم که حاصل آن را در زیر با هم میخوانیم.
- داستان مدرسه خیرساز
صداقت، ماههای پایانی دوره خدمتش را سپری میکند. پشت میز بزرگ و چوبی نخستین اتاق در ورودی سالن اصلی مدرسه مینشیند و از همان سالهایی میگوید که مدرسه عاصمی تأسیس شد.
او میگوید: «من آن زمان سنی نداشتم
آنطور که بزرگترها تعریف میکنند سالها، محدوده مدرسه عاصمی در خیابان آزادی، زمینهای خالی از بافت ساختمانی و انباشته از باغ و درختان گوناگون بود. ساختمانسازی تازه داشت رونق میگرفت و معابر نیز به طبع آن، گشایش مییافتند. زمین مدارس عاصمی (مدرسه پسرانه محمد عاصمی و منیره عاصمی) مساحتی در حدود ۱۱ هزارمترمربع داشت که متعلق به فردی نیکوکار از اهالی طرشت با نام «حسین مَردی» بود. این خیر اواخر دهه ۳۰، زمین را وقف آموزش و پرورش کرد و مدتی بعد، زوجی نیکوکار (محمد عاصمی و منیره عاصمی) ۲ مدرسه در آن، ساختند. آن زمان این ۲ مدرسه با میلههایی
فلزی از میانه حیاطشان از هم جدا شده بود. کلاسهای حدودا ۱۲ متری که در ۳ طبقه ساخته شده بودند.»
- آرزویی که محقق شد
قدم به راهروهای مدرسه میگذارد و از راه پلهها، بالا میرود. خاطرات برایش تصویر میشود. خاطرات آن سالها که دانشآموز کمسن و سالی بود و با دوستانش در همین راهروها بعد از هر زنگ تفریح میدوید. صداقت میافزاید: «اینجا، آن سالها یکی از بزرگترین مدارس منطقه بود که بهتدریج، اطرافش از خانه و اداره پُر شد. تعداد دانشآموزان زیاد بود و معمولاً در هر کلاس کلی دانشآموز پشت نیمکتهای چوبی مینشست. از همان دوران آرزو داشتم معلم شوم. آنقدر که زنگهای تفریح به هم کلاسیهایی که درسشان ضعیفتر بود، ریاضی و علوم یاد میدادم. این رویه ادامه داشت تا توجه معلمهایم نیز جلب شد و برایم این کارم هم تشویقم میکردند و هم نمرهای به نمرات امتحانیام اضافه میکردند.
همه سالهای تحصیلم را به امید تدریس گذراندم. اما راستش تصور نمیکردم که روزی مدیر همین مدرسه که آرزوهایم در آن شکل گرفته، شوم! ۱۰ سال از مدیریتم در این مدرسه میگذرد و همیشه با توجه به تجربیاتم، دوست داشتم بهترین شیوههای مدیریتی و آموزشی را اجرا کنم تا بیشترین بهرهبرداری از موقعیت صورت گیرد و چون مشکلات دانشآموزان برایم دغدغه بود، از تقویت مهارتهای فردی و خانوادگی شروع کردم. بهعنوان مثال طرح «روز شاد» را با همراهی همکارانم برگزار کردم. طرحی که در آن یک روز در هفته، هر دانشآموزی همراه دوستانش در گوشهای از حیاط زیرانداز میانداخت و با کتاب و خوراکیهای سالم، خوش میگذراند. طرحهای دیگری نیز بود که باعث شد تا هم به دانشآموزان و هم به اولیا نزدیک شویم. «کمیته مشاوره در مدرسه» و «توانمندسازی اولیا» نیز از جمله طرحهایی بودند که با استقبال مواجه شدند. رویکرد اصلی ما در همه آنها، شناسایی مشکلات خانوادگی و تحصیلی دانشآموزان بود تا آموزش را به بالاترین سطح ارتقا دهیم.»
- ماندگارترین طرح مدرسه
صداقت در ادامه از ماندگارترین نتایج یکی از طرحهای آموزشی و مشاورهای مدرسه میگوید: «طرحی داشتیم که شیوه اجرای آن برگزاری جلسات گفتوگو محور بین دانشآموزان و مشاوران متخصص بود. در جریان این جلسات مشخص شد تعدادی از دانشآموزان به سبب جدایی والدینشان دچار افت تحصیلی و مشکلات رفتاری شدهاند. احساس وظیفه کردیم و با خانوادههای آنها به مشاوره پرداختیم. از بین ۶ خانوادهای که پدر و مادر در آنها طلاق گرفته بودند ۳ خانواده دوباره کنار هم قرار گرفتند و زندگی تازهای را در کنار فرزندشان آغاز کردند
این اتفاق باعث انگیزه در ما شد تا با جدیت بیشتری طرحهایمان را دنبال کنیم. در این بین از تجهیز کتابخانههایمان در شیفتهای صبح و عصر هم غافل نماندیم. چراکه به قدرت کتابها در تعلیم و تربیت باور داریم و اگر کتاب در بین نسل آینده، جایگاه واقعی خود را پیدا کند میتوان به کیفیت رفاه و زیست شهری امیدوار شد. در این بین فرایند ایجاد انگیزه و تواناییهای مختلف و تخصصی در دانشآموزان را نیز با تشویق آنها برای حضور در مسابقات گوناگون علمی، فرهنگی و ورزشی دنبال کردیم که حاصل آن پرورش و معرفی بسیاری از دانشآموزان تیزهوش و نخبه در عرصههای متنوع است.»
- خانم مدیر خوشاخلاق
«حنا بصیرت» یکی از دانشآموزان مدرسه عاصمی است که میگوید: «تا قبل از شیوع کرونا، در اتاق خانم عاصمی همیشه به رویمان باز بود. هیچوقت از نزدیک شدن به ایشان ترس نداشتیم. خانم صداقت، یکی از بهترین مدیرهای مدرسه است که همیشه خوشاخلاق هستند.»
«اعظم دارابی»، دخترش سال دومی است که در این مدرسه درس میخواند. او میگوید: «خانم صداقت تعریف نسل ما را از «مدیر» تغییر داده است. طوری که نخستین واژههایی که الان به ذهنمان میرسد از مدیر، مهربانی، آگاهی و صمیمت است. به نظرم با شیوه ایشان میشود دانشآموزان را به محیط مدرسه علاقهمند کرد.»
«دیانا کریمی» هم از دیگر دانشآموزان است که سال گذشته آخرین سالی بود که در مدرسه عاصمی درس خواند. کریمی میگوید: «با وجود خانم صداقت، از هر روز صبح زود بیدار شدن و مدرسه آمدن، ناراحت نبودیم. ناراحتیمان از این ۲ سالی بود که به خاطر کرونا و آموزش آنلاین، کمتر ایشان را دیدیم.»