همه ما تمایل داریم در روابط عاطفی‌ خود همان‌گونه که به طرف مقابل‌ توجه نشان می‌دهیم، او هم ما را دوست داشته باشد و از او نیز عشق و محبت دریافت کنیم. اما گاهی رابطه دیگر آن گونه که ما انتظار داریم پیش نمی‌رود و به نظر می‌رسد دچارنوعی وابستگی ناسالم شده‌ایم که رهایی از آن چندان آسان نیست.

love

همشهری آنلاین -یکتا فراهانی:  اغلب می‌شنویم عاشقی و اعتیاد به ماده‌ای مخدر؛ تقریبا تاثیری یکسان در مغز ما می‌گذارند. یعنی دست کشیدن از یک رابطه، حتی اگر رابطه خوبی هم نباشد، کار بسیار دشواری است و معمولا بعد از آن حال بدی به ما دست می‌دهد.

photo_2022-06-06_14-51-13.jpg
ادکتر شیرین ولی‌زاده ، روان‌شناس و عضو انجمن روان‌شناسی Apa آمریکا 

تاثیر عاشقی بر قدرت قضاوت

 بررسی‌ها نشان می‌دهند هنگام عاشقی  در مغز همان بخش‌هایی فعال می‌شوند  که در اعتیاد به  یک  ماده مخدر قوی مانند کوکائین فعال می‌شوند. اسکن مغز این افراد هم نشان می‌دهد که در هر دو گروه، فعالیت مرکز لذت بیشتر می‌شود و تمرکز اغلب فعالیت‌های آنها  بر مراکز کارکرد دوپامین است.

 دوپامین یک پیام‌رسان عصبی است که تاثیر مثبتی بر کنترل مراکز پاداش و لذت  در مغز دارد. همچنین باعث می‌شود در این مواقع، فعالیت لوب پیشانی که مرکز شناختی مغز است هم کاهش ‌یابد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت  عاشق شدن  بر قدرت قضاوت ما نیز تاثیر می‌گذارد.  

اهمیت آگاهی و شناخت  

دکتر شیرین ولی‌زاده، روان‌شناس و عضو انجمن روان‌شناسی آمریکا (APA) در مورد وارد شدن در روابط ناسالم می‌گوید: «ما معمولا هنگام وارد شدن به یک رابطه عاطفی، کسی را انتخاب می‌کنیم که  یا کاملا شبیه والد جنس مخالف ما باشد یا کاملا متفاوت با او. در واقع اغلب ما وارد رابطه‌ای می‌شویم که با آن آشنایی داشته باشیم.»

اما مهم‌ترین موضوع در روابط توجه به انتخاب مناسب و متناسب است. یعنی همان‌گونه که وقتی می‌خواهیم سفری را آغاز کنیم، نخستین کار برای رسیدن به مقصد، انتخاب گیت ورودی درست است؛ هنگام وارد  شدن به روابط هم به همین صورت است. مثلا وقتی مقصد ما رفتن به شیراز است نمی‌توانیم به گیت ورودی اهواز برویم و انتظار داشته باشیم به شیراز برسیم.

به گفته دکتر ولی‌زاده،متاسفانه هیجان شروع روابط اجازه نمی‌دهد ما به این موضوع توجه کنیم و اغلب به قصد تغییر طرف مقابل، وارد مسیر اشتباهی می‌شویم که نمی‌تواند ما را به هدف و مقصد برساند.  

اجتناب از انتخاب نامناسب

ولی‌زاده می‌گوید برای انتخاب مناسب باید خودآگاهی داشته باشیم و بدانیم دقیقا هدف ما از وارد شدن به رابطه چیست. همچنین بعد از شناخت علاقه‌مندی‌های خود باید آنها را در خودمان پرورش دهیم و پیشرفت کنیم تا هنگامی که این ویژگی‌ها را در طرف مقابل می بینیم به او وابسته نشویم.

هیچنین برخورداری ما از سلامت روان نیز هنگام انتخاب موضوع بسیار مهمی است. درصورتی که با نگاهی به روابط آزار دهنده و ناسالم می‌بینیم که معمولا از سر در ماندگی، نیازمندی و ناچاری وارد رابطه‌ای شده‌ایم که بعد از مدتی هم به شدت به آن وابسته شده‌ایم.

 بنابراین درمان الگوهای رفتاری و ذهنی اشتباه گذشته؛ به ویژه دوران کودکی موضوع بسیار مهمی است که باید به کمک روان‌شناس یا روان‌درمانگر درمان و اصلاح شوند. ما باید هنگام پیدا کردن شخص مناسب، از زنگ‌خطرهای رابطه و اختلالات شخصیتی و روانی اطلاعات کافی داشته باشیم تا بتوانیم  به موقع از یک رابطه ناسالم رها شویم.

البته شناسایی مشکلات، اختلالات شخصیتی و روانی فقط مربوط به طرف مقابل نیست و باید آنها را در وجود خودمان هم شناسایی و درمان کنیم.

همانندسازی الگوهای رفتاری اشتباه والدین

به گفته این روان‌شناس، بعضی افراد با الگوهای رفتاری والدین خود همانند سازی می‌کنند و با پیاده کردن آنها در روابط خود، همان اشتباهات را تکرار می‌کنند. مثلا دختری که مانند مادر خود در رابطه بیش از اندازه از خودگذشتگی می‌کند و مدام به همه اعضای خانواده کمک می‌کند، پس از مدتی علاوه بر احساس خستگی زیاد، احساس قربانی بودن می‌کند. ضمن‌آنکه توقع و انتظار او از دیگران هم بیشتر می‌شود؛ عاملی که یکی از مهم‌ترین عوامل خراب شدن روابط است.

به این‌ترتیب مشاهده و آگاه بودن از چگونگی رفتار و ویژگی های خود ما نیز می‌تواند کمک زیادی به بهبود روابط ما بکند. در غیر این صورت، معمولا رابطه عاطفی ما شکست می‌خورد و اغلب روابط ناسالمی را تجربه خواهیم کرد.

 آنچه را می‌خواهیم در دیگری جست‌و جو ‌نکنیم

دکتر ولی‌زاده می‌گوید گاهی اوقات ما سعی می‌کنیم ویژگی‌های مورد علاقه خود را در طرف مقابل بیابیم. یعنی وقتی می‌بینیم یک نفر دیگر در زمینه‌ای که ما به آن علاقه داریم رشد و پیشرفت کرده؛ ولی ما نتوانسته‌ایم به چنین مرحله‌ای دست یابیم عاشق آن ویژگی در او می‌شویم. در حالی که اگر خودآگاهی داشتیم می‌توانستیم با کار کردن روی توانایی‌های خودمان و ایجاد تغییراتی که مانع از رسیدن ما به علایق، اهداف و خواسته هایمان می‌شود به دوست داشتن کسی که چنین توانمندهایی را داراست، بسنده کنیم.

مثلا شخص وابسته و ضعیفی که دوست دارد فرد مستقل و توانمندی باشد که اعتماد به نفس بالایی هم دارد، به جای ایجاد چنین خصوصیاتی در وجود خود، عاشق شخص مستقل و توانمندی  می‌شود که پس از مدتی  برعکس خواسته او،  ضعف‌هایش را تشدید می‌کند و مشکلات بیشتری  هم در این خصوص تجربه خواهد کرد.

البته توجه داشته باشیم گاهی نیز ما شناخت و تعریف درستی از خواسته‌های خود نداریم. یعنی علایق کاذب ما باعث می‌شوند در جست‌وجوی چیزی باشیم که می‌تواند مشکلات ما را بیشتر کند.

درصدد تغییر یکدیگر نباشیم

به گفته ولی‌زاده، بسیاری از ما با واقف بودن وآگاهی از مشکلات موجود در رابطه باز هم وارد آن  می‌شویم. چون فکر می‌کنیم می‌توانیم طرف مقابل را تغییر دهیم و او را به فردی با خصوصیات موردعلاقه خود تبدیل کنیم.

اما افرادی که امید به تغییر طرف مقابل دارند افرادی را انتخاب می‌کنند که هیچ شباهتی به معیارهای مورد علاقه آنها ندارند. اماهمیشه امیدوارند که روزی آنها را تغییر خواهند داد؛ در صورتی که چنین روابطی  اغلب با شکست مواجه خواهد شد.

بنابراین همدیگر را همان‌گونه که هستید بپذیرید. فراموش نکنید اگر قرار باشد کسی تغییر کند فقط خود ما هستیم. چون تنها کسی که می‌توانیم او را تغییر دهیم خودمان هستیم. البته تغییر خود ما هم کار آسانی نیست و نیاز به آگاهی و رشد و صبر وتحمل زیادی دارد.

علایق و خواسته‌های خود را محدود نکنیم

ولی‌زاده می‌گوید گاهی یک یا دو ویژگی خوب در طرف مقابل ما را ترغیب می‌کند که با او وارد رابطه شویم. مثلا وقتی می‌بینیم او موقعیت خانوادگی، مالی و اجتماعی خوبی دارد خود را وادار می‌کنند عاشق او شوند. در صورتی که عوامل بسیار مهم دیگری را برای برخوردار بودن از رابطه موفق مانند تناسب و تفاهم، بلوغ و پختگی لازم برای برقراری رابطه عاطفی و همچنین داشتن علایق و خواسته‌های مشترک را نادیده می‌گیرند. اینها احتمال خطا را بالا می برند و نمی‌توانند طرف مقابل را به خوبی  بشناسند و ممکن است عشق ناسالم و اشتباهی را نیز تجربه کنند.    

چطور انتخاب درستی داشته باشیم؟

به عقیده ولی زاده، داشتن خودآگاهی و شناخت خود نخستین عامل برای احتمال خطای کمتر در شروع روابط است. یعنی در گام نخست باید خودآگاهی داشته باشیم و علاقه‌مندی و توانمندی‌های خود را پرورش دهیم تا قدرت بیشتری داشته باشیم. در واقع قدرت، عامل بسیار مهمی در برقراری روابط است. یعنی دوست داشتن همراه با قدرت هم برای خود ما دلنشین‌تر است و هم دیگران بیشتر از آن استقبال می‌کنند. درصورتی که مهر ورزیدن از سر ضعف و ناتوانی، چیزی جز وابستگی به دنبال نخواهد داشت و باعث می‌شود طرف مقابل هم بعد از مدتی آن را پس بزند و از آن صرف‌نظر کند.  

درمان به موقع الگوهای رفتاری و ذهنی اشتباه هم که مدت‌هاست در ما نهادینه شده‌اند می‌تواند مانع از شکست ما در روابط عاطفی شود. چون وجود  این الگوها مانع از انتخاب درست خواهند شد. در غیر این صورت، احتمال زیادی دارد که بارها و بارها جذب افراد اشتباه شویم.

در واقع شناخت و بالا بردن آگاهی و اطلاعات ما باعث می‌شود به موقع متوجه زنگ خطرهای موجود در رابطه شویم تا بتوانیم با قدرت تشخیص درست؛ زودتر هم از روابط ناسالم رها شویم.

کد خبر 681438

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha