همشهری آنلاین _ پروانه بهرامنژاد: همه این ادیبان و شاعران در یکجا حضور دارند، اما نه خبری از محفل ادبی و شب شعر است و نه از دورهمی خودمانی. آنها در محدودهای از محلههای آشتیانی و شورا در سیزدهمین تکه پایتخت جایی حدفاصل بزرگراه شهید باقری و مسیل جاجرود، دیده میشوند که نامشان از سالها پیش بر تارک خیابانها قد برافراشته است. شاعران پارسیگوی که هریک در شعر، ادب و حتی موسیقی مهارت داشتند و گنجینهای ارزشمند از ادبیات و تاریخ این دیار محسوب میشوند و میراث ماندگار.
- نیمقرن حضور ادبا
فرخی یزدی، صائب تبریزی، حافظ، غزالی، باباطاهر، سنایی، سعدی، مولوی، فردوسی، خاقانی، بهار و بوعلی، نامشان یکی پس از دیگری در امتداد خیابانی دیده میشود که بیش از نیمقرن پیش در محدوده شرق تهران شکلگرفته و این نامها بر کوچه و خیابانهایش نقش بسته است و چشمنوازی میکند. «سید ابوالفضل موسوی» که از سال ۱۳۴۵ در این محدوده سکونت دارد و دبیر شورایاری محله شورا در منطقه ۱۳ هم هست، درحالیکه تابلو خیابان فرخی را نشان میدهد، میگوید: «در رشته زبان و ادبیات فارسی درس خواندم و به این حوزه علاقهمندم و از ۵۵ سال قبل هم ساکن اینجا هستم. از زمانی که یادم میآید خیابانهای این حوالی به اسم شاعران بوده است وقتی ما آمدیم این نامها اینجا حک شده بودند و هنوز هم به یادگار ماندهاند. این نامها که هریک معرف بزرگان شعر و ادب کشورمان است، حال و هوای متفاوتی به محدوده بخشیده و اسمهایش متفاوت از محلههای دیگر تهران است. در گذشته، در میان این نامها، اسم افرادی چون بسطامی و بیهقی هم به چشم میخورد.»
- محفل انس شاعران
«ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده وینه دل کنه یاد/ بسازم خنجری نیشش ز پولاد/ زنم بر دیده تا دل گرده آزاد...» این بیت را سالمندی برایمان میخواند وقتی که از او درباره نام معابر محلسکونتش به یاد چامهسرایان دیرین این دیار میپرسیم. «یحیی رمضانی»، ۷۰ ساله و از ساکنان حوالی خیابان خاقانی بعد از اینکه زیر لب یک دوبیتی دیگر از باباطاهر عریان میخواند، صحبتش را اینطور ادامه میدهد: «از کودکی با این نامها بزرگ شده و قد کشیدهایم. این اسمها گنجینه ارزشمندی هستند که باید همواره پاس داشته شوند. این محدوده از تهران باتوجه به قدمتی که دارد میتوانست شاعرپرور باشد، اما این موضوع نادیده گرفته شده است. چون اگر چنین بود ما شاهد ظهور و بروز شاعران نامی در اینجا بودیم. البته همین که این اسمها از قدیم بر معابر باقی مانده و تغییر نکرده جای شکر دارد و خیلی خوب است. بزرگانی چون باباطاهر، از عارفان و شاعران ایرانی باید به نسل جدید شناسانده شوند.»
- گامی در مسیر شاعرنوازی
شناسنامه خیابان شاعران در دو سمت هر معبر دیده میشود که برخی در گذر زمان رنگ باخته و تعدادی هم انگار نقش و نگار تازه به خود گرفتهاند، اما خیلی از عابران بیآنکه توجهی به این نامها داشته باشند، از کنارشان با قدمهای تند میگذرند. درست مثل بانوی جوانی که در حال رفتن به محل کارش است. به سراغش میرویم و نظرش را دراینباره جویا میشویم، او برافروخته میشود و میگوید: «مردم اینقدر گرفتاری دارند که اصلاً اسم خیابانها برایشان اهمیت ندارد. برای من هم همینطور است، اما بهطور کلی این نامگذاریها میتواند در گرایش مردم به شعر و ادبیات مؤثر باشد، اگر به دقت نظر به خرج دهند.» اما بانوی دیگری که نان تازه به دست دارد و در این حین از راه میرسد، دراینباره نظرش متفاوت است. او میگوید: «نامگذاری معابر به اسم فرهیختگان و ادیبان به نوعی شاعرنوازی محسوب میشود. برای ما اهالی فرهنگ، دیدن این اسمها، که بقیه راحت از کنارشان میگذارند، ولی میدانیم در پس این نامها پیشینهای گرانبها نهفته، بسیار لذتبخش و ارزشمند است.»
- محله فرهیختگان
خیابان فرخی را از سمت جنوب به سوی شمال تا انتها بروید؛ جز ۴ـ ۵ معبر، بقیه به نام شاعران ثبت شدهاند و اگر بزرگراه شهید باقری سالها پیش از دل این معابر نمیگذشت، هنوز دسترسیشان به هم برقرار بود و در راستای یکدیگر قرار داشتند. خیابانهایی از شرق بزرگراه شهید باقری تا مسیل جاجرود امتداد یافته و با وجه تسمیه یکسان، اگر این تکه از پایتخت را «محله شاعران» بنامیم خالی از لطف نیست. آن هم بهزعم مرد جوانی که در اینجا کسب و کار دارد و وقتی از او درباره نام خیابانهای محلهشان میپرسیم، متعجب میشود و میگوید: «تا حالا به این موضوع دقت نکرده بودم. خانه پدری ما از قدیم اینجا بوده و نامگذاری معابر به اسم شاعران هم خیلی خوب است، اما جا دارد عکس و خلاصهای از شرح حال زندگی این افراد و حتی آثار و اشعار معروفشان را در کنار نامها نصب کنند تا نسل جدید بیشتر این شخصیتها را بشناسند.»
- به احترام ادیبان
معبر اصلی که دسترسی به محدوده شاعران را مهیا میکند، خیابان فرخی است که سراسرش به چند بخش تقسیم شده است و اغلب آن بافت مسکونی دارد. یکی از کاسبان این خیابان که تعدادشان انگشتشمار است، میگوید: «تفاوت این نامها هنگام نشانی دادن، بیشتر نمایان میشود. اسمهایی که پیشتر در کتابها دیده بودیم حالا در همسایگیمان قرار دارد و با آنها زندگی میکنیم.
من هم در میان اسمهایی که بر معابر این محدوده انتخاب شده، نامهای سنایی، حافظ، سعدی و فردوسی را بیشتر از بقیه شنیدهام، اما آنطور که باید شناختی از کارها و آثارشان ندارم. مدتی است این نامها در حال عوض شدن هستند، ولی بهتر است نامهای شاعران حفظ شود و قدمت محله را برهم نزنند.» «علیرضا جعفری» یکی دیگر از کاسبان نیز که از ۲۰ سال قبل اینجا سکونت دارد، معتقد است: «مردم شاعران و شهدا را دوست دارند و دلشان میخواهد معابر به نام آنها باشد. اسمهای بامسما و دارای پیشینه بهتر از اعداد و ارقام است.» سراسر خیابان از «فرخی» تا «فردوسی» آن شاعر حماسهسرا، «سعدی» استاد سخن، «حافظ» لسانالغیب، «صائب تبریزی» غزلسرا، «فرخی» شاعر نامدار تا «خاقانی» قصیدهسرا و «بهار» آن ادیب، نویسنده معاصر ایرانی و «بوعلی سینا» پزشک و شاعر، همگی در گوشهای از شرق پایتخت یکجا حضور دارند، اما نه خبری از محفل ادبی و شب شعر است و نه از دورهمی خودمانی و تنها نامشان از سالها پیش بر تارک خیابانها حک شدهاست.