همشهری آنلاین_سحر جعفریان: دیگر قرار نیست سر چهارراهها منتظر بایستند تا کسی بیاید و فالی از آنها بخرد یا در معابر پر تردد در سرما و گرما به دنبال مشتری، این طرف و آن طرف روان شوند یا حتی چشم امیدشان به شیشههای لک گرفته خودروهایی باشد که رانندههایشان، هیچ حوصله ندارند و آنها هم بیوقفه، اصرار به تمیز کردن داشته باشند.
نامشان را گذاشتهاند «کودکان کار» که البته گاهی با عنوان پدیده اجتماعی نیز از آنها یاد میشود. گروه سنیشان هم از ۵ تا ۱۸ سال را شامل میشود که سهمشان از کودکی، فقط کار و معاش بوده است. کار و معاشی که خواسته و ناخواسته، روحشان را هزار زخم زده و آنها اغلب بیاطلاع از این زخمها، قد کشیدهاند. بزرگ شدهاند و خودشان، آسیبی دیگر بر نسلی دیگر از کودکان شهر شدهاند.
برای برهم زدن این تسلسل به تخصص نیاز است. مانند طرحی که با افتتاح مرکز شماره ۲ پرتو در حاشیه بزرگراه شهید آیتالله سعیدی _سیمتری جی، دنبال میشود؛ طرح «توانمندسازی کودکانکار و مهارتآموزی تخصصی». سری به این مرکز میزنیم تا ساعتی را به گفتوگو با مهارتآموزان آن بنشینیم.
تابلوی تقریباً کوچکی، سر در ساختمانی ۲ طبقه، کوبیدهاند با این عنوان «مرکز شماره ۲ پرتو»؛ خیابان سیمتری جی، ورودی بزرگراه شهید آیتالله سعیدی است. جایی که این روزها محل رفتوآمد کودکانکار است که تا دیروز چهارراه و معبر پر تردد را از سر ناچاری قرق کرده بودند.
اما حالا بعد از مشاورههای تخصصی و راهنمایی مددکاران مرکز، آمدهاند تا مهارتی بیاموزند و درآمدی کسب کنند. «داود» یکی از کودکانکار منطقه است که بین دوستانش به «عشق ماشین» شهرت داشته است. اصلاً فکرش را هم نمیکرد که روزی بتواند اینطور تخصصی مهارت تعمیر خودرو بیاموزد. داود میگوید: «از وقتی یادم هست، نمیدانم شاید ۵ سالم بود که به خاطر فروش فال و آدامس سر چهارراه ایستادم، درست از همان وقت که ماشینهای جورواجوراز مقابلم رد میشدند، آرزو کردم روزی یک ماشین داشته باشم. یک ماشین شیک و سفید که با آن مادرم و خواهرم را یکبار ببرم شمال، کنار دریا.
از بس سر چهارراهها ماشین دیدم و برانداز کردم، چشم بسته فقط با شنیدن صدای آن، تشخیص میدهم چه نوع ماشینی است. برای همینهاست که صدایم میکنند «عشق ماشین». تا اینکه یک ماه پیش آقایی آمد و گفت که میخواهد مرا به مرکزی ببرد برای آموزش یک مهارت درآمدزا (مکانیکی). اولش باورم نشد. چون از این جور آدمها در روز زیاد به پستمان میخورد! یعنی خیلیها میخواهند ادای آدمهای دلسوز را دربیاورند! آدمهایی که خیلی زود حتی از نوع حرف زدن ما خسته میشوند و میروند پی کارشان! اما این یکی فرق داشت. مدتی که گذشت با چند تایی از دوستانم تصمیم گرفتیم به مرکزی که او میگفت سری بزنیم. رفتیم و دیدیم همه چیز واقعی و رایگان است. کارگاههای آموزشی تعمیرات تخصصی خودرو، استادان که خودشان مهندس هستند، خودروهایی که شرکتهای سازندهشان در اختیارمان گذاشتهاند تا تعمیرات را عملی هم آموزش ببینیم.»
- مهارتآموزی، اشتغالزایی و ادامه تحصیل
فعالیت کارگاههای آموزش مکانیک در این مرکز از صبح تا حوالی ساعت ۱۵ به طول میانجامد. در ۲ گروه کم جمعیت که فاصلههای بهداشتی نیز در آن به سبب جلوگیری از شیوع کووید ۱۹ به خوبی رعایت شود. «علی» نیز از دیگر کودکانکار است که به توصیه پدرش سر از کارگاه مهارتآموزی درآورده است. پدرش همیشه دلش میخواست تک پسرش، کاری آبرومند داشته باشد.
او در این ارتباط میگوید: «از ۱۰ سالگی به خاطر فقر خانواده ۷ نفره مان، مجبور شدم کار کنم. در هر فصلی، یک کار انجام میدادم. بعضی وقتها بستنی میفروختم گاهی هم که زمستان میشد، لبوهای قرمز دست مشتریها میدادم. در میوهفروشی و نانوایی هم تجربه کار دارم. با حقوقم یا باید اجاره خانه میدادم یا بساط ناهار و شام روزانه را میچیدم. پدرم کارگر ساختمانی است و همیشه از بابت اینکه مجبور بود مرا هم به سر کار بفرستد احساس ناراحتی میکرد. تا اینکه با این مرکز آشنا شد و از من خواست به اینجا بیایم. راستش حالا دیگر دلم میخواهد درس هم بخوانم. کمی دیر شده اما به قول استاد کارگاه، حداقل باید دیپلم را داشته باشم تا سلام من را علیک بگویند! »
باقی کودکانکار هم که حالا در این مجموعه آموزشی، عنوان «مهارت آموز» یا «مددجو» به خود گرفتهاند نیز مانند داود و علی، لباسهای یک دست پوشیدهاند. کم حرف میزنند و بیشتر گوش میدهند. البته گاهی هم شیطنتشان گل میکند و با مزه پرانی، استاد را هم به خنده میاندازند. امید را میشود در نگاهشان دید و لبخندشان را تا آینده امتداد داد.
- کودکان کار منطقه از طرح توانمندسازی استقبال کردند
طرح توانمندسازی کودکانکار منطقه ۹ با توجه به الگوی برنامهریزی انفرادی، آموزش حرفهای برای نخستین بار در تهران در حال اجرا است. «سعید غفاری» کارشناس مددکاری اجتماعی و مدیر اجرایی مؤسسه خیریه «درا» ضمن بیان این مطلب میگوید: «مؤسسه خیریه درا از سال ۱۳۹۰ با هدف کمک به کودکان و بانوان آسیب دیده (شناسایی، پیشگیری، کنترل و درمان) فعالیت خود را آغاز کرده است. طی این سالها در همکاری با سازمانها و نهادهای مختلف، طرحهای فراگیر بسیاری را اجرا کردهایم.»
غفاری میافزاید: «در طرح توانمندسازی کودکانکار و در همکاری با معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری منطقه ۹ سعی میکنیم طی یک برنامه استاندارد ویژه پسران ۱۴ تا ۱۸ سال، آموزش و اشتغال را دنبال کنیم. این طرح برای دختران نیز قابلیت اجرا دارد که همکاران ما در حال بررسی آن هستند. در حاشیه این طرح توانمندسازی، خدمات معشیتی، تحصیلی، تفریحی و مشاورهای تخصصی نیز به جامعه هدف و خانوادههایشان نیز ارائه میشود.»
او همچنین با تأکید بر نقطه قوت این طرح میگوید: «مهمترین ویژگی این طرح، این است که بعد از اتمام دورههای آموزشی ۶ ماهه، مدرک معتبر فنی و حرفهای در ۱۶۰ عنوان صنعت خودرو و تعمیرات (با توجه به آموزشهای ارائه شده و علاقهمندی مددجو) اعطا و شرایط اشتغال آنها در شرکتهای بزرگ خودروسازی کشور و کارگاههای تابع، فراهم میشود.» در حال حاضر ۶ کودککار و خیابان ۱۴ تا ۱۸ ساله تحت پوشش این طرح هستند که با توجه به استقبال از کیفیت طرح، تعداد کودکان در حال افزایش است.
- آسیبهای اجتماعی با آموزش مهار میشود
آسیبهای اجتماعی را میتوان از طریق آموزش و فراهم کردن زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی، مهار کرد. «صادق محمدی»، رئیس اداره آسیبهای اجتماعی شهرداری منطقه ۹ در این ارتباط میگوید: «برای مهار و کاهش آمار آسیبهای اجتماعی در منطقه یکی از شیوههایی که دنبال میکنیم «آموزش» است. برای این منظور با مؤسسه خیریه درا وارد تعامل و همکاری شدیم تا ضمن افتتاح مرکز شماره ۲ پرتو، روند توانمندسازی کودکانکار و خیابان را شتاب بخشیم. با این افزایش شتاب میتوان انتظار داشت که از سرعت بروز و ظهور آسیبهای اجتماعی در منطقه کاسته شود.»