همشهری آنلاین - بهاره خسروی : خانه ها هنوز بوی کاهگل و عطر شمعدانی و عاشقی می دادند و قد و قواره بلندی نداشتند. تلفظ «رادیو» برایشان سخت بود. خیلی ها آن را «رادیول» یا «جعبه جادویی» می نامیدند. گمان می کردند که آدم کوچولوها در دل آن زندگی می کنند و برایشان شعر و قصه، آواز و خبر می خوانند. باید برای شنیدن صدای رادیو در میدان «ارگ» جمع می شدند تا سخنرانی «هیتلر»، اخبار جنگ جهانی دوم و آواز «بنان» را می شنیدند ،«راه شب»، «قصه های ظهر جمعه» و ... از جمله برنامه های پر مخاطب و جذابی بودند که رادیو در این ۸۱ سال زندگی در میان مردم به یادگار گذاشت و هنوز هم با همه پیشرفت رسانه های جمعی و ارتباطی در میان مخاطبانش محبوب است. در این گزارش نگاهی به نوستالژی های مردمی و سیر تکاملی رادیو در ایران داریم.
عمارت کلاه فرهنگی و افتتاح رادیو
۲۰ سال پس از استفاده رادیو در ینگه دنیا، پای آن به ایران باز شد. با نشستن «رضا خان» بر مسند قدرت، نیمه های سال ۱۳۰۳ راه اندازی تاسیسات بیسیم بر گردن وزارت «جنگ» گذاشته شد. در همان دوران، کار ساختمان بیسیم در جاده شمیران در عمارت کلاه فرنگی «ناصرالدین شاه»، باغ موزه «قصر» امروزی به پایان رسید. این ساختمان، سنگ بنای تاسیس رادیو شد. رادیویی که در ابتدای کار برای وزارت جنگ و مخابره پیام راه اندازی شد.
ششم اردیبهشت سال ۱۳۰۵، بیسیم تهران با مخابره نخستین پیام از «روسیه» آغاز به کار کرد. بیسیم تهران با همه فراز ها و فرودها فعالیتش را ادامه داد تا رسید به اردیبهشت ماه سال ۱۳۱۸، که نخستین ایستگاه رادیویی در تهران آماده شد. اردیبهشت ماه برای تکامل رادیو در ایران، همواره ماه وقوع اتفاقها و رویدادهای تازه بود. سرانجام ۴ اردیبهشت ماه سال ۱۳۱۹ با حضور محمدرضا شاه، ولیعهد وقت، احمد متین دفتری، نخست وزیر و اعضای کابینه، رادیو در ایران رسما افتتاح شد. در آغاز کار، ساختمان رادیو از ۲ طبقه در بیسیم قصر تشکیل می شد، طبقه اول شامل یک اتاق انتظار و دستگاه های فرستنده و تقویتکننده بود و طبقه دوم از یک اتاق که با نصب پرده در سقف و عایقکاری در ورودی و خروجی و سیمانکاری دیوارهای داخلی شبیه «استودیو» طراحی شده بود.
نخستین های رادیو
دبیرستان «دارالفنون» که آن را «امیرکبیر» بنیان کرده بود، همیشه مهد چهرهای نامدار و اثرگذار تاریخ ایران بود. دکتر «عیسی صدیق اعلم»، از دانشآموختگان این دبیرستان و از استادان و سومین رئیس دانشگاه «تهران»، نخسین مدیر رادیو تهران شد. «طوسی حائری»، نخستین گوینده زن رادیو بود. همچنین «ملکالشعرای بهار» در روزهای نخست تولد رادیو از داوطلبان گویندگی، تست معلومات عمومی، فن بیان و شعر میگرفت.
همچنین «محمد حجازی»، ملقب به «مطیعالدوله»، نویسنده و داستاننویس، «عبدالرحمن فرامرزی» نویسنده و مدیر روزنامه «کیهان»، «حسینقلی مستعان» داستاننویس، «ابوالقاسم پاینده» نویسنده، «ابوالقاسم اعتصامزاده» و «مشفقهمدانی» مترجمان نخستین رادیو بودند. شورای عالی انتشارات و خط مشی رادیو را «محمد قزوینی»، «محمدعلی فروغی» (ذکاءالملک)، «قائم غنی»، «علیاکبر سیاسی» رئیس دانشگاه تهران، «رضا زاده شفق»، «محمود افشار» و «علینقی وزیری» تشکیل می دادند.
اخبار مهم و تعطیلی رادیو
هنوز هیلتر مغلوب جنگ جهانی دوم نشده بود و به کمک امواج رادیویی در میان مردم دنیا، دنبال کسب محبوبیت بود. رضا خان با هیتلر روابط دوستانه داشت. همین امر موجب شده بود تا بازار فروش رادیوهای آلمانی در ایران پرمشتری باشد. «بهرام شاهرخ»، مجری معروف رادیو «برلن» از «آلمان» برای مردم برنامه اجرا می کرد و اخبار جنگ جهانی را اطلاع می داد. «تاج الملوک آیرملو»، یکی از همسران رضا خان با تعریف خاطره ای از علاقه مردم به شنیدن اخبار رادیو می گوید: «مردم تهران آنقدر به هیتلر علاقه داشتند که در میدان «توپخانه» جمع میشدند تا از رادیو به سخنرانیهای هیتلر گوش کنند. در آن زمان بیشتر مردم رادیو نداشتند، ایستگاه رادیو در خیابان بیسیم پهلوی (سید خندان)، تاسیس شده بود و روزی یک ساعت برنامه رادیویی زنده پخش میکرد. از بیسیم پهلوی به میدان توپخانه یک خط کابل کشیده بودند و در میدان توپخانه چند بلندگو گذاشته بودند تا مردم اخبار رادیو را بشنوند. مردم هر وقت خبر پیروزی قوای هیتلر را میشنیدند از ته دل برای آلمانیها هورا میکشیدند.»
هیتلر شکست خورد و ایران به اشغال متفقین درآمد تا بساط قحطی و بیماری در ایران پهن شود. حالا دیگر اخبار تغییر کرده بود. متن پیام استعفای رضاخان مهم ترین صدایی بود که مردم از رادیو شنیدند و رادیو تعطیل شد تا اینکه بعد از جنگ، از سال ۱۳۲۲ فعالیت رادیو دوباره آغاز شد.
مجوز نصب آنتن رادیو
«پیچ امینالدوله» و «یاسهای وحشی» از دیوارهای کوتاه خانههای کاهگلی به کوچه سرک می کشیدند، قد و قواره بلندی برای دریافت امواج رادیویی مانند عمارت کلاه فرهنگی نداشتند. برای این کار بدون شک باید آنتن نصب می کردند تا امواج را بهتر دریافت کنند. اوایل، رادیو وسیله عمومی نبود و برای استفاده از آن و نصب آنتن مجوز وزارت «پست و تلگراف و تلفن» لازم بود.
رادیو های ترانزیستوری
هنوز هم وقتی پای خاطرات بچه های قدیمی که در دل روزگار مویی سپید کردند، بنشینی، رادیو را که پدیده ای لاکچری و عجیبی بود و در روزهای نخست ورودش برایشان بسیار سوال برانگیز بود، «رادیول» می نامیدند. جعبه ای که حرف می زند. داخل جعبه چه کسی زندگی می کند؟ این آدم های داخل جعبه نیازی به خواب و خوراک ندارند؟ چطور وارد این جعبه کوچک شدند و سوالاتی از این قبیل که حسابی سلول های خاکستری ذهن را به تکاپو می انداخت.
رادیو نخست از خانه ثروتمندان سر درآورد، سپس کمکم با پیشرفت علم و تکنولوژی و صنعت، رادیوهای کوچک ترانزیستوری ژاپنی به بازار آمد، نوبت محبوبیت آقای «جانی دالر» و ماجراهای جالب آن از در دل جعبه جادویی رسید.این رادیوها تقریبا از از دهه چهل به دلیل کوچک و سبک بودن و همچنین حمل آسان آن جایگزین رادیوهای لامپی و غول پیکر شدند.
چهارشنبه های کاراگاه
چهارشنبه ها ساعت ۹ شب وقت میزبانی بود. میزبانی از « جانی دالر » کارگاه تند و تیز آمریکایی . قصه هایی که با هنرنمایی صدای مرحوم «حیدر صارمی» در نقش جانی دالر، جان گرفتند و بخشی از خانواده مردم شدند. مردم از جانی دالر برای کشف حقیقت و رمزگشایی ماجرای جنایت ها کنجکاو بودند. اما همیشه این جانی دالر بود که با تیزبینی و زیرکی اش یک قدم از همه حدس و گمان ها پیش تر بود و کشف راز یک جنایت مجهول خوشحالی میزبانان را همراه داشت.برنامه «گل ها» شنیدن تصنیف های مرحوم بنان و برنامه «قصه شب» و قصه های ظهر جمعه، «صبح جمعه با شما» و کلی برنامه جذاب و شنیدنی، بخشی از تاریخ و هویت زندگی اجتماعی مردم را تشکیل دادند.