همشهری آنلاین _ زکیه سعیدی: دروازهای که کمکم در حوالی آن، محله دروازه غار شکل گرفت. نام محله که چند دههای است به اسم هرندی میشناسیم با اتفاقات تلخ و سیاه بسیاری گره خورده است؛ تلخیهایی که شاید بخشی از آن با تصمیمگیریهای نادرست مسئولان وقت ارتباط تنگاتنگ دارد. در این گزارش کوتاه تاریخچه این محله از زمان شکلگیری تاکنون را مرور کردهایم.
۱۲۶۳-۱۳۰۰
- دروازه پر رفتوآمد شهر
کورههای آجرپزی متعددی در حوالی دروازه غار فعال بود و آجر پایتخت از همین کورهپزخانهها تأمین میشد. به همین دلیل کارگران بسیاری از محلهها و حتی شهرهای اطراف برای کار در کورهپزخانهها به محله دروازه غار میآمدند. آن روزها این دروازه اهمیت بسیاری در دادوستد و فعالیتهای بازرگانی پایتخت داشت. چون مسافران برای رفتن به بازار و کاروانسراهایی که به بازار وصل بودند، از این دروازه عبور میکردند.
۱۳۰۰-۱۳۲۰
- محله لوطیها
در زمان حکومت رضاشاه ساختوسازهای بسیار در شهر، آغاز و همزمان با آن دروازههای شهر تهران از جمله دروازه غار برداشته شد. پس از جمعآوری دروازه، میدانی به نام میدان غار در این محدوده ساخته شد که اکنون نامش هرندی است. کمکم جمعیت محله بیشتر شد. در همین سالها قهوهخانههای بسیاری در محله شروع به فعالیت کردند؛ قهوهخانههایی که پاتوق لوطیها و عیاران پرآوازه بود.
۱۳۲۰-۱۳۴۰
- ساخت صابونپزخانه در محله
ساختوساز در سالهای آغازین حکومت پهلوی دوم رونق بیشتری داشت و شهر دستخوش تغییرات بسیاری بود. در همین دوران میدان غار، باغ فردوس و گذر صابونپزخانه به نام بخش ۶ تهران انتخاب شد. گذر صابونپزخانه بازارچهای با مغازههای مختلف بود که سقف داشت. در این محله ساختمانها و بناهای تاریخی دیده نمیشود و در گذر زمان فرسوده شده و از بین رفتهاند. فقط یک مدرسه قدیمی در میدان هرندی وجود دارد که قبلاً نامش «دبستان شهابالدوله» بود.
۱۳۴۰-۱۳۶۰
- گودهایی که شیرهکش خانه شد
با افزایش ساختوساز، گودهای محله که برای ساخت آجر ایجاد میشد روزبهروز عمیقتر و تعدادشان بیشتر شد. مدتی بعد هم، کورههای آجرپزی به خارج از شهر منتقل شد، اما کسی برای گودهای عمیق محله فکری نکرد؛ خیلی زود درگودهایی که باید ۶۰ و ۷۰ پله پایین میرفتید تا به کف آن میرسیدید، اتاقهای کوچک و بزرگ یک طبقه و دو طبقه ساخته شد تا به مهاجران تازه وارد و افراد کمدرآمد محله اجاره داده شود. اتاقهای بسیاری هم شیرهکش خانه شد تا افراد مستأصل و درمانده مهاجر و غیرمهاجر را به کام اعتیاد فرو برد. و این قصه همه گودهای محله قدیمی بود.
۱۳۶۰-۱۳۸۰
- شیرهکشخانهها بوستان شد
محله در باتلاق فقر، بیکاری و اعتیاد دست و پا میزد، اما هنوز محله مقصد مهاجران بسیاری بود که با راهآهن شهری وارد پایتخت میشدند. تا اینکه شهردار وقت تهران، غلامحسین کرباسچی تصمیم گرفت که گودها، پر و به بوستان تبدیل شود. مدتی بعد حدود ۲۷ هکتار گود به بوستانهای مختلف تبدیل شد، اما خیلی زود آنجا هم، پاتوق معتادان گودها شد. شاید اگر کاربری برخی از این بوستانها همان زمان تغییر میکرد، چنین آسیبی در آنجا دوباره رشد نمیکرد.
۱۳۸۰-۱۳۹۰
- فقر، بیکاری و اعتیاد در قلب پایتخت
با آغاز خشکسالی ایران در سالهای پایانی دهه ۷۰، پای خیلی از روستاییان کم درآمد در دهه ۸۰ به قلب پایتخت باز شد. زیرا خانههای این محله از همه خانههای شهر ارزانتر فروخته یا اجاره داده میشد. با ورود مهاجران بیکار به محله، فقر و اعتیاد دوباره روند صعودی گرفت و دیگر هرچه در محله دیده میشد سیاهی بود. در این دهه انجمنهای مردمنهاد مختلفی در حوزه آسیبهای اجتماعی، کودکان و زنان در این محله فعال شدند، اما تعداد آسیبها خیلی بیشتر از توان آنها بود.
۱۳۹۰-۱۴۰۰
- از تعطیلی مراکز فرهنگی تا اجرای طرح ضربتی
سالهای پایانی دهه ۸۰ و آغاز دهه ۹۰ بود که تنها سینمای محله (شباهنگ) و خانههای کودک شوش و ریحانه تعطیل شد تا جای آن مجتمع تجاری ساخته شود. دیوار تنها کتابخانه محله(خواجوی کرمانی) به دلیل گودبرداری زیاد برج همجوار، ترک برداشت و تعطیل شد. البته در این دهه اقدامات موازی بسیاری از سوی نهادهای مختلف در این محله انجام شد و بیش از ۱۷ انجمن مردمی در این محله فعال شدند. مهمترین کار اجرای طرح ضربتی شهرداری تهران در محله هرندی در زمان مدیریت محمدباقر قالیباف در سال ۱۳۹۴ بود. در این طرح میلیاردها تومان هزینه شد و دستاندرکاران اجرای طرح به تک تک خانهها در جست وجوی رفع مشکلات محله سر زدند. تا حدودی هم ظاهر محله را از زشتی و آسیبها پاکسازی کردند و خانههای آسیبخیز بسیاری پلمب شد. اما هنوز هم محله رنگ و بوی غمانگیز آسیب میدهد.