همشهری آنلاین - سروش جنابی: در تکاپوی ویژهنامه نوروزی و مرور نشریات سالهای گذشته، خاطرات روزهای نخست تولد همشهری محله برایمان زنده شد؛ هنگامی که قرار بود نخستین نشریه محلی ایران زاویه نگاهش را از شخصیتها و رویدادهای ملی و جهانی معطوف به کوچکترین واحد شهری و ساکنانش تغییر دهد. این رخداد نیز مانند رویدادهای مشابه بی حرف و حدیث نبود و مخالفخوانیهایی ابراز میشد بر این مبنا که چه حرف تازهای در این ترافیک مجله و روزنامه هست و اساسا یک محله چه نیازی به نشریهای مستقل دارد.
هنگامی که خبرنگاران «محله» به دل کوچه و پسکوچههای شهر زدند و گزارش بیواسطه را به منابع خبری دستدوم و روایت های تکراری ترجیح دادند، خوب میدانستند که هر محل هزار قصه نگفته دارد؛ پس به مدد قلم و با نگاه جستجوگر بیمهریهای توسعه مدرن و ولنگار را کنار زدند، زنگار از ساحت محلهها زدودند و گوهرهای نابی را یافتند که هر قصهاش شنونده و خواننده تهرانی را به یکسان مسحور و شیفته می کرد.
بدین ترتیب، بناهای ارزشمند تاریخی در آستانه تخریب، زندگی بزرگان و نامداران محله که روزگاری ملجا و پناه بیپناهان بودند و جماعتی به نامشان سوگند میخوردند بازشناسی و روایت شدند و کسانی از همین مسلک که امروز جوانمردی پیشه کردهاند، قهرمان محله نامیده و معرفی شدند.
اگر در ادبیات و سیاستگذاریهای مدیران شهری واژه «محله محوری» به گوش میخورد، اگر ساختمانها و بناهای واجد ارزش تاریخی بازسازی و حراست میشود، اگر پهلوانان دیروز و قهرمانان امروز محله شناخته شدهاند و محلههای تهران موضوع پژوهشها و نگارش چندین کتاب شده است باید به تلاشهای قریب به دو دهه این نشریه دست مریزاد گفت. این تلاش بر بازشناسی و غبارروبی از هویت محلهها به عنوان کوچکترین واحد شهری استوار بوده است که جغرافیا، تاریخ، مختصات و استعداد ویژهای برای تاثیرگذاری بر مناسبات شهری و شهروندی دارد.
امروز در ۱۴۰۱ و در آستانه ۱۸ سالگی این مجله، پر بیراه نیست که بگوییم حالا همشهری محله به شناسنامه تهران و محله های آن سنجاق شده و هر گونه پژوهش و سخنی از پایتخت بدون ارجاع به تاریخچه محلهها و تاریخ شفاهی و اندوختههای این نشریه لنگ میزند. کارنامه امروز حتماً منتقدان دیروز را مجاب میکند که «همشهری محله» اکنون خود به هویت و قصه تهران تبدیل شده است.