همشهری آنلاین - رابعه تیموری: «زینب کله کوهی» از اهالی قدیمی قلعه علیمون و جزو عشیره «کله کوه» است. عشیره کله کوه از شیراز به قم آمدهاند و وقتی مسیله قم خشک شده بهدنبال کار و جا و مکان از ری سر درآوردهاند.
زینب تعریف میکند : «وقتی مسیل قم خشک شد، عشیره کله کوه هم کمانه کرد سمت شهر ری. مردم عشیره یک عمر سرشان را زیر چادرهایی پناه کرده بودند که از موی بزهای گله بافته بودند و به یکجانشینی خو نداشتند، ولی چارهای نبود. اگر میخواستند روی زمینهای حاصلخیز ری کار کنند باید بالاخره یک جا آرام میگرفتند. ارباب قلعه علیمون زمینهای پنبه پربرکتی داشت. در زمینهای اوقافی قلعه هم به کارگران پنبه چین جا میداد. »
زینب درباره گذشته قلعه علیمون میگوید : «وقتی مردم ما به اینجا آمدند همهجا خاکی بود و تا باران میآمد، تا زانو در گل فرو میرفتیم و با همان لباس خیس و گلی به زمین پنبه میرفتیم. اینجا آب و برق هم نداشت و از چاه آب میکشیدیم و روی اجاق و دیگدان هیزمی غذا میپختیم. »
عشیره کله کوه به چالاکی شهره بود
نامگذاری عشیره کله کوه بیحکمت نیست. زینب میگوید : «عشیره ما به زرنگی و چسب و چالاکی میان ایلیاتیهای شیراز شهره بوده و برای همین به عشیره ما کله کوه میگفتند. »
تا وقتی عمر ارباب قلعه علیمون به دنیا بود، فقط خانوارهای عشیره زحمتکش کله کوه و کارگران زمینهای اربابی در قلعه زندگی میکردند، ولی ارباب قلعه که سرش را زمین گذاشت، کسی از تازهواردان نمیپرسید از کجا آمدهاید و اینجا چه میخواهید؟
کمکم سر و کله آدمهای جورواجور توی قلعه پیدا شد. هر کدام هم با خودشان دردی آوردند، یکی شیره و تریاک میکشید و ساقی و پامنقلی بود. یکی برای قلدری و کار و کسب خلافش دنبال گوشه دنجی میگشت. خلاصه کمکم علیمون همین شد که امروز هست : پر از دردهای کهنه و زخمهای سر باز کرده چرکین.