همشهری محله _ زهرا بلندی: کــارش روستابهروستا و شهربهشهر گسترش یافت و از سال ۱۳۹۱ بعد از آمدن به تهران آموزش رایگان به آسیبدیدهها و اشتغالزایی برای آنها را در اولویت قرار داد و اکنون ۱۶ کارگاه فرشبافی در شهرهای مختلف کشور دایر کرده است.
قالیبافی میراث مادر خدا بیامرزش است. از کودکی کنار دست او فرش میبافت و بعد از ازدواج وقتی ۱۶ سال بیشتر نداشت، آموزش این حرفه را به بانوان روستایی آغاز کرد و با عبور از روزهای تلخ و شیرین حالا بهعنوان یک کارآفرین موفق ضمن فعالیت در حوزه آموزش و اشتغالزایی، در یکی از مجتمعهای تجاری محله رسالت نمایشگاهی از آثار هنرجویانش برگزار کرده است
او میگوید: «از کودکی هرکاری از دستم بر میآمد برای مستقل شدن انجام میدادم. از بافت قالی تا کمک به پدر در مغازه قصابی و خشک کردن برگه و هستههای آلو و زردآلو برای فروختن به مردم. بعد از ازدواج کارم برای مدت کوتاهی متوقف شد، اما خیلی زود از بیکار ماندن خسته شدم. آن روزها کمتر زنی در روستای «مزرعه خلف» کار میکرد و من هم مشقت زیادی برای راضی کردن خانواده و آغاز کار پشتسر گذاشتم. کارم را با آموزش قالیبافی به اقوام و دوستان در منزل خودم آغاز کردم و به مرور زمان بانوان بالا و پایین روستا و ساکنان روستاهای همسایه هم به شاگردانم اضافه شدند. اغلب در منزل یکی از اهالی روستا دور هم جمع میشدیم و ضمن آموزش قالیبافی، روش کسب درآمد را هم به آنها یاد میدادم و قالیهای دستباف را به تاجران میفروختم و به بانوان بافنده دستمزد میدادم.»
- آموزش رایگان؛ نذر سلامتی فرزند
بعد از چند سال آموزش و کارآفرینی در روستاهای مشکینشهر کارش را ارتقا داد. برگزاری دورههای آموزشی در شهرهای مشکینشهر، زنجان، اردبیل، قم، تبریز، پارسآباد و قزوین هم به کارهایش اضافه شد و با راهاندازی ۱۶ کارگاه برای بیش از ۲۰۰ نفر در شهرهای مختلف کشور همچون تبریز، مراغه، زنجان، قم و... هم کار ایجاد کرد. شرکت در نمایشگاههای تخصصی ملی و بینالمللی فرش، موفقیت در صادرات فرش، حضور در مستند «یک چکه ماه» برنامه نفس، مسابقه آشپزی با مامان بهعنوان کارآفرین و... هم جزء دیگر فعالیتهایش است.
عزیزی که حالا در ۴۱ سالگی به یکی از کارآفرینان موفق در رشته فرشبافی تبدیل شده، بعد از بیان خلاصهای از دستاوردهایش به روزهای سخت سال ۱۳۸۶ برمیگردد: «همه چیز داشت عالی پیش میرفت؛ کسب موفقیتهای پیدرپی و نزدیک شدن به اهداف بزرگی که در سر داشتم، اما یک اتفاق زندگی من را به نقطه صفر رساند. متوجه شدم دختر تازه متولد شدهام ناشنواست. انگار دنیا روی سرم خراب شد. صبح تا شب او را در بیمارستانهای شهر میچرخاندیم و شب که به خانه میآمدیم شروع میکردم به قالیبافی. یکی از همان شبها در حال گره زدن فرش و خلوتی که با خدا داشتم نذر کردم اگر دخترم بهبود پیدا کند، هنرم را به بانوان سرپرست خانوار، بدسرپرست و آسیبدیده رایگان آموزش دهم و برای آنها اشتغال ایجاد کنم و گرهی از مشکلاتشان باز کنم.»
او میافزاید: «به لطف خدا دخترم با عمل کاشت حلزون بهبودی کامل یافت و بعد از بهبودیاش، از سال ۱۳۹۱ همزمان با نقل مکان به منطقه ۱۹ آموزش قالیبافی، اشتغالزایی و ادای نذری را که در دل داشتم، با موافقت مدیر وقت سرای محله شریعتی جنوبی آغاز کردم و آن را تا مناطق یک، ۴، ۵ و ۱۵ هم گسترش دادم و تاکنون برای بیش از هزار نفر اشتغالزایی کردهام و کماکان با مراکز خیریه و انجمن حمایت از زندانیان همکاری میکنم.»
- خریدار فرش ایرانی زیاد است، بافنده کم
هنوز ساکن منطقه ۱۹ است، اما از شمال تا جنوب شهر هر کجا درخواست آموزش داشته باشد بادار قالیاش راهی میشود. در یکی از مجتمعهای تجاری محله رسالت هم نمایشگاهی راه انداخته که علاوه بر برگزاری دورههای آموزشی و اشتغالزایی، آثار هنری هنرجویانش را آنجا به نمایش گذاشته و به خریداران میفروشد. یک دار قالی در ورودی نمایشگاه قرار دارد و قالیچهها و تابلوفرشهای زیبا همهجا دلبری میکند. مدام تلفنش زنگ میخورد و با هنرجویان قرار ملاقات میگذارد. مریم یکی از هنرجویان پشت خط است که میگوید: «همیشه دوست داشتم قالیبافی یاد بگیرم، اما شرایطش را نداشتم.
بعد از آشنایی با خانم عزیزی که یکی از اهالی محلهمان است، ظرف یک هفته این کار را یاد گرفتم و حالا بعد از چند سال، هم مهارتی یاد گرفتهام و هم میتوانم خرج خانوادهام را از این راه تأمین کنم. با وجودی که هنرجویی در کنارش نیست با احترام خاصی از دستسازههایشان صحبت میکند: «برای حمایت از کارهای بچهها در این مرکز، جمعهبازار و پنجشنبهبازار حراجی به پا میکنم و فرش بافندههایم را میفروشم. من مدافع این هنر اصیلم، ولی بعد از کرونا خیلی کار خوابیده. بافنده کم شده و خیلیها اشتیاقی برای بافتن فرش ندارند. تقاضا برای خرید و صادرات فرش زیاد است، اما بافندهها کمکار شدهاند و در این شرایط من احیای فرشهای دستباف را یکی از رسالتهای مهم این روزهایم میدانم و سعی میکنم بانوان را بیشتر با این هنر ایرانی آشنا کنم.»