همشهری آنلاین _ مژگان مهرابی: ت قدمتش به ۱۵۰ سال پیش، شاید هم بیشتر برمیگردد؛ یعنی اواخر دوره قاجار. پنجرههای مشبک و دیوارهای منقش به گل و مرغ، سقف بلند تالار، ایوان بزرگ مشرف به حیاط و... از ویژگیهایی است که دیدنشان هر انسان خوشذوقی را به گذشته دور میبرد و تصویری از آن زمان را برایش زنده میکند؛ انگار که برگی از دفتر تاریخ را بخواند. باغ و عمارت را آنطور که میگویند «میرزا حسن خان وثوقالدوله» صدراعظم ناصرالدین شاه، ساخته؛ آن هم برای اهل و عیالش تا روزهای گرم تابستان را در این خانه ییلاقی سپری کنند و خوش باشند. این بنای تاریخی به همین دلیل به عمارت «وثوقالدوله» مشهور است. معماری آن مثل دهها بنای تاریخی به جامانده از دوران ناصری سبک خاص خود را دارد. عمارت و باغ وثوقالدوله تا مدتی پیش در تملک بنیاد مستضعفان بود و همین امکان حضور مردم در فضای باغ را غیرممکن میکرد که البته با تلاش شهرداری منطقه ۱۴، خریداری و تبدیل به بوستانی شد که حالا از تفرجگاههای دلنشین شهر به شمار میآید.
باغ وثوقالدوله در همین نزدیکیهاست. داخلی یکی از کوچههای فرعیهای خیابان نبرد و درست در همسایگی بوستان سهند. تا اندکی پیش که شهرداری آن را تملک نکرده بود، باغ و عمارت پشت دیوارهای بلندی قرار داشتند که امکان سرک کشیدن به داخل باغ را برای رهگذران ناممکن میکرد. اهالی تنها چیزی که درباره عمارت میدانستند این بود که یادگاری از وثوقالدوله، صدراعظم ناصرالدین شاه است. اما حالا که خبری از حصار آجری نیست میتوان به راحتی در باغی که به بوستان تبدیل شده، قدم زد و از زیباییهایش لذت برد. ورودی باغ وثوقالدوله یا بوستان سلیمانیه، طاقنمایی است تازهساز؛ حاصل دست معماران شهری تهران برای اینکه جلوه خاصی به آن دهند. طاقنما بزرگ است و انگار که در میان دستان پرتوانی قرار گرفته باشد، روی ۸ ستون طلایی رنگ سوار شده است. وجودش فضای دنجی را درست کرده برای گفتوگوهای دوستانه و البته بانشاط شدن از طراوت بوستان آن هم هنگام باریدن باران.
- عمارت قجری
بعد از طاقنما پیادهراهی هست که در نهایت به عمارت منتهی میشود. مسیری مطول و سنگفرش شده که در طرفین و میانه آن باغچههای پر از گل و بوته قرار گرفته است. به فاصله هر چند قدم یک نیمکت چوبی و یک پایه چراغ در دل خاک جا خوش کرده و محلی شده برای استراحت گذری رهگذران. اما باغچه میانی پر از درختچههای کوتاه و بلند است و گلهای بنفشه که در میان بوتهها پنهان شدهاند. پیادهراه هنوز به انتها نرسیده، عمارت هویدا میشود؛ بنایی ۲ طبقه با معماری قجری. قدمتش زیاد است اما با وجود سالخوردگی، این ساختمان چه خوب توانسته ظاهر خود را حفظ کند. حوض بزرگی جلو ساختمان وجود دارد که روزگاری میزبان فرزندان کوچک و بزرگ میرزا حسن خان وثوقالدوله بوده است. برای رفتن به عمارت ۲ مسیر سنگی از فضای چمنزار عبور میکند که به ورودی ساختمان منتهی میشوند.
سنگها با فاصلههای منظم از هم قرار دارند و لابهلای آنها رد سبزه و گلهای خودرو دیده میشود. انگار این مسیر ابداعی معمار عمارت بوده تا اهل خانه هنگام تردد لباس و کفششان گلی نشود. عمارت نمای آجری دارد. طبقه اول تالار بزرگی است با سقف بلند و دیوارهای منقش به گل و مرغ که چشمنوازی سالن را دوچندان کرده است. به نظر میرسد تالار محل گردهمایی مهمانان میرزا حسن خان بود و برای برگزاری مراسم استفاده میشد. پنجرههای عمارت مشبک و البته چوبی هستند با شیشههای رنگی که در اثر تابش نور خورشید رنگین کمانی را در سالن نشیمن یا همان تالار ایجاد میکنند. خشت خشت دیوارهای این خانه شاهد هیاهو و سر و صدای بچههاست. وقتی که با هم بازی میکردند و خندههای مستانه سر میدادند.
- چهره منفور وثوقالدوله
در گوشه تالار درست کنج شرقی آن، راه پلهای چوبی به چشم میخورد که به طبقه دوم راه دارد. در طبقه دوم خبری از تالار نیست. اما تا دلتان بخواهد اتاق دارد؛ اتاقهایی بزرگ با همان نقش و نگارهای گل و مرغ و ایوانی که به باغ مشرف است. آنگونه که در کتابهای تاریخی نوشته اند: «میرزا حسن خان فرزند ارشد ابراهیم خان معتمدالسلطنه بوده که به دلیل استعداد و معلومات بالایی که داشته مورد توجه ناصرالدین شاه قرار میگیرد. او یک روز همراه پدر برای دستبوسی نزد ناصرالدین شاه میرود و از قضا رضایت شاه را جلب میکند. همین عاملی میشود تا ناصرالدین شاه لقب وثوقالدوله به او عطا کند و در شمار مستوفیان قرار بگیرد. بعد از مدتی وثوقالدوله با دوشیزه مریم، دختر آصفالدوله ازدواج میکند که ثمره زندگی مشترکش ۸ دختر و یک پسر است.» اما دلیلی که باعث شد وثوقالدوله چهره منفوری بین مردم داشته باشد به عقد قرارداد ۱۹۱۹ برمیگردد. پیرو این قرارداد همه امور کشوری و لشکری ایران به مستشاران انگلیسی داده شد و علت دیگر اینکه او رئیس هیئتی بود که حکم اعدام شیخ فضلالله نوری را صادر کرد. وثوقالدوله سرانجام سال ۱۳۰۴ در ۸۰ سالگیدار فانی را وداع گفت.
- فرسودگی خانه بزرگ آقا
موضوعی که هر گردشگری را متأثر میکند، فرسودگی عمارت است که متأسفانه نه میراث فرهنگی و نه هیچ نهاد دیگری به آن توجه ندارد. تا ویرانی ایوان عمارت چیزی نمانده و بدتر از آن تبله دیوارها که بر اثر رطوبت به وجود آمده است. بخشی از سریال شهرزاد (خانه بزرگ آقا) در این عمارت فیلمبرداری شده که آسیب جدی به بنای تاریخی آن وارد کرده است.