همشهری آنلاین _ رضا نیکنام: مشکلاتی مثل عدم رسیدگی به درختهای قدیمی، رنگ و روی رفته نمای ساختمانها و حتی تبدیل به پارکینگ شدن بخشی از خیابان اصلی این محله برای اتوبوسهای شرکت واحد که همه اهالی را تقریباً به یک نتیجه یکسان رسانده است: «نفس ۴۰۰ دستگاه به شمارش افتاده است.»
سؤالی که ذهن من را مشغول کرد این بود که وقتی مکانی جزء میراث فرهنگی شناخته میشود یعنی چه؟ اکثر ساکنان ساختمانهای چهارصددستگاه به شکل شفاهی میدانند که محل زندگیشان جزء میراث فرهنگی است اما هیچکدام نمیدانند که این یعنی چه و برای نگهداری از یک مکان قدیمی چه کاری لازم است. به قول یکی از اهالی قدیمی محل «این کارها فقط شعار دادن است». گزارشی که در پی میآید نتیجه صحبتها و مشاهدات نویسنده است از مجتمعهای قدیمی و ساکنان قدیمی آن. آنهایی که سالهایی را به یاد میآورند که هر محوطهای برای خودش یک باغبان داشت.
میراث فرهنگی اینجا را تخلیه کند
در محوطه نخستین بلوک در کنار چاه آب صدای تاس انداختن دو پیرمرد روی تختهنرد را که بساط بازی را روی چند تکه مقوا پهن کردهاند توجه من را به خود جلب میکند. بجز ۲ نفری که سرگرم بازی هستند ۳ پیرمرد باحال دیگر هم دورتر نشستهاند و بازی را تماشا میکنند. عبدالله جوانترین فرد در میان جمع از عدم رسیدگی میراث فرهنگی به نمای ساختمانها میگوید و اینکه: «تازه بلوکهای اول بهترین بلوکها هستند و آخرها وضع خیلی خراب شده است.» سرتعداد بلوکها بحثشان میشود و همینطور که بر سر عدد ۲۱ توافق میکنند، اکبرآقای ۷۵ ساله از روی کارتنها بلند میشود و بعد از پایین آوردن تن صدایش میگوید: «۷ سال پیش در روزنامه خواندم که اینجا جزء میراث فرهنگی است ولی میراث تا به حال کاری برای مردم انجام نداده است. حتی نمای بلوکهای اول را هم شهرداری سفید کرده نه میراث فرهنگی.»
اینکه مردم از زمانی که خبردار شدهاند خانههایشان میراث فرهنگی هستند چه کاری انجام دادهاند برایم جالب بود. «محمد چوپانی» معتقد است که چون اکثر ساکنان ۴۰۰ دستگاه قدیمی و سن و سال دارند اصلاً نمیدانند میراث فرهنگی چیست چه برسد به اینکه بخواهند خودجوش برای نگهداری از یک مکان قدیمی که خانهشان است مراقبت کنند: «بایستی مردم را در جایی جمع کنند و توضیح دهند که میراث فرهنگی چیست و برای نگهداری از آن چه کارهایی لازم است.»
۲ بلوک آن طرفتر «احمد احمدی» ۶۲ ساله که مشغول جمع کردن لباسها از رویبند است از رسیدگی به فضای سبز جلو خانهاش میگوید و اینکه میراث فرهنگی باید درصورت لزوم یک مکان تاریخی را تخلیه کند: «میراث اگر به فکر نگهداری از ۴۰۰ دستگاه باشد باید ملکها را به قیمت کارشناسی از مردم خریداری کند و اینجا را تخلیه کند.» اما او هم مثل بقیه تنها شنیده است که اینجا میراث فرهنگی است.
خود مردم رسیدگی میکنند
پیدا کردن مردم ناراضی در ۴۰۰ دستگاه کار مشکلی نیست اما شاید آنهایی که وقتشان را در خانه و فضاهای سبز اطرافشان میگذرانند بیشتر از دیگران نگران وضعیت محل زندگی و تفریحشان باشند. روی همین حساب سراغ نخستین کسانی میروم که در میان انبوهی از درختان و بوتههای نامرتب نشستهاند. ۳ زن سالخورده و ۲ پسر نوجوان که نوه یکی از پیرزنها هستند، زبان به شکایت از عدم رسیدگی به مجتمعهای محلهشان میگشایند. «اشرف محمدی» ۷۹ ساله از نخستین کسانی بوده که در این محل خانه خریده است و میگوید: «پسرم! همه چیز واضح است، نمای ساختمانها را نگاه کن، سالهاست که مرمت نشده است.» نمای سیمانی ساختمانها نم کشیده و رنگ کدری پیدا کرده است. اما بعضی از قسمتها رنگ شده است.
«خود مردم اینجا را به کمک شهرداری رنگ زدهاند» این جمله را «داود حسینزاده» ۲۶ ساله میگوید. همه میدانند که محل زندگیشان از چنان قدمتی برخوردار است که زیر نظر میراث فرهنگی شده، با این حال تاکنون رنگ رسیدگی میراث فرهنگی را هم به خود ندیده است. درست است که مردم به هر حال به مکان زندگی خودشان رسیدگی میکنند اما آنها هیچ اطلاعی از نحوه مراقبت از یک مکان تاریخی ندارند. یکی از خانمها که فقط ۱۰ سال در ۴۰۰ دستگاه زندگی کرده بود میگفت: «مردم چطور میتوانند از اینجا مثل یک اثر تاریخی و باستانی مراقبت کنند، درحالی که در اینجا زندگی میکنند.» منظورش این بود که مردم هر کاری بکنند به خانهها لطمه میزنند.
لزوم تقویت فرهنگ آپارتماننشینی
در مسیر پشتی یکی از بلوکها، در جایی که پس از بازسازیهای بسیار صورت ناهماهنگی پیدا کرده است و هرکسی هر قدر که دلش خواسته عقبنشینی کرده و یا دیوارش را چندسانتی به سمت پیادهرو جلو آورده است، «ذکریا صابری» ۵۱ ساله در حال تعمیر یکی از وسایل خانهاش است. او هم پس از تکرار حرفهای دیگران از گلایه ساکنان میگوید:«ما طبقه اول زندگی میکنیم. بارها شده که مردم آشغالهای بزرگشان را از بالا انداختهاند پایین.» از نظر او ساکنان قدیمی ۴۰۰ دستگاه بیشتر اصول آپارتماننشینی را رعایت میکردند اما تعدادی از کسانی که تازگی صاحب خانههای ۷۰ و چند متری این محله شدهاند رعایت همسایهها را نمیکنند.»
پیش از آقای صابری اهالی دیگر هم به این موضوع اشاره کرده بودند و اینکه مردم خودشان رعایت بهداشت محل را نمیکنند. «حتی پوست میوه را از پنجره میاندازند بیرون» این را خانمی با تعجب عنوان میکند و میگوید: «وقتی مردم رعایت نمیکنند چه توقعی میتوانیم از رفتگرها و کارگران شهرداری داشته باشیم؟»
آخرین قدمها را در حالی میان بلوکهای کهنسال برمیدارم که قطاری از مشکلاتی که مردم با آن روبهرو هستند در سرم سوت میکشد. حرفهای یکی از ساکنان را به یاد میآورم که بعد از صحبت کردن درباره مشکلات ۴۰۰ دستگاه تأکید میکرد که:«ببین در حد گزارش باشهها! » و به این فکر میکنم که آیا میتوانم گزارشی در حد گزارش برای مردم ۴۰۰ دستگاه بنویسم یا نه!؟ و اینکه به هر حال محله چهارصددستگاه جزء میراث فرهنگی هست یا نه؟
منتظر پاسخ مسئولان هستیم
برای روشن شدن مسئله محله چهارصد دستگاه که ساکنان آن بارها شنیده بودند که این محدوده جزو میراث فرهنگی است و به همین دلیل اجازه ساخت و ساز به آنها داده نمی شود سراغ مسئولان شهرداری در معاونت معماری و شهرسازی و همچنین طرح تفصیلی منطقه 16 رفتیم. از آنجایی که در طول سنوات گذشته مدیران شهری بارها تغییر پیدا کرده اند چاره ای نبود که آنها با بررسی میدانی و تحقیق در این زمینه پاسخ سوالات ما را بدهند، اما این امکان فراهم نشد و مسئولان منطقه۱۶ پاسخ مشکلات مردم را به وقت دیگری موکول کردند. بنابراین حق آنها همچنان محفوظ است و هر زمان آماده پاسخگویی باشند این آمادگی وجود دارد که در این زمینه اطلاعرسانی کنیم.