3 و به روایتی 5سال است که این موضوع از سوی سازمان بنادر و کشتیرانی مطرح است اما ظرف این مدت تنها کاری که صورت گرفته مطالعاتی است برای انتقال.
کارشناسان میگویند سازمان محیط زیست حداقل کاری که میتوانست انجام دهد اجرای آزمایشی این طرح بود تا تجربهای باشد برای این انتقال، اما سازمان از آن غفلت کرد. اینک میخواهند بدون هیچ تجربهای زیستگاه مرجانها را منتقل کنند؛ کاری که سازمان محیطزیست برای آن ضمانت درخواست کرده است؛ ضمانتی که مشخص نیست درصورت ناموفق بودن این طرح چه دردی از مرجانهای از دسترفته دوا میکند. در گزارشی که از نظرتان میگذرد این موضوع از نگاه 2 استاد برجسته محیطزیست بررسی شده است.
«برای اولین بار است که برای طبیعت ضمانت درخواست میشود». این واکنش دکتر محمدرضا فاطمی، مدیرگروه بیولوژی دریا - واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی- نسبت به درخواست ضمانت برای طرح انتقال مرجانهاست . وی در ادامه میگوید: اگر اینگونه از بین رفت آن وقت سازمان محیطزیست میخواهد این ضمانت را صرف چه کاری بکند؟ آیا صرف گرفتن ضمانت میتواند بقا و حیات مرجانها را تضمین کند؟ این تصمیمگیریها بیش از هر چیز نشان میدهد کسانی که در راس سازمان محیطزیست مسئولیت دارند چقدر با موضوع بیگانه هستند.
با انفال بازی نکنید
وی میافزاید: طرح این موضوع یعنی گرفتن ضمانت در واقع روندی را بنیان میگذارد که از این پس هر سازمان یا ارگانی که میخواهد طرحی را اجرا کند ضمانتی را به سازمان محیطزیست میپردازد بعد هم هر کاری که دلش میخواهد با طبیعت میکند. نتیجه آنکه سازمان به یک بانک پولدار تبدیل میشود اما دامنه تخریبها گستردهتر میشود و این تخریبها شتاب بیشتری میگیرد؛ گرچه همین امروز هم دامنه تخریبها بسیار نگرانکننده است.
این استاد دانشگاه خاطر نشان میسازد: کار انتقال مرجانها در خوشبینانهترین حالت با 50درصد موفقیت همراه است. با این حساب آیا شایسته است دست به چنین ریسک بزرگی بزنیم؟ اگر زیستگاه از بین برود سازمان میخواهد با چه تمهیدی آن را جبران کند؟ آیا بهتر نیست همین الان و پیش از آنکه دست به اقدامی بزنند سازمان اعلام کند که درصورت مرگ مرجانها چه جایگزینی برای آنها دارد؟
فاطمی تصریح میکند: برای اجرای چنین عملیاتی باید حداقل، انتقال مرجانها در مقیاس و معیار کوچکتری بهطور آزمایشی انجام میشد و بعد براساس نتیجه بهدست آمده تصمیمگیری میشد. اهمیت این زیستگاه و مرجانها به اندازهای است که باید درصورت اطمینان 100درصدی نسبت به انتقال آنها اقدام شود. شایسته آن بود که ظرف این چند سال، سازمان محیطزیست بهطور آزمایشی این کار را انجام میداد اما متأسفانه بهدلیل ناکارآمدی و ناپختگی مسئولان ذیربط، ناگهان اعلام میشود که میخواهند چنین طرحی را اجرا کنند.
نکته دیگر اینکه ممکن است مرجانها در نقطه جدید برای مدت کوتاهی زنده بمانند، اما هیچ تضمینی برای حیات درازمدت آنها وجود ندارد، زیرا اگر قراربود در منطقه جدیدی مرجانها احیا شوند طبیعت این کار را انجام میداد.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در خصوص اینکه اجرای طرح آزمایشی انتقال مرجانها به چه میزان زمان نیاز دارد، میگوید: برای قطعیشدن نتیجه هر انتقالی، حداقل به 10 سال زمان نیاز است تا مشخص شود مرجانها در تغییرات محیطی اکوسیستم جدید میتوانند پایدار باشند یا نابود میشوند. حال با توجه به اینکه تا یکی 2 ماه پیش هیچگونه اقدام عملی در این زمینه صورت نگرفته است چگونه و براساس کدام آزمون و خطایی میخواهند طرحی با این عظمت را به اجرا درآورند؟
این مدرس محیطزیست ضمن انتقاد از این تصمیم مسئولان سازمان محیطزیست، تاکید کرد: باید مشخص شود که سازمان محیطزیست براساس کدام ضوابط چنین تصمیمی را گرفته و چه کسی این حق را به سازمان محیطزیست داده است که با انفال و آنچه متعلق به همه مردم و آیندگان است این چنین بازی کند؟ آیا سازمان حق گروکشی انفال مردم را دارد؟ چرا باید پستهای حساس در اختیار کسانی باشد که بهخود اجازه میدهند این چنین با گنجینههای طبیعت بازی کنند.
براین اساس از دادستان کل کشور میخواهیم جلوی فاجعه را بگیرد و اجازه ندهد زیستگاه منحصر به فرد مرجانها در خلیج چابهار اینگونه فدای بیتدبیری شود. این زیستگاه اهمیتش بسیار بیشتر از پارک ملی سرخهحصار است که مانع ساختوساز در آن شدند، بنابراین باتوجه به نگاه مثبت دادستان محترم کل کشور به مقوله محیطزیست و تاکید ایشان بر حفظ آن، انتظار میرود با اقدام قاطع مانع از اجرای چنین تصمیمی شود و در واقع از بابشدن این روند نادرست جلوگیری کند، در غیر این صورت در آینده متولیان طرحهای کلان صنعتی که میلیاردها تومان پول دارند نزد سازمان محیطزیست ودیعه میگذارند و آن وقت هر بلایی که میخواهند بر سر طبیعت میآورند.
وی میگوید: گرچه تیمی که برای اجرای این طرح انتخاب شده تیم مجرب و متخصصی است اما این دلیل نمیشود که بدون اجرای طرح آزمایشی، مرجانها را به مکان دیگری منتقل کنند. از 5 سال پیش که سازمان بنادر و کشتیرانی طرح توسعه بندر بهشتی را مطرح کرد باید همزمان، انتقال مرجانها بهصورت آزمایشی انجام میشد اما متأسفانه بهدلیل بیتدبیری سازمان محیطزیست 5 سال زمان از دست رفت.
توسعه بدون در نظر گرفتن قابلیتها
دکتر بهروز دهزاد، اکولوژیست و استاد دانشگاه شهید بهشتی که 3 سال پیش به دعوت یکی از مهندسان مشاور مطالعاتی درباره مرجانهای خلیج چابهار انجام داده است، در این باره میگوید: ضمن مطالعات میدانی و بازدیدی که از مرجانها صورت گرفت متوجه شدیم که 3 نقطه چابهار محل رشدونمو مرجانهاست: یکی اطراف اسکله قدیمی شهید بهشتی که در آنجا مرجانها زیر رسوبات رفته بودند؛ البته هنوز مرجان زنده هم وجود داشت و منطقه دیگر نقطهای در شمال خلیج، روبهروی اسکله شهیدرجایی بود. درسمت غرب این اسکله نیز مجموعه دیگری از مرجانها وجود داشت که بیشتر جمعیت آنها را گونه شاخگوزنی تشکیل میداد (اینگونه، گونه غالب خلیج فارس است بهطوری که 80 درصد مرجانهای خلیج فارس از اینگونه تشکیل شدهاند).
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در کشور ما اغلب بدون در نظر گرفتن قابلیتها و براساس منافع مقطعی برنامهریزی میشود، خاطرنشان کرد: عسلویه از نظر زیستگاه مرجانی در دنیا بینظیر بود و تنها منطقهای بود که 3 گونه مرجان (شاخگوزنی، میزی و مغزی ) در آن وجود داشت، اما متأسفانه این زیستگاه بیمانند قربانی توسعه صنایع نفت و پتروشیمی شد، در حالی که قرار گرفتن جنگلهای زیبای حرا در کنار منطقه مرجانی عسلویه و شفاف بودن آب بهدلیل رسوبگذاری، ارزش اکوتوریستی این منطقه را صد چندان کرده بود و میتوانست به مرکزی برای انواع ورزشهای آبی و آموزش غواصی تبدیل شود. وی میافزاید: پیش از آنکه مرجانهای عسلویه نابود شوند یک تخمین ساده نشان داد که با یک سرمایهگذاری 20میلیارد دلاری میتوان حداقل 150سال، سالی 20میلیارد دلار درآمد ارزی خالص کسب کرد. البته این حداقل درآمد با یک سرمایهگذاری کوچک بود؛ درآمدی معادل صادرات نفت در یک سال.
اما هیچ کس این قابلیتها را درنظر نمیگیرد به همین دلیل است که میبینیم یک روز زیستگاه مرجانی در عسلویه نابود و روز دیگر همین فاجعه در خلیج چابهار تکرار میشود، همچنانکه در کیش و قشم هم مرجانها قربانی شدند.دهزاد درباره مرگ مرجانها، تصریح کرد: اینکه گفته میشود عامل اصلی مرگ مرجانهای خلیجفارس ناشناخته است حرف نادرستی است چرا که این عامل کاملا شناخته شده و مشخص است و آن چیزی نیست جز فاضلاب شرکتها و واحدهای مختلف صنعتی و نیز فاضلاب جزایری که به خلیجفارس میریزد و این همه ناشی از توسعه فعالیتهای اقتصادی بدون مطالعه و تفکر است که نتیجه آن سرازیر شدن انواع فاضلاب به این پهناب است.
دهزاد با اشاره به مجرب بودن تیم انتقال مرجانها، گفت: گرچه این تیم، تیمی متخصص و با دانش کافی است اما اگر بخواهد این کار با استناد به مطالعات اینترنتی صورت بگیرد حتی جنازه مرجانها هم به مقصد نمیرسد. بنابراین باید پیش از هر اقدامی، مقصد، مبدا، بستر و زندگی مرجانهای مورد نظر مطالعه شود و با توجه به نیازها و ویژگیهای بیولوژیکی گونه، این کار انجام شود. وی در پایان تاکید میکند: مجری طرح انتقال باید پیش از هرگونه عملیاتی، گزارشها، فیلمها و مطالعات انجام شده را به کارشناسان محیطزیست عرضه کند تا از این رهگذر نقاط قوت و ضعف طرح مشخص شود؛ نکتهای که بسیاری از کارشناسان در تماس با همشهری بر آن تاکید کردهاند.