همشهری آنلاین_پریسا نوری: در طول مسابقات هم شاگردانش سنگ تمام گذاشته و با کسب مدالهای خوش رنگ المپیک، زحمات مربی را بیجواب نگذاشتند. در آستانه روز ملی پاراالمپیک با «علی فخرآور» مربی باسابقه پارا وزنهبرداری کشورمان و راننده تاکسی با اخلاق فرودگاه مهرآباد که سالهاست در همسایگی ما و محله مجیدیه زندگی میکند دیدار و گفتوگو کردهایم.
از مربیان بنام و باسابقه پارا وزنهبرداری ایران و شاگردان بسیاری را تربیت کرده است. با این حال بسیار متواضع است و سالهاست با یک تاکسی سمند در خط فرودگاه مهرآباد کار میکند. فخرآور نشان داده که ورزش حرفهای با شغل رانندگی منافاتی ندارد.
او این روزها در حالی که شاگردانش را برای رقابتهای جهانی گرجستان، آماده میکند، به مسافران تاکسی هم خدمات میدهد. میگوید: «قبل از اینکه راننده تاکسی شوم ورزشکار بودم و در مسابقات پاراوزنهبرداری کشوری و آسیایی در سیدنی، پکن و مالزی مدال طلا گرفتم. همان موقع پدرم که راننده تاکسی خط رسالتـ پاسداران بود بازنشسته شد و من با تاکسی پدرم مشغول شدم؛ اما ورزش حرفهای را هم ادامه میدادم تا اینکه در سال ۸۸ در یکی از مسابقاتی که برای مجروحان جنگی در لندن برگزار میشد با وزنه ۲۲۰کیلوگرم بازویم شکست و از آن موقع به عرصه مربیگری رو آوردم.»
- برنامه تلویزیونی، انگیزه ورود به دنیای وزنهبرداری
این ورزشکار ۵۰ ساله که سال ۶۵ در جبهه مجروح شده و جانباز ۲۵درصد است، درباره ورودش به دنیای وزنهبرداری اینطور میگوید: «در ۱۵ سالگی زیر نظر استاد «پریسا» بوکس کارمی کردم و در سطح استانی مقام داشتم؛ تا اینکه از طرف مسجد محلهمان به جبهه اعزام و در عملیات کربلای ۵ از ناحیه پا، دست و سر مجروح و جانباز شدم.
آن زمان چون از نظر روحی و جسمی وضع مناسبی نداشتم تا سالها ورزش را کنار گذاشتم؛ تا اینکه یک روز برحسب اتفاق مسابقات ورزشی معلولان و جانبازان را از تلویزیون دیدم و انگیزهای شد تا به باشگاه ویژه جانبازان در خیابان جمهوری رفته و در رشته وزنهبرداری ثبتنام کنم. از آنجا که عقبه ورزشی داشتم خیلی سریع پیشرفت کردم و بعد از ۲ سال در مسابقات کشوری مقام اول را به دست آوردم و وارد دنیای حرفهای وزنهبرداری شدم.»
- از محله مجیدیه دل نمیکنم
مربی پارا وزنهبرداری کشورمان که از کودکی ساکن خیابان کرمان شمالی و محله مجیدیه است، خاطرات زیبایی از دوره کودکی دارد و معتقد است شیرینی این خاطرات در این سالها او را به این محله پیوند زده. میگوید: «سال ۵۷ به خیابان کرمان شمالی آمدیم. بزرگراه امام علی(ع) از کنار خانهمان میگذشت. البته آن موقع بزرگراهی در کار نبود، یک رودخانه پرآب بود که در گرمای تابستان در آب شیرجه میزدیم تا خنک شویم.
یادم است از صبح تا شب با بچهمحلها هفت سنگ و الک دولک بازی میکردیم و اصلاً متوجه گذر زمان نمیشدیم. ما ۵ خواهر و برادر هستیم و با اینکه همگی ازدواج کردهایم اما هنوز ساکن این محله هستیم فکر میکنم به قدری خاطرات کودکیمان شیرین بوده که نمیتوانیم از این محله دل بکنیم.» او ادامه میدهد: «البته ناگفته نماند یک دلیل دیگری هم که اینجا ماندگار شدیم وجود همسایههای خوب و اهالی خونگرم و مهربان اینجاست. اهالی خیلی به من لطف دارند و وقتی عصرها به پارک روبهروی خانهمان میروم دورم جمع میشوند و بسیار احترام میگذارند. از من برای ورزش و حتی رژیم غذایی برنامه میخواهند و من هم تا جایی که بتوانم راهنماییشان میکنم.»
- دستگاههای ورزشی بوستانها برای ورزشکاران غیرحرفهای!
مربی پرافتخار کشورمان که عصرها و در اوقات فراغت در بوستان «مهر» محله مجیدیه ورزش میکند معتقد است دستگاههای بدنسازی پارکهای محله برای کسانی که ورزش را صرفاً برای سلامتی دنبال میکنند، کافی است. او در اینباره میگوید: «بدون شک ورزش حرفهای مربی و باشگاه و امکانات میخواهد اما کسانی که صرفاً برای سلامتی یا کاهش وزن ورزش میکنند میتوانند از ستهای بدنسازی که در بیشتر پارکها وجود دارند استفاده کنند.»
او ادامه میدهد: «خوشبختانه استقبال خوبی از این دستگاههای ورزشی شده و بسیاری از سالمندان و جوانان با این وسایل در بوستانها ورزش میکنند.» او ادامه میدهد: «البته گاهی دیدهام که برخی شهروندان به درستی از این وسایل استفاده نمیکنند، برای همین به سهم خودم روی کاغذی طرز استفاده صحیح از هر وسیله را نوشتهام و روی وسایل بوستان محلهمان چسباندهام.»
- دوست دارم در باشگاه محله مربی معلولان شوم
جانباز هممحلهای معتقد است امکانات ورزشی شمال شرق تهران برای ورزش توانیابان مناسب نیست. او میگوید: «در منطقه ۴ فقط یک باشگاه ۲۲ بهمن ویژه معلولان است که آن هم در شرقیترین بخش منطقه و دور از دسترس است. همچنین ورودی این باشگاه پلکان دارد و بالابر آن هم بیشتر مواقع خراب است. از طرفی مربی ویژه معلولان هم ندارد.» او که علاقه خاصی به محله دارد و دلش میخواهد در حد توانشکاری برای اهالی انجام دهد، ادامه میدهد: «ورزشگاه میراسماعیلی در محله مجیدیه امکانات خوبی دارد اگر شهرداری امکانش را فراهم کند، خوشحال میشوم به رایگان رشته وزنهبرداری و دارت را در این باشگاه به معلولان آموزش دهم.»
- اطلاعات فوری
علی فخرآور
متولد ۱۳۵۰
ساکن محله مجیدیه
قهرمان وزنهبرداری آسیا
مربی تیم وزنهبرداری معلولان و جانبازان کشور
نخستین مربی مرحوم «سیامند رحمان» قهرمان دو دوره پارالمپیک
- مربی خوش تکنیک و با اخلاق
«محمدامین ساکت» ۲۱ ساله یکی از جوانترین شاگردان فخرآور است. این وزنهبردار خوش آتیه که ۲ سال پیش در مسابقات جهانی دوبی مدال طلا گرفت، ورودش به دنیای وزنهبرداری حرفه را مدیون حمایتهای بیدریغ مربیاش میداند و میگوید: «۱۲ ساله که بودم با تشویق پدرم رفتم پیش آقای فخرآور تست دادم. با وجودی که آن زمان وزنه ۳۵کیلو میزدم که بسیار کم بود، اما ایشان دلگرمی دادند و گفتند کارت خوب است و مرا به رقابتهای استعدادیابی بردند.
با حمایتهای ایشان روحیه گرفتم و کمکم رکوردم را به ۱۲۰کیلو رساندم. در سال ۲۰۱۷ هم در مسابقات دوبی مدال طلا گرفتم و رکورد آسیا را جابهجا کردم.» ساکت که از ۱۲ سالگی زیر نظر فخرآور تمرین میکند و اردوهای ورزشی بسیاری را زیر نظر او گذرانده، میگوید: «آقای فخرآور علاوه براینکه از نظر تکنیک و فنی جزو بهترین مربیان وزنهبرداری هستند از نظر اخلاق با همه مربیها فرق دارد. او بسیار به بچهها دلگرمی میدهد. در اردوها تک به تک با بچهها حرف میزند و اگر کسی هر مشکلی داشته باشد با او مطرح میکند.»