قند یا گلوکز در شراطی طبیعی پس از گوارش و تجزیه غذایی که میخوریم، وارد جریان خون میشود. غده لوزالمعده هورمون انسولین را تولید میکند که امکان ورود قند خون را به سلولهای عضلانی، چربی و کبدی فراهم میکند و به این ترتیب قند میتوان در این سلولها برای تامین انرژی استفاده یا برای مصارف بعدی ذخیره شود.
اما هنگامی که فرد دچار مقاومت به انسولین است، این فرآیند دچار اختلال میشود.
انسولین را میتوان به عنوان «کلیدی» فرض کرد که در سلولها را میگشاید و اجاز میدهند قند یا گلوکز وارد آنها شود.
هنگامی که فرد مقاومت به انسولین دارد، گرچه این «کلیدها» ساخته میشود، اما نمیتواند در سلولها را باز کنند و به قند اجازه ورود دهند.
سلولها در مراحل اولیه عارضه «مقاومت به انسولین» سلولها پیام انسولین برای وارد کردن قند به درونشان را نادیده میگیرند. بنابراین لوزالمعده انسولین بیشتری تولید میکند تا سلولها را مجبور به شنیدن این پیام و دادن اجازه ورود به قند خون کند وبه این ترتیب میزان قند خون طبیعی نگهداشته میشود. اما با گذشت زمان، این سلولها حتی به میزانهای بالاتر انسولین پاسخ نمیدهند، در نتیجه قند خون شروع به افزایش یافتن میکند.
افرادی که به این علت به طور مداوم قند خون بالا دارند یا مبتلا «پیشدیابت» (قند خون بالا است، اما به حد تعریف دیابت نمیرسد) یا دیابت نوع ۲ میشوند.
علت دقیق مقاومت به انسولین روشن نیست، اما عوامل خطرساز متعددی از جمله داشتن اضافهوزن یا چاقی یا سابقه خانوادگی دیابت نوع ۲ با این عارضه مربوط شدهاند.
برخی از پژوهشگران گمان میکنند که بافت اضافی چربی در افراد دارای اضافه وزن ممکن است باعث ایجاد التهاب، استرس فیزیولوژیکی و تغییرات دیگری شود که به مقاومت به انسولین منجرمیشوند.
از طرف دیگر برخی از افراد بدون اینکه اضافه وزن داشته باشند، دچار مقاومت به انسولین هستند. در واقع ۱۰ تا ۱۵ درصد از افراد مبتلا دیابت نوع ۲ وزن طبیعی دارند.
بیحرکتی نیز یک عامل خطرساز برای مقاومت به انسولین است. بیحرکتی به این علت باعث مقاومت به انسولین میشود که بافت عضلانی بیش از هر بافت دیگری در بدن قند یا گلوگز مصرف میکند و عضلات پس از ورزش و فعالیت جسمی توانایی بیشتری در جذب و مصرف قند خون پیدا میکنند. افرادی که فعالیت جسمی کمی دارند، کمتر از این اثر سود میبرند.
افزایش سن نیز با مقاومت به انسولین مربوط شده است، زیرا افراد با افزایش سن توده عضلانیشان را از دست میدهند و بنابراین سلولهای کمتری برای جذب مقدارهای بالای قند خون باقی میمانند.
اغلب افرادی که در مراحل اولیه مقاومت به انسولین هستند، علائم ندارند و نمیدانند در مسیر دچار شدن به دیابت قرار دارند. پزشکان هم به جز در موسسات پژهشی نمیتوانند مقاومت به انسولین یا به عبارت اختلال در حساسیت به انسولین را در افراد اندازه بگیرند.
پزشکان معمولا عارضهی به نام «نشانگان متابولیک» را تشخیص میدهند که شامل قند خون بالا، کلسترول بالا، فشار خون بالا و زیادی چربی شکمی است.
بسیاری از افراد فقط هنگامی متوجه مشکلات سوختوساز قند در بدنشان میشوند که علائم پیشدیابت یا دیابت نوع ۲ در آنها آشکار میشود از جمله علامت سهگانه شناخته شده دیابت یعنی پرخوری، پرنوشی و پرادراری.
پزشکان ممکن است قند خون بالا را با ازمایش هموگلوبین A1C تشخیص دهند که میتواند میزان میانگین قند خون یک فرا را در سه ماه گذشته اندازهگیری میکند یا قند خون ناشتا را اندازه بگیرند که نشان میدهند بدن شخص در طول ۸ ساعت گذشته به چه میزانی از کارآیی سوختوساز گلوکز یا قند خون را انجام داده است.