همشهری آنلاین _ رابعه تیموری: از پس تعلیم همه شاگردانش هم به خوبی برآمده و جزو معلمان برتر آموزش و پرورش شهر تهران است، اما هنوز هم آموزگاری در مدارس محروم منطقه ۱۹ را با کار در مدارس مرفه شمال شهر عوض نمیکند. «سمیه عبدی» در آموزش مفاهیم درسی روشهای تدریس خلاقانهای دارد و با عشق آموزگاری میکند. قرار گرفتن در آستانه هفته معلم بهانهای شد که به سراغ عبدی برویم و با نقل شیوه آموزگاری عاشقانه او نمونهای از معلمان جنوب شهر را معرفی کنیم.
در خانواده سمیه عبدی ذوق و استعداد آموزگاری موروثی است و پدر و عموهایش هم پای تختهسیاه مو سپید کردهاند. سمیه پیش از آنکه دانشآموز کلاس اول شود، همراه پدرش به مدرسه میرفت و با دیدن انرژی و حس خوب پدر در جمع شاگردانش به شغل آموزگاری علاقه پیدا کرد، اما وقتی زمان کنکور و ورود به دانشگاه رسید، نتوانست از این سد بگذرد و به آرزوی چندین سالهاش برسد. پذیرفته نشدن در کنکور در روحیه حساس دختر خانواده عبدی تأثیر زیادی گذاشت و به کلی از ادامه تحصیل در دانشگاه منصرف شد. «محسن انوری» جوان برازندهای بود و وقتی به خواستگاری سمیه آمد زود جواب بله را گرفت. انوری در تهران مشغول کار بود و برای شروع زندگی مشترک، تازهعروس اردبیلیاش را به تهران آورد. آنها در منطقه ۱۹ ساکن شدند و زندگی بیغصهای داشتند، ولی حسرت آموزگاری عبدی را رها نمیکرد. در نخستین روزهای پس از ازدواجشان نهضت سوادآموزی برای جذب آموزشیار آزمون برگزار کرد و عبدی با آنکه امید و اشتیاقی برای دوباره آزمودن بختش نداشت، به اصرار پدر و همسرش در آزمون استخدامی نهضت سوادآموزی شرکت کرد.
- شاگردان بزرگسال
در آن سالها آموزشیاران نهضت سوادآموزی موظف بودند افراد بیسواد بزرگسال را برای شرکت در کلاسها و آموختن سواد تشویق و جذب کنند. معلمی برای بزرگسالان با آرزوها و رویاهای عبدی فاصله زیادی داشت، ولی پس از پذیرفته شدن در آزمون تصمیم گرفت برای خانمهای بزرگسال و سالمندی که لذت درس خواندن را نچشیدهاند معلم خوبی باشد. بانوی نوعروس با آنکه هنوز در تهران و منطقه ۱۹ غریب بود، کفش آهنین به پا کرد و به سراغ بانوان بیسواد منطقه رفت. تعداد زیادی از دختران منطقه که زود به خانه بخت رفته و به کلی قید تحصیل را زده بودند، با حرفهای پرانرژی عبدی تصمیم گرفتند در کلاسهای سوادآموزی شرکت کنند. در میان شاگردان عبدی مادربزرگهای دانا و مهربانی مانند «حلیمه سعیدی» هم کم نبودند. خانم آموزشیار میدانست شاگردانش مشغلههای زیادی دارند و برخلاف دانشآموزان مدارس، کسی حامی و کمک حال آنها نیست. او برای شاگردانش کم نمیگذاشت و سعی میکرد با روشهای مختلف و خلاقانه در یادگیری بهتر درس به آنها کمک کند.
- رویایی که تعبیر شد
بانوی خلاق با صرف ساعتها وقت، فلشکارتهای آموزشی مخصوصی طراحی میکرد که مفاهیم درسی در ذهن پراز فکر و مشغله شاگردانش بهتر جا بگیرد یا هر شب برای تک تک شاگردانش دیکته و امتحانی جداگانه ومتناسب با اشکالات درسی هریک طراحی میکرد. سوادآموزان کلاسش هم قدردان بودند و محبتهایش را جبران میکردند. مادربزرگهایی مانند حلیمه سعیدی با مهربانیها و دلسوزیهای مادرانه خود جای خالی خانواده را برای خانم معلم غریبشان پر میکردند و شاگردان جوانش در نگهداری نوزاد او که گاهی با خود به کلاس میآورد کمک میکردند. تابستان سال ۱۳۹۰ رویای دوران کودکی و نوجوانی سمیه عبدی به حقیقت پیوست و بهعنوان آموزگار مقطع ابتدایی در آموزش و پرورش استخدام شد. تابستان آن سال، عبدی به حال و هوای دوران تحصیلش برگشت و همانطور که در دوران مدرسه از اول تابستان با پول توجیبیهایش کیف و کفش و رخت و لباس سال تحصیلی بعد را میخرید، آن سال تا اول مهر در حال تدارک لباس و وسایل برای شروع آموزگاری بود.
- آموزش متفاوت
عبدی بهعنوان آموزگار پایه اول به مدرسه محرومی در روستای «مرتضیگرد» رفت. مرتضیگرد از شرایط نامطلوب امروزیاش هم محرومتر بود و او سعی میکرد شاگردانش در مدرسه و کلاس، درس را به خوبی بیاموزند تا فکر درس و مشق بچهها به دغدغههای فراوان خانوادهها اضافه نشود. عبدی حالا معلم دانشآموزانی بود که نیازهایشان با شاگردان بزرگسال دوره آموزشیاریش زمین تا آسمان تفاوت داشت. او شروع به طراحی روشهای تدریسی کرد که برای دانشآموزان این پایه جذابیت داشته باشد. اوایل دهه ۹۰ سبک آموزش متفاوتی برای پایه اول ابتدایی متداول نبود و کودکان با همان روشهای معمول سایر پایهها آموزش میدیدند، اما عبدی برای آموزش هریک ازحروف الفبا طرح و برنامهای ریخت. برای آموزش درس «پ» با پنبه و عصا دانشآموزان را به شکل پیرمرد و پیرزن در میآورد تا نمایش بازی کنند و روزی که میخواست حرف «کاف» را تدریس کند، به یکی از دانشآموزان لباس مخصوص دلقکها را میپوشاند تا با ادا و اطوار طنزآلود نوشتن اردک و نمک و کمک را به همکلاسیهایش بیاموزد. روز آموزش حرف « ُـ» هم از مدیر مدرسه میخواست به دانشآموزان هدیه و جایزه بدهد تا اعراب کلمه مدیر در ذهنشان بنشیند.
- بازی و ریاضی
شاگردان عبدی زنگ ریاضی هیچوقت پشت نیمکتهای تنگ و ترش کلاس نمینشستند و در حیاط مدرسه در حال بازی با توپهای رنگی و جدول سودوکو مفاهیم کتاب ریاضی را تمرین میکردند. این آموزشهای متفاوت در مدارس محروم منطقه ۱۹ برای مسئولان آموزش و پرورش شهر تهران تازگی داشت وعبدی ۲ سال بهعنوان معلم برگزیده کشور در تولید محتوای انیمیشنی انتخاب شد. امسال با وجود کرونا و مجازی شدن آموزش، خانم معلم پایه اول دبستان شاهد شهید «احمدی روشن» محله خانیآباد روشهای تدریس خلاقانهاش را کنار نگذاشته و با همکاری اولیا روشهای آموزشی مختلفی را طراحی میکند. عبدی برای آموزش هریک از حروف الفبا طرح درسی را تهیه کرده و اجرای آن را به یکی از دانشآموزان سپرده است.
- کلاس تعطیل نیست
دانشآموزان با کمک آموزگار و اولیا این طرحهای نمایشی و بازیمحور را در منزل اجرا میکنند و ویدئوی ضبط شده از اجراهای آنها برای آموزش آنلاین کلاس استفاده میشود. این روزها عبدی سخت دلتنگ روزهایی است که صورتهای معصوم شاگردانش را پشت نیمکتهای کلاس و در حال ورجه وورجه کردن در حیاط مدرسه میدید، اما تلاش میکند در دانشآموزانش و خانوادههای آنها امید و شادی به وجود آورد تا این روزها را به سلامت بگذرانند. او با همکاری کادر مدرسه و آموزش و پرورش منطقه ۱۹ آموزش مفاهیم درسی کتابهای فارسی، ریاضی و علوم تجربی پایه اول را به شکل الکترونیکی در سامانه «سما» بارگزاری کرده است. خانم آموزگار قدردان اولیای شاگردانش است که با او و کادر مدرسه همراه هستند و نقش همسرش در موفقیتهای خود را پررنگ و مؤثر میداند. عبدی آموزگاری در مدارس جنوب شهر را با کار در مدارس مرفه و مجهز شمال شهر عوض نمیکند و دوست دارد برای دانشآموزان جنوب شهر قدمهایی ماندگار بردارد.
- «روز معلم» متفاوت
سمیه عبدی در طول ۱۵ سال خدمتش بهعنوان آموزشیار نهضت و معلم پایه اول مدارس منطقه ۱۹ از روز معلم خاطرات شیرین زیادی دارد. او تعریف میکند: «تا وقتی آموزشیار نهضت بودم، شاگردانم در روز معلم برایم لوازم منزل میخریدند تا در زندگیام کاربرد مفیدی داشته باشد. کسانی هم که دست و بالشان تنگ بود برای من نامههای محبتآمیزی مینوشتند که خیلی زیبا و ارزشمند بود و با خواندن آنها برای ادامه کارم انرژی میگرفتم.»اردیبهشت سال ۱۳۹۸ مراسم بزرگداشت هفته معلم مدارس کشوردر حالی برگزار شد که سیلهای پیاپی تعداد زیادی از هموطنانمان را عزادار و بیخانمان کرده بود. عبدی میگوید: «آن سال اولیای دانشآموزانم برایم یک کارت هدیه تهیه کرده بودند و من آن را به سیلزدهها اهدا کردم. والدین بچهها وقتی از این موضوع باخبر شدندکارت پول دیگری به من هدیه دادند.»شیوع ویروس کرونا باعث شده عبدی مانند همه معلمان کشور در بخش زیادی ازسال تحصیلی گذشته آنلاین تدریس کند. او میگوید: «روز معلم بچهها و خانوادههایشان با ویدئوکلیپی که تهیه کرده بودند، من را حسابی غافلگیر و خوشحال کردند. در این ویدئو همه شاگردانم از احساس دلتنگی خود برای من و کلاس گفته بودند و آنقدر حرفهای کودکانه آنها صادقانه و قشنگ بود که من لحظات طولانی از شادی اشک میریختم.»
نظر شما