همشهریآنلاین-یکتا فراهانی: درد مزمن یا سندرم دردمزمن ( Chronic pain) نوعی درد است که عنوانهای دیگری مانند دردهای سوزشی کند، مبهم، ضرباندار و تهوعآور هم به آن داده میشود.
این دردها گاهی با دردهای حاد اشتباه گرفته میشوند. اما یکی از روشهای تشخیص درست دردهای مزمن آن است که بدانیم درمان آنها بیش از دوره مورد انتظار بهبودشان به طول خواهد انجامید.
شناخت درد
همه افرادگاهی دچار درد میشوند. به طورکلی درد ناگهانی، واکنش مهم سیستم عصبی است که به ما کمک میکند هوشیار باشیم و در مورد آسیبهای احتمالی به ما هشدار میدهد.
توجه داشته باشیم وقتی بدن دچار آسیب میشود سیگنالهای درد از ناحیه آسیب به سمت نخاع و سپس به سمت مغز حرکت میکنند. اغلب دردها با رسیدگی و بهبود آسیب، کمتر میشوند. اما بعضی دردها مانند دردهای مزمن این گونه به درمان پاسخ نمیدهند و بدن حتی پس از بهبود آسیب هم همچنان سیگنالهای درد را به مغز ارسال میکند.
این گونه دردها میتوانند هفتهها به طول بینجامند؛ تا اندازهای که حتی تحرک فرد را محدود کنند و توانایی، سازگاری و قدرت و استقامت او را کاهش دهند. به این ترتیب انجام وظایف و فعالیتهای روزانه را چالشبرانگیز میکند.
اهمیت درد
دکتر سارا ساعدی، متخصص روانشناسی سلامت و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در مورد درد میگوید: «بیتردید همه ما در زندگی بارها با بیماریهای گوناگون دست و پنجه نرم کردهایم. آنچه در تمام این موارد مشترک بوده، تجربه حس ناخوشایندی به نام درد است. شاید بتوان گفت احساس درد، عمومیترین فشار روانی است که تمام مردم روی زمین از این نظر مشترک هستند.
با وجود آنکه هیچ کس نمیخواهد درد را تجربه کند، اما باید بپذیریم که درد برای سلامت ما سودمند است. چون ناتوانی در احساس درد موجب میشود در مواقع لزوم، افراد به دنبال درمان و مراقبت های لازم نباشند.»
درمان به موقع
به گفته ساعدی، اگر احساس درد نداشته باشیم، مشکلات نسبتا کوچک تبدیل به مشکلات بزرگتری خواهد شد که شاید مراحل درمان را با مشکل مواجه کند. ضمن آنکه بسیاری از دردها زمان خاصی (golden time) برای درمان دارند که اگر از دست برود، بازیابی آن ممکن نیست. مثلا زمانی که عضلات آسیب ببیند، اگر به موقع و در ساعات مشخصی پس از حادثه سرد نگه داشته نشوند، درمان آنها در آینده با مشکل بسیار بیشتری مواجه خواهد شد. همچنین فردی که دلدرد شدیدی به علت آپاندیسیت دارد، اگر به موقع به پزشک مراجعه نکند، ممکن است کارش به پارگی آپاندیس بکشد.
دردهای حاد و مزمن
این متخصص روانشناسی سلامت میگوید بر اساس نظر «انجمن بین المللی مطالعه درد» (IASP)، تجربه حسی و هیجانی ناخوشایند مرتبط با آسیبهای واقعی بدن از نظر طول مدت به دردهای حاد و درد مزمن تقسیم میشوند.
دردهای حاد دردهایی شدید، اما کوتاهمدت و اغلب ناشی از آسیب به بافت یا عضو است که به مرور زمان وقتی بافت، استخوان یا عضله بهبود یابد، برطرف میشود، مثل شکستگی استخوان یا درد زایمان.
اما دردهای مزمن که معمولا بیش از سه تا شش ماه ادامه دارند، معمولا به دردهای تهوعآور معروف هستد؛ به گونهای که دستکم تا اندازهای ناشی از عوامل روان شناختی هستند که حتی پس از التیام آسیب بافتی هم ادامه پیدا میکنند.
هزینه دردهای مزمن
ساعدی میگوید سازمان جهانی بهداشت، میانگین شیوع درد مزمن مانند (کمردرد، سردرد، آرتریت روماتویید و...) را در جمعیت بزرگسال ۲۰ درصد و هزینه سالانه مستقیم یا غیرمستقیم درمان آنها را بیش از ۳۹۴۵ میلیارد دلار تخمین میزند. به نظر میرسد درد مزمن، اصلیترین دلیل مرگ و میر و ناتوانیهای عمومی در سال ۲۰۲۰ بوده است.
علاوه بر هزینههای بهداشتی و درمانی بیماران درد مزمن، ناتوانی های همراه با این گونه دردها مانند کاهش کیفیت زندگی و آشفتگیهای روانی، غیبت از کار و غرامتهای از کار افتادگی هم هزینههای زیادی بر منابع اقتصادی کشورها وارد میکند.
به عقیده ساعدی، امروزه پس از سرماخوردگی، کمردرد مزمن به عنوان دومین علت شایع مراجعه به مطب پزشکان، دلیل ۱۲ درصد از کل مرخصیهای استعلاجی را شامل میشود و همچنین سالانه ۱۶ میلیارد دلار هزینه مستقیم بهداشتی را به کشورها تحمیل میکند.
آستانه تحمل در برابر درد
دکتر ساعدی میگوید نتایج پژوهشهای مختلف نشان میدهد میزان ناراحتی و احساس ناتوانی افراد از یک جراحت یا بیماری مشخص از شخصی به شخصی دیگر متفاوت است.
مثلا برای یک فرد هنگام ابتلا به دلدرد یا سردرد، بیرون آمدن از رختخواب ممکن نیست و باید استراحت کند. در حالیکه شاید شخص دیگری چنین دردی را فقط کمی آزاردهنده بداند و بتواند فعالیتهای روزانه خود را ادامه دهد، چون آستانه تحمل او در برابر درد بیشتر است.
پاسخگوییهای متفاوت به درد
به گفته این متخصص سلامت، تفاوت تحمل افراد در برابر درد، ناشی از عواملی چون توجه به رویدادهای تهدیدکننده، نگرانی، بررسی و وسواسهای بیش از حد به بیماری، آستانه و سطح تحمل پایین در برابر درد، ویژگیهای شخصیتی (مانند کمالگرایی و برونگرایی) و حتی تجارب دوران کودکی و یادگیری است.
احساس به درد و مقابله با آن
ساعدی میگوید زمانی که افراد شدت بیماری خود را بیش از اندازه برآورد میکنند، از آن میترسند و باور دارند که این بیماری تا مدتها ادامه خواهد داشت و پایانیافتنی نیست یا در مقابل کنترل و تحمل درد، خود را ناتوان میدانند و احساس بیکفایتی میکنند، قطعا این گونه احساس ضعفها بر روند درمان آنها بیتاثیر نخواهد بود.
ارتباط جسم و روان در برابر درد
به گفته این متخصص روانشناسی سلامت، فاجعه آمیز خواندن درد و شکستهای مداوم درمانی و به طور کلی، نداشتن احساس لیاقت در مقابله با درد، نه تنها به تشدید درد منجر می شود؛ بلکه به ایجاد اختلالات روانپزشکی مهمی مانند افسردگی یا اضطراب و حتی خودکشی نیز منجر خواهدشد.
برای مثال میزان افسردگیها در جوامع ۴ تا ۸ درصد است، اما میزان افسردگی در بیماران سرطانی ۳۰ درصد تخمین زده شده است. همچنین میزان افکار خودکشی و اقدام به خودکشی نیز در بین افراد مبتلا به دردهای مزمن در مقایسه با جمعیت عمومی نیز دو الی سه برابر است.
توجه به زندگی سلامت محور
دکتر ساعدی میگوید به نظر میرسد با توجه به ماهیت چندبعدی دردهای مزمن و پیامدهای روانی و اجتماعی آنها، علاوهبر مدیریت و درمان درد، بیماران مبتلا به دردهای مزمن باید از درمان شناختی نیز بهره بهرهمند شوند.
در واقع، افراد در مداخلات شناختی رفتاری باید با شناسایی و اصلاح افکار و باورهای ناکارآمد مربوط به درد به درمان دردهای مزمن بپردازند.
آرام سازی (آموزش تنفسهای شکمی، تصویرسازی ذهنی آرام سازی عضلانی)، برنامهریزی برای رسیدگی به سلامت جسم و روان و سبک زندگی سلامت محور میتواند در مقابله با درد بسیار موثر واقع شود.