شروع روابط عاطفی معمولا با شوق و اشتیاق و هیجان زیادی همراه است. اما همان‌قدر که فصل شروع یک رابطه می‌تواند شیرین و لذتبخش باشد، خروج از چنین روابطی نیز سخت، غم انگیز و تلخ است؛ به اندازه‌ای که گاهی برای بعضی افراد غیر قابل‌تحمل است. اما چه بخواهیم و چه نخواهیم باید خودمان را برای چنین لحظاتی آماده کنیم.

همشهری آنلاین - یکتا فراهانی: مهم‌ترین کار برای اینکه در یک رابطه عاطفی گیر نیفتیم و اسیر نشویم و هنگام پایان آن نیز کمترین میزان آسیب را تجربه کنیم آن است که قبل از شروع رابطه و در گام  نخست برای  وارد شدن به یک رابطه عاطفی، آمادگی و آگاهی کافی را داشته باشیم و حتما نشانه‌ها را هم جدی بگیریم. مثلا اگر می‌بینیم طرف مقابل ما خصوصیتی دارد که تحمل آن برای ما سخت است، توجه لازم را به رابطه ندارد و نوع نگاه و هدف او کاملا با ما متفاوت است؛ همه اینها را جدی بگیریم؛ نه اینکه فکر کنیم می‌توانیم تغییرشان دهیم.

دکتر رضا دانشمند، روان‌پزشک و متخصص اعصاب و روان 

خداحافظی خوشایند نیست

دکتر رضا دانشمند، روان‌پزشک و متخصص اعصاب و روان در مورد چگونگی خارج شدن از یک رابطه آسیب‌زا می‌گوید : «یکی از سوالات پرتکرار بسیاری افراد درمورد چگونگی خروج از روابط عاطفی است و اینکه وقتی یک  رابطه آسیب‌رسان است و  درست کار نمی‌کند و فرد تصمیم می‌گیرد  از رابطه خارج شود، چطور باید توانایی خارج شدن از آن را به دست آورد و آیا  درست است به هر قیمتی در رابطه بماند؟»

به عقیده دانشمند، ابتدا باید واقعیتی را در مورد روابط بپذیریم و بدانیم  هرگاه بخواهیم  رابطه‌ای را قطع کنیم چه اتفاقاتی قراراست در انتظار ما باشد  و آمادگی  آن را داشته باشیم و  با چنین آمادگی بپذیریم که پایان یک رابطه به‌هرحال خوشایند نیست. یعنی  رابطه به هر شکلی که تمام شود باید تحمل اتفاقات  و فرایندهای ذهنی و روانی آن را  داشته باشیم. اما اگر فکر می‌کنیم رابطه درست کار نمی‌کند و به این تصمیم و جمع‌بندی رسیده‌ایم که باید رابطه را قطع کرد باید با آگاهی نسبت‌ به اتفاقات پس از آن  تصمیم قاطع بگیریم.

ناباوری و وسوسه بازگشت   

دکتر دانشمند می‌گوید طبیعی است روزهای نخست پس از ترک رابطه ممکن است نتوانیم این جدایی را  باور کنیم  و چند روزی پس از آنکه  به همدیگر پیام  نمی‌دهیم  و تماس نمی‌گیریم برایمان هنوز باورپذیر نیست که رابطه تمام شده است. به همین‌خاطر فکر می‌کنیم فردا زنگ می‌زند یا به زودی تماس می‌گیرد ...

اما به مرور و با گذشت زمان کم‌کم باور می‌کنیم و بعد از مدتی نیز به مرور  باورمان می‌شود رابطه کمرنگ و در واقع قطع‌شده  است.

تجربه و جدال احساسات مختلف

به گفته این روان‌پزشک، پس از باور اینکه رابطه واقعا به اتمام رسیده و قرار نیست مانند قبل پیش برود؛   ممکن است احساسات مختلفی راتجربه کنیم و هر لحظه  هیجان و افکار خاصی به ذهن‌مان هجوم آورند؛ یعنی بعضی اوقات از خودمان  عصبانی می‌شویم  که چرا زودتر رابطه را تمام نکردیم و اجازه  دادیم کسی به ما بی حرمتی کند.

گاهی  هم احساس تنهایی، دلتنگی،  افسردگی و خشم می‌کنیم که چرا آن رابطه را ترک کرده‌ایم و دلمان می‌خواهد  دوباره به آن ارتباط بازگردیم. دراین هنگام گاهی نیز ممکن است از شدت دلتنگی  دلمان بخواهد با دیگران در این باره صحبت کنیم  و هر طور شده طرف مقابل برگردد.

برگشت به ارتباط؛ بازگشت به نقطه صفر است

این روان‌پزشک می‌گوید پس از پایان یک رابطه، بعضی مواقع حتی از دوستان و اطرافیان خواهش می‌کنیم وساطت کنند تا دوباره  رابطه آغاز شود.  اما فراموش نکنیم اگر تصمیم گرفته و به این نتیجه رسیده‌ایم که  این رابطه دیگر درست کار نمی‌کند؛ بازگشت به آن رابطه  برگشتن به نقطه صفر است.

در نظر داشته باشیم هیچ چیزی تغییر نکرده است و با بازگشت به رابطه هم دوباره همان مسیری را طی کنیم که قبلا طی کرده‌ایم. پس باید توان و تحمل تمام این موارد را  داشته باشیم و بدانیم که ممکن است تحمل هیجانات ناخوشایندی را تجربه کنیم. یک روزهایی  غمگین شویم  و گاهی هم به شدت  دلتنگ یا  عصبانی و پشیمان شویم.

پذیرش

به گفته دکتر دانشمند، نکته مهم درمورد روابط این است که در نظر داشته باشیم ممکن  است حس و حال دو طرف که از هم فاصله گرفته و همدیگر را ترک کرده‌اند در یک لحظه شبیه همدیگر  نباشد. مثلا  آن  روزی که  ما ازطرف مقابل عصبانی هستیم  او اظهار پشیمانی کند و برعکس زمانی که  ما غمگین و دلتنگ  هستیم  او کاملا بی‌تفاوت به نظر برسد.

به این ترتیب، این ناهماهنگی  باعث می‌شود  احساسات ما مدام درحال تغییر باشد. بنابراین  باید  آگاه باشیم  مدت‌زمانی طول می‌کشد تا ما  آمادگی این‌را داشته باشیم  که به پذیرش کامل برای پایان یک رابطه برسیم.   این زمان هم برای هر فرد متفاوت است و به عوامل بسیار زیادی از جمله توانایی، قدرت و خصوصیات افراد و همچنین نوع رابطه  مربوط می شود.

آگاهی و توانمندی

این روان‌پزشک می‌گوید توجه داشته باشید همه این  مراحل  مربوط به اتمام یک رابطه است؛ یعنی زمانی که همه بررسی‌ها برای رسیدن به نقطه پایان صورت گرفته یا در هر صورت پایان رابطه رقم خورده است که البته در بعضی موارد هم این فقط خواست یک طرف است و طرف مقابل تمایلی یه خروج از رابطه ندارد.

در واقع باید توانایی داشته باشیم که با آگاهی از همه  هیجانات مختلفی  که پیش روی ماست  بتوانیم آنها را  پشت سر بگذاریم تا به مرحله پذیرش واقعی  برسیم.

از ترس تنهایی در روابط آسیب زا باقی نمانید

 دکتر دانشمند می‌گوید آگاه بودن از هیجانات و سختی‌های پس از جدایی و همچنین  ترس از تنهایی نباید باعث شود ما در یک رابطه  آسیب‌زا نبود باقی بمانیم.

متاسفانه افراد زیادی این گونه رفتار نمی‌کنند و  از ترس اینکه با پایان رابطه حالشان  بد می‌شود  یا تنها می‌مانند و نمی‌توانند تحمل کنند؛ سال‌ها در یک رابطه آسیب‌زا باقی می‌مانند. در واقع نگرانی و ترس ازاینکه شاید دیگر  نتوانند کسی را پیدا کنند مانع از تصمیم درست آنها می شود.

دلسوزی  و احساس ترحم برای طرف مقابل

به گفته این روان‌پزشک، گاهی بعضی افراد به خاطر دلسوزی و شاید هم به گونه‌ای احساس ترحم به طرف مقابل مدت‌ها در یک رابطه آسیب زا می‌مانند و می‌ترسند شاید طرف مقابل نتواند تحمل کند. البته ما می‌توانیم به همدیگر کمک کنیم اما هر کدام از دو طرف رابطه  اگر نیاز به کمک داشته باشد حتما باید کمک  تخصصی بگیرد.

فراموش نکنید طرف مقابل شما باید از مشاور یا  درمانگر کمک بگیرد و اگر رابطه واقعا پایان یافته؛ شما نباید نقش مددکار اجتماعی یا روان‌شناس را برای او اجرا کنید. یعنی این موارد نباید دلایل و بهانه‌های شما برای باقی ماندن در یک رابطه آسیب‌زا باشد.   به همین دلیل، تصمیم‌گیری از روی آگاهی برای آغاز یا پایان یک رابطه  موضوع بسیار مهمی است که توجه به همه این موارد را در برمی گیرد.

بلافاصله وارد رابطه دیگری نشوید

دانشمند می‌گوید بعد از پایان رابطه به توصیه دوستان و برای اینکه راحت‌تر بتوانید تحمل کنید و شرایط را بپذیرید وارد رابطه دیگری نشوید. درواقع یکی از بدترین توصیه‌هایی که بعضی دوستان و اطرافیان عنوان می‌کنند وارد شدن به یک رابطه دیگربلافاصله بعد از اتمام یک رابطه است.  

اما توجه داشته باشید تا زمانی‌که به‌طور کامل رابطه‌ای را در ذهن خود به پایان نبرده، از آن  عبور نکرده  و مشکلات خود را شناسایی  نکرده‌اید و همچنین به آرامش  رسیده اید وارد رابطه دیگری نشوید.

در واقع شما نباید جنازه نیمه‌جان رابطه‌ قبلی خود را  وارد رابطه بعدی کنید. چون نه دیگر آن رابطه قبلی زنده خواهد شد و نه به این ترتیب، رابطه جدید شما به‌درستی شکل می‌گیرد و احساس رضایت و کفایت برای هر دوطرف رابطه  به وجود می آید.

بپذیرید هر رابطه‌ای پایانی دارد!

 دانشمند می‌گوید بپذیرید وقتی یک رابطه تمام شده  مراحل مختلف هیجانی را تجربه خواهید کرد که شامل مرور همه خاطرات خوب و بد آن خواهد بود. اما اگر بتوانید به درستی این مراحل را پشت سر بگذارید و مهم تر از همه؛ سهم خود را در ارتباط بپذیرید و به جای تمرکز بر مشکلات طرف مقابل و احساس قربانی شدن توسط او،  مشکلات خودتان را شناسایی کنید قطعا به رشد بسیار بهتری خواهید رسید و در روابط آینده خود بهتر عمل خواهید کرد و موفق تر خواهید بود.

پذیرش واقعی و قطعی  اتمام یک رابطه، موضوع مهمی است که باعث می شود شما مدام خطاهای خود را در روابط تکرار نکنید. دکتر دانشمند می‌گوید هیچ رابطه‌ای برای همیشه ماندنی  و مادام‌العمر نخواهد بود و به هر دلیلی ممکن است به اتمام برسد و ما باید قدرت پذیرش آن را داشته باشیم. تنها زمانی که به چنین آگاهی و شناختی از خودمان  برسیم می توانیم به شروع  رابطه جدیدی  فکر کنیم.

فراموش نکنید قرار نیست هیچ رابطه‌ای بدون مشکل پیش برود. موضوع مهم آن است که ما باید علاوه بر اینکه توان مواجهه و مقابله با مشکلات  را داشته باشیم و  بتوانیم از خودخواهی‌ها و ضعف‌های خود نیز عبور کنیم.