همشهری آنلاین - راحله عبدالحسینی: دره جنی یکی ازمحلههای شمیران بود. اما اینکه چرا نامش دره جنی بود و بعد ازآن به چه شکل و مشایلی درآمد، داستان جالبی دارد. همین اول گزارش بگوییم که شمیران دو دره جنی داشت. یکی در محله حصارک جماران و دیگری جایی که امروز داخل کاخ سعد آباد است.
قصههای خواندنی تهران را اینجا ببینید.
بچههای محله در گذشتهای نه چندان دور که حدود نیم قرن از آن میگذرد، در دره جنی بازی میکردند. جایی پر از دار و درخت. درختان تنومند و قدیمی مانند چنار، صنوبر، بید مجنون، تبریزی، ازگیل و بادام کوهی داشت. از دور که به دره جنی نگاه میکردی، جنگلی عجیب و غریب و با انبوه درختان به چشم میآمد. جنگلی که در دل خود تپه ماهور هم داشت. هوا که تاریکی میشد، انبوه درختان متنوع با برگهای ریز و درشت، سایه هولناکی ایجاد میکردند. برای همین شمیرانیها به این محدوده دره جنی میگفتند. میگفتند اینجا جن دارد که اینقدر تاریک و ترسناک است. همین اسم ترسناک باعث شده بود تا اهالی کمتر به این محدوده نزدیک شوند.
اما کنجکاوی بچهها به این راحتی دست از سرشان بر نمیداشت و یواشکی به دره جنی میرفتند. برای اینکه از محدوده دره جنی حصارک جماران سر در بیاوریم پای صحبت یکی از قدیمیهای محله جماران مینشینیم. «مجید منایی» این محدوده را از شمال به کوههای کلکچال، از غرب به محله امامزاده قاسم(ع) از شرق به حصارک و از جنوب به جماران توصیف میکند. مالک این باغ حاج اسدالله عرفانی، یکی از اهالی قدیم شمیران بود. دره جنی در دل خود یک معدن سنگ هم داشت که از سنگ آن برای ساختمانسازی استفاده میشد. معدن اما به ۵طایفه جمارانی به نامهای موسیخان، قربان ملک، تاجالدین، حاجی شاه اسماعیل، آسید مرتضی عرفانی و حاج حسنعلی تعلق داشت.
دره جنی و اتراق بهاری کولیها
عرفانی، یکی از ریش سفید کردههای شمیران میگوید: «دره جنی خیلی ساکت و آرامش بخش بود. برعکس ظاهرش که از دور ترسناک به نظر میآمد. وقتی روی تخته سنگها دراز میکشیدی و به آسمان چشم میدوختی جز صدای نسیم لابهلای شاخه درختان هیچ صدایی نمیشنیدی.» انواع گونه درختان سر به فلک کشیده دره جنی که شاخه در شاخه هم دادهبودند از آب قنات و آب چاه سیراب میشدند. آب بازی و سرگرم شدن با کبرترهای چاهی برای بچههایی که دور از چشم والدین خود راهی دره جنی شدهبودند، سرگرم کننده بود. کبک و خرگوش هم در دره جنی جولان میدادند و شکارچیان را به این محدوده کشاندهبودند.
درست در همین آخرین ماه بهار، کولیهای مهاجر از کرج و ورامین که راهی دشت لار و ورامین بودند، چند هفته را در دره جنی ماندگار میشدند و چراگاهی هم برای دام و طیورشان بود. این مدت زمان خوبی برای داد و ستد میشد. نعلبندهای محله جماران به دره جنی میآمدند. کولیها هم شیر و ماست و پنیر به آنها میفروختند. چادرهای سرخ رنگ گروه ۴۰ نفره کولیها در لابهلای انبوه درختان، دره جنی را زیباتر میکرد.
چند ردیف درخت یادگار به جا مانده از دره جنی
دره جنی محله حصارک جماران در دهه ۵۰ سرنوشت دیگری پیدا کرد. حسین فولادی، کارخانهداری بود که این باغ را از صاحبش خرید. درختکاری و جنگلکاری کرد. حالا هم در این محدوده ردیف ساختمانهای مسکونی، رستورانها و چایخانهها هستند. در بالادست ساختمانها هنوز ردیفی از درختان و نشانی از جنگل هست. از معدن سنگ هم خبری نیست.
دره جنی وسط کاخ سعدآباد
داستان دومین دره جنی شمیران هم خواندنی است. قبل از اینکه پهلوی اول زمین کاخ سعد آباد را بخرد و از آن خود کند، اینجا اسامی متعددی داشت. یکی از اسامی «دره جنی» بود. بر اساس باورهای عامه شاید اینجا جن دیده شده است. دلیل دیگر اینکه درختان انبوه و درهم تنیده روی پستی و بلندی زمین این محدوده بود. بنا بر روایت «محمدعلی سفری» از آنجایی که این زمین برای پهلوی اول خوش یمن بود، نام سعدآباد را برای آن انتخاب کردند. پهلوی اول پس از کودتای ۱۲۹۹ و به قدرت رسیدن، به «قائم مقام الملک رفیع» دستور میدهد که زمینهایی که حالا همگی را به نام کاخ سعدآباد میشناسیم از مالکان مختلف خریداری کند. به همین دلیل در تورق کتابهای تاریخی میبینیم که از کاخ سعدآباد به نامهای سعیدآباد، حسینآباد، تپه علی خان و دره جنی نیز یاد شده است.
زمین ۳۰۰ هکتاری کاخ سعدآباد در ۳مرحله به قیمتهای ۸هزار ،۷هزار و ۱۵هزار تومان خریده شد. اگر گذرتان به این کاخ افتاده باشد، در دل سعدآباد و نزدیکیهای کاخ سبز، جایی که انبوهی از درختان هنوز به جامانده و دستخوش تغییر، همانجا دره جنی است. جایی که روزگاری از تاریکی درختان اینقدر ترسناک بود که فکر میکردند حتما جن دارد! حالا نه خبری از جن هست و نه آن درختان انبوه و تپه ماهورها. با این حال گشت و گذار در کاخ سعدآباد و بازدید از ۱۸ کاخی که دارد، در آغازین روزهای تابستان، میتواند انتخاب خوبی باشد.