همشهری آنلاین - سحر جعفریان: قدیمیترین مغازه علامتسازی تهران، «برادران حسینی» نام دارد. برادرانی که فرزندان حاج «تقی حسینی» و از نوادگان حاج «اصغر حسینی» هستند که شغل یا بهعبارتی سنتِ آمیخته به هنر و صنعتِ علامتسازی را در پایتخت زنده نگه داشتند و حالا بعد از سالها، از کارگاه علامتسازی این برادرانِ پدرپیشه به عنوان میراثدارانِ فرهنگی آیینی و مذهبی یاد میکنند.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
حفظ میراث خانوادگی
با عبور از شلوغیهای میدان قیام، خود را به خیابان مولوی میرسانیم. کمی که پیاده به سمت میدان محمدیه، حرکت میکنیم، مغازه علامتسازی برادران حسینی «حاج محمد» ۵۵ ساله، «حاج احمد» ۵۰ ساله و «حاج محمود» ۴۵ ساله، نمایان میشود. مغازه، انباشته از علامتهای بزرگ و کوچک با همه ملزومات آهنی و فولادی است. مردان و زنان سیاهپوش نیز، بسیار، در آن دیده میشود. حاج محمود، باحوصله پاسخ، یک به یک مشتریها را میدهد: «این علامت ۷ تیغه و طرح اصفهان است. تک تیغههای ۹ پَر هم داریم. برای تزیین و شال و لباسِ علامتتان میتوانید از ترمه و پَر شترمرغ آفریقایی استفاده کنید.» و «علامتهای دکوری و سبک اگر میخواهید، بروید انتهای مغازه؛ آنجا از ۳ تا ۷ تیغه موجود است.»
حاج احمد، کنار کارگر علامتساز ایستاده تا وصل کردن قطعات علامتها، بینقص انجام شود. حاج محمد نیز بعد از مرتب کردنِ شمایل الحاقی علامتها، با چایی تازه دَم و خوش عطر، پذیرای مادر میشود. «زهرا غفار بیک» مادرِ برادران حسینی بعد از فوت همسرش، جواز تولید وسایل عزاداری (علامت) را با نام خود تمدید میکند تا این میراث خانوادگی، حفظ شود و او نخستین و تنها بانوی صاحب جوازِ علامتسازی در ایران باشد.
در مکتب پدر
حاج محمود دستی بر روی بدنه محکم و رنگ و رو رفته دستگاه قدیمی بُرش که پدرش حدود سالهای ۱۳۴۰ خریداری کرده بود، میکشد و میگوید: «پدربزرگمان از سال ۱۳۲۰ ابتدای خیابان مولوی، جنب بازار حضرتی تهران، کارگاه سماورسازی داشت. کارگاهی که در آن با توجه به علاقه و تبحرش، علامتسازی هم میکرد. این علاقه و تبحر تا آنجا پیش رفت که علامتهای برنجی (از جنس فلز برنج) او، میان بازاریان و اهالی تهران قدیم، به شهرت رسید. خیلی از بزرگان علامتساز، مانند صفر فولادگر نزد او آموزش دیدند. بعد از پدربزرگمان، پدر و عمویمان (حاج قاسم) به علامتسازی پرداختند.»
دستش را بلند میکند و آن طرف خیابان، کنار مسجد خندقآباد، مغازهای کوچک را نشان میدهد و ادامه میدهد: «تا سال ۱۳۲۰ که پدرمان آن مغازه را خرید و بعد از فوت زودهنگام برادرش، علامتسازی را جدیتر پیگیری کرد. من و برادرهایم هر یک از ۸ یا ۹ سالگی راهی مغازه پدر میشدیم. تابستانها، بیشتر اوقاتمان را آنجا به عنوان شاگرد و وَردَست، میگذراندیم. از پدر یاد گرفته بودیم قبل از شروع علامتسازی، اول وضو بگیریم و بعد دست به آتش، چکش، فولاد، اره، سوهان، ورقهای آهن و برنج ببریم. یاد گرفته بودیم اذکار، ادعیه و اسامی متبرکی که روی تیغهها حَک میکنیم، بلند بخوانیم. ما ۳ برادر، این آموزهها را به پسران خود نیز انتقال دادهایم.»
حاج محمود، حاصل سالها پژوهش خود درباره چگونگی پیدایش «عَلَم» و «علامت»، گوناگونی علامتها در شهرهای مختلف از علامتهای نخلی یزد، سَرپرچمی خراسان تا تک تیغه اصفهان و طوق اردبیل را به رشته تحریر درآورده تا در فرصتی مناسب به چاپ برساند. او در این پژوهش، محتوای تصویری، اَشکال و شمایلِ علامتها را نیز، تحلیل میکند.
از هیئتهای پایتخت تا محافل مذهبی در ینگه دنیا
بسیاری از علامتهای کارگاه برادران حسینی به هیئتهایی از سایر شهرهای ایران ارسال یا به کشورهای انگلیس، آمریکا و آلمان صادر شده است. حاج احمد میگوید: «بعد از فوت پدر، با راهاندازی کارگاههایی در محدوده محله مهرآباد جنوبی و یکی هم در خیابان ری، کار را به صورت مدرنتر توسعه دادیم. سفارشها را که معمولا از ۳ تا ۲ ماه مانده به ماه محرم، آغاز میشد با دستگاه و ماشینآلات، آماده میکردیم. البته گاهی اگر شرایط فراهم باشد، سفارشهای دستساز هم قبول میکنیم. سفارشهای دستسازی که به طور میانگین ساختشان از یک سال تا ۵ سال زمان میبرد. سفارشها با توجه به تعداد تیغهها، نوع فلز، وزن و میزان کار دست متفاوت هستند. به عنوان مثال حدود ۱۰ سال پیش، همه دنبال علامتهای بزرگ و سنگین بودند. ما هم آن زمان علامتهایی با ۳۵ تا ۵۷ تیغه از ۱۰۰ تا ۵۰۰ کیلوگرم میساختیم. علامتهایی که سَر تیغهشان، گلی قرار دارد و به نوعی امضای برادران حسینی در صنعت و هنر علامتسازی محسوب میشود. این روزها اما، هیئتداران و نذرکنندگان، بیشتر به دنبال علامتهای کوچک، سبک و نمادین هستند. این میان علامتهای طرح اصفهان بیشتر طرفدار دارد چون معمولا با دست ساخته میشوند و به درخواست مشتری، طلاکوب میشوند. مانند این علامتی که انتهای مغاز ما قرار دارد و حدود یک کیلوگرم طلا میان طرحها و خطوط آن، به کار رفته است. علامت دیگری هم داریم که قدمتش به حدود ۱۲۰ سال پیش بازمیگردد. بضاعتمان اگر یاری کند، علامتهای خاص و منحصر به فرد را جمعآوری میکنیم تا هم تخصص و تجربه خودمان را غنا ببخشیم و هم مجموعهای کمنظیر از علامتها داشته باشیم.»
حاج احمد ادامه میدهد: «صنف ما اتحادیه ندارد و مجوز فعالیتمان زیر نظر اتحادیه صنعتگران اتومبیل ثبت میشود. نمیدانم شاید دلیل این اتفاق ناخوشایند، تعدادِ اندک علامتسازان در تهران و حتی ایران باشد. علامتسازانی که کسب و کارشان در قالبِ هنری ملی و مذهبی جای میگیرد و باید که ضمن ثبت میراث فرهنگی، با آموزش زنده نگه داشته شود.»
شراکت در نذر عزاداران حسینی (ع)
نوبت به حاج محمد میرسد و رشته کلام را به دست میگیرد. او میگوید: «اوج کار ما فقط ۴ ماه در سال است و یاد گرفتهایم به «برکت» بیشتر از آورده مالی، توجه کنیم. این را هم از شیوه تربیتی پدر و مادرمان و همچنین مشتریهایی یاد گرفتهایم که با خلوص نیت و سخاوتمندی تام و تمام، پسانداز یک سالشان را نذر میکنند تا علامتی به نشانه عزای حسینی، تهیه کنند؛ مشتریانی از خردسالان پُرشور تا پیرغلامان هیئتدار. از بانوان روضهخوان تا دختران کتیبهدوز. عشق آنها به حسین (ع) باعث میشود تا ما نیز به وجد بیاییم و به نوعی در عشق و شور حسینیشان شریک شویم. یا تعمیر علامتشان را رایگان انجام میدهیم یا تخفیفهای فراوان برایشان در نظر میگیریم. سود ما، همان برکت است.»
او میافزاید: «تاکنون سعی کردهایم در این کسب و کار، ضمن حفظ اصالت هنری و مذهبی آن، همه گروههای جامعه از هر طبقه اقتصادی را از آن بهرهمند کنیم. گواه این ادعا هم طیف گسترده قیمتها در مغازه و کارگاه ما است. ما اینجا، علامت از ۳ میلیون تومان، شال و لباس ویژه علامت از ۵۰ هزار تومان، ملزومات مختلف علامت از ۱۰۰ هزار تومان و حتی پَر شتر مرغ آفریقایی باکیفیت مناسب در رنگهای معین از ۵۰ هزار تومان عرضه میکنیم.»