از کودکی چشمش به آسمان بود و شمردن ستاره‌ها برایش حکم بهترین سرگرمی را داشت؛ بازی‌ای که در گذر سال‌ها نه‌تنها ذره‌ای از جذابیتش برای «احمد دالکی» ۸۶ساله کم نشده، بلکه باعث شده در علم ستاره‌شناسی بدرخشد و به عنوان بنیانگذار مرکز علوم و ستاره‌شناسی و پدر نجوم آماتوری شناخته شود.

همشهری آنلاین - زهرا بلندی:‌ در روزهایی که کولر و پنکه و همچو وسایلی به فراوانی حالا نبود و مردم عادت داشتند شب‌های تابستان‌ در حیاط یا پشت‌بام بخوابند، عادت خانواده دالکی هم در شهر شیراز همین بود و نگاه کردن به آسمان و به خواب رفتن با شمردن ستاره‌ها سرگرمی فرزند این خانواده. انجام این کار برای «احمد دالکی» اوایل فقط جنبه بازی داشت، اما کم‌کم تمام هم و غمش این شد که بفهمد چه داستانی پشت آسمان شب پنهان است: «از کودکی بچه سربه هوا و جست‌وجوگری بودم و مدام می‌پرسیدم.هربار که خودم را در فضایی غیرمسقف می‌یافتم سرم را بالا می‌بردم و آسمان را با دقت نگاه می‌کردم. ۶-۷ دهه قبل، کمتر کسی در اطرافیانمان بود که در مورد این‌چیزها اطلاعاتی داشته باشد و مثل امروز دسترسی به کتاب و اینترنت و مقالات هم میسر نبود. تا سال‌ها، حتی اوایل روزهای جوانی، هنوز تماشای ستارگان را کاری سرگرم کننده می‌دیدم، اما از سال۱۳۳۸، بعد از فارغ‌التحصیلی در رشته کشاورزی و آغاز اشتغالم به عنوان مهندس جنگل، دیگر کارم آسان‌تر شد.»

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

ستاره‌شناسی در دل جنگل

دالکی ۴درجه مهندسی در رشته‌های کشاورزی از دانشگاه شیراز، نقشه‌برداری هوایی و تشخیص و تفسیر عکس‌های هوایی از انستیتوی هوافضای دلفت-هلند دارد و دوره سنجش از راه دور و استفاده از تصاویر ماهواره‌ای را در آمریکا گذرانده است. شاید در نگاه اول به نظر برسد که تحصیلات او آنطور که باید با شهرتش همخوانی ندارد، اما گذراندن اوقات فراغت برای تحقیق و تفحص در علم نجوم نقش قابل توجهی در رشد او داشته است: «همین خرده تلاش‌های  شخصی برای آموختن و از سوی دیگر انجام نقشه‌برداری هوایی، سروکار داشتن با طبیعت‌های بکر، مأموریت‌های چند ماهه در دل جنگل‌ و تماشای ستارگان در آن فضا من را به علایق درونی‌ام نزدیک‌تر کرد. روزها و شب‌های بسیاری را درون جنگل‌های شمال، مازندران، گرگان، گیلان، آذربایجان و... سپری کردم و همه این اوقات بهانه‌ای بود تا بیشتر به آسمان بالای سرم نگاه کنم و هر روز علاقه‌ام به دانستن درباره آسمان بیشتر و بیشتر شود. تا اینکه حدود نیم قرن پیش وقتی توانستم اولین تلسکوپ را برای خودم بخرم نگاهم به ستاره‌شناسی جدی‌تر شد و فعالیتم را به عنوان ستاره‌شناس آماتور شروع کردم. وقتی در این مسیر قدم بگذاری و وقتت را برای دانستن درباره ستارگان و آسمان صرف کنی، دیگر به این راحتی‌ها نمی‌توانی از آن دست بکشی و با آن خواهی ماند.» 

علاقه‌مندان نجوم زیادند؛ شرایط رشد را فراهم کنیم

کسی که با نام پدر علم نجوم آماتوری شناخته می‌شود، ستاره‌شناسی را به ۲قسمت تقسیم می‌کند. یک نوع آن تخصصی است که به گذراندن واحدهای دانشگاهی و دریافت مدرک رسمی مربوط می‌شود و بخش دیگر آن ستاره‌شناسی آماتور است که کسب مهارت در آن التزامی به شرکت در کلاس‌های دانشگاهی ندارد. به اعتقاد او، نوع دوم ستاره‌شناسی در کشور ما جایگاه ویژه‌ای دارد، خیلی‌ها دوست دارند در حد عمومی درباره ستارگان بدانند و بتوانند به سئوالات ذهنی‌شان پاسخ بدهند و برای این کار با هزینه و ابتکار خودشان در این حوزه فعالیت می‌کنند، اما متأسفانه مراکزی که کارهای فوق برنامه این‌چنینی انجام بدهند و در این زمینه کار کنند در کشور ما خیلی نادر و محدود هستند: «دوران جوانی ما که این امکانات بسیار محدودتر هم بود و فعالیت به عنوان یک ستاره‌شناس آماتور کار راحتی نبود، دنبال چاره‌ بودم و سعی کردم با اقداماتی مثل تألیف و ترجمه کتاب‌های مرتبط، برنامه‌ریزی و راه‌اندازی رصدخانه پارک زعفرانیه، راه‌اندازی آسمان‌نمای تهران خیابان معلم، طراحی، ساخت و بنیان‌گذاری مرکز علوم و ستاره‌شناسی تهران با مشارکت شهرداری تهران و... راه را برای جوانان علاقه‌مند هموارتر کنم و شاید همین کارها بهانه‌ای شدند تا طی ۲-۳دهه اخیر به من نسبت پدر علم نجوم آماتوری داده شود.»

دالکی اجرای برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی را که جنبه‌های عمومی داشته باشند، در ارتقای ستاره‌شناسی آماتور مؤثر می‌داند:‌ «۶-۷سال پیش بنیاد یک برنامه تلویزیونی به نام «آسمان شب» را گذاشتم و مدت‌ها به عنوان مجری این برنامه را اجرا می‌کردم و تمام اطلاعات نو و تازه مربوط به ستاره‌شناسی را در اختیار مردم می‌گذاشتم، اما الان کمتر برنامه‌های مرتبط با این موضوع پخش می‌شود که مثلاً توضیح دهد در این هفته و این ماه چه سیارات و ستاره‌هایی در آسمان هستند.»

تهران؛ جایی نامناسب برای ستاره‌شناسی

پدر علم نجوم آماتوری برای ساخت مرکز علوم و ستاره شناسی که سال۱۳۷۹ در محله دزاشیب تأسیس شد زحمات زیادی را متقبل شده و حالا هم حسش به اینجا مانند حس یک پدر است به فرزندش؛ پدری که بعد از سال‌ها حمایت، نتیجه تلاش‌هایش را در کالبد قدکشیده فرزندش جست‌وجو می‌کند و حتی در روزهای ۸۶سالگی با وجود سختی رفت و آمد به بهانه‌های مختلف به این مرکز سر می‌زند و حالا هم در اینجا میربان ما شده است. اواسط دهه۷۰ روزهایی که هیچ مرکزی در شهر تهران به صورت متمرکز روی علوم و ستاره‌شناسی فعالیت نمی‌کرد، دالکی تصمیمش را برای ایجاد یک مرکز علمی عملی کرد: «دورانی که غلامحسین کرباسچی شهردار تهران بود نامه‌ای به شهرداری نوشتم و مدیران وقت را از خواسته‌ام که ساخت یک رصدخانه در شهر تهران بود مطلع کردم. تا اعلام موافقت جدی چند سال طول کشید و در نهایت ۳مکان را به من معرفی کردند. یک زمین در دزاشیب، یکی ولنجک و دیگری در خیابان پسیان بود. با تحقیقاتی که طی چند ماه روی موقعیت جغرافیایی، دسترسی محلی، فضای مناسب برای ستاره‌شناسی و... داشتم اینجا را که ۶هزار متر مساحت داشت و از سویی هم شرایط بهتری برای رؤیت صورت‌های فلکی و ستاره قطبی داشت، برای راه‌اندازی چنین مرکزی انتخاب کردم که همچنان با امکاناتی مثل ۸سالن علمی از جمله تالار کهکشان راه شیری، فیزیک، شیمی، ترازوهای فضایی و... به کودکان مقطع پیش دبستانی تا دانشجویان خدمات ارائه می‌کند.»

 مدام می‌گوید شهر تهران با این همه آلودگی‌های نوری جای مناسبی برای رصد ستارگان نیست و فرقی نمی‌کند در دزاشیب باشی یا مرکز شهر و تنها دلیل شکل‌گیری این مرکز شرایطی‌است که برای استعدادیابی و رشد کودکان، نوجوانان و حتی جوانان شهر می‌تواند فراهم کند: «هرچقدر محیط شهری‌تر باشد شرایطش برای ستاره‌شناسی نامطلوب‌تر است، مثلاً کویر لوت به دلیل دوری از نورهای اضافه شهری بهترین جا برای نگریستن به ستارگان است. اما خب بچه‌های ساکن شهرهایی مثل تهران که نمی‌توانند هر روز مسافت زیادی را تا نقاط کویری طی کنند؛ برای آشنایی با دنیای ستارگان باید ابتدا از چنین فضاهایی بهره‌مند شوند.»

ستاره‌شناسان مشکلات را از چیزی که هستند کوچک‌تر می‌بینند

باوجودی اینکه سال‌هاست مدیریت مرکز علوم و ستاره‌شناسی را واگذار کرده، هنوز ردپای اقداماتش در جای‌جای آن دیده می‌شود. سخنرانی دالکی با موضوع صورت‌های فلکی با موسیقی ملایم از سالن آسمان‌نما پخش می‌شود. حین بازدید از نقاط مختلف مرکز آه می‌کشد و لبخند می‌زند:‌ «نمونه این کهکشان راه شیری هیچ جا نیست. همیشه دلم می‌خواست این سالن به‌عنوان یک اثر هنری ثبت ملی شود و تقاضایم از مسئولان این است که برای این درخواست قدمی بردارند.» 
به کارگاه آموزشی که برای کودکان علاقه‌مند به ستاره‌شناسی برگزار می‌شود سر می‌زند و با بچه‌ها خوش و بش می‌کند و تا حیاط همراهی‌مان می‌کند. در میانه روز که ستارگان در آسمان پیدا نیستند سرش بالاست و زیبایی درختان بلند قامت را ستایش می‌کند: «سال‌هاست سربه هوا هستم. اغلب آدم‌های به سن و سال من وقتی از ساختمان بیرون می‌آیند مواظبند که جلو پایشان چاله‌ای نباشد، اما من سرم به هواست تا ببینم کدام ستاره‌ها در آسمانند. رفقا و آشنایان من کدامشان پیدایشان شده. فرصت دست بدهد ممکن نیست سرم را به طرف آسمان نبرم و عظمت آفرینش را تحسین نکنم.»

حین حرف زدن از این احساسات انگار دلش غنج می‌زند و آرزو می‌کند درک این عظمت قسمت همه آدم‌ها بشود: «من از وقتی آسمان را شناختم کم‌کم دیگر موضوعات ناچیز موجب دلگیری‌ام نمی‌شود و دیگر مشکلات را از آن‌چیزی که هستند کوچک‌تر می‌بینم. وقتی می‌فهمی زمین با سرعت ۱۰۷هزار کیلومتر در ساعت به دور خورشید می‌چرخد، دیگر از اندیشیدن به موضوعات خیلی ناچیز و بی‌ارزش دست‌ می‌کشی، به راحتی از دست آدم‌ها ناراحت نمی‌شوی؛ دیگر عظمت در نگاهت هم شکل می‌گیرد. در کل، حالا هم در ۸۶سالگی از آمدن به این مسیر خیلی راضی هستم و فکر می‌کنم به اندازه‌ای که لازم داشتم از جهان آفرینش و عظمت آن خرده‌ای و به اندازه سهمم بهره برده‌ام.»

خورشید چه زمانی خاموش می‌شود؟

آنقدر تجربه و اطلاعات دارد که دلم می‌خواهد هرچه سئوال از سیارات و ستارگان در ذهنم است با او در میان بگذارم. صحبت‌های اخیرش درباره گذشت نیمه عمر خورشید در یک برنامه تلویزیونی را بهانه می‌کنم تا کمی درباره ستارگان و نجوم از او بپرسم: «ستارگان هم مثل ما متولد می‌شوند طول عمری دارند، ضعیف و مریض می‌شوند و می‌میرند. خورشید هم به عنوان ستاره‌ای که نور و انرژی‌اش نقش زیادی در زندگی ما دارد حالا در نیمه عمرش است؛ البته درباره سال‌های مانده از عمرش صحبت از میلیون و میلیارد است.» از او می‌پرسم همانطور که برخی آلودگی‌ها زمین را تهدید می‌کنند چیزی ستارگان را هم تهدید می‌کند؟ : «چیزی مثل آلودگی خورشید را تهدید نمی‌کند، چون تا به حال ثابت نشده به جز موجودات روی زمین موجوداتی دیگری هم وجود داشته باشند، اما من می‌گویم یک قدم بیشتر بگذاریم و بگوییم هنوز ثابت نشده و این دلیل بر نبودن موجودات دیگر نیست.»

چشمک ستاره‌ها

او هم مانند خیلی از ما از تصویر ماهواره جیمز وب که چندی پیش در شبکه‌های مجازی منتشر شد، شگفت‌زده شده و در این باره هم حرف‌هایی برای گفتن دارد: «تلسکوپ فضایی جیمز وب خیلی عظیم است و خیلی چیزهای تازه‌ای از فواصل خیلی دور را به ما خواهد گفت. فعلاً تازه به بالا رفته، اما دستاوردش به ما هم خواهد رسید.»

به محض اتمام جمله‌اش بی مقدمه از او می‌پرسم فلسفه چشمک زدن ستاره‌ها چیست؟ : «چشمک زدن ستاره‌ها گناه آنها نیست. اتمسفر زمین عامل شکل‌گیری وضعیتی است که در آن ستارگان در حال خاموش و روشن شدن و چشمک زدن به نظر می رسند،  همزمان با عبور نور ستاره از لایه‌های متراکم اتمسفر زمین، پرتوهایی که از آن عبور می‌کند غلظت‌های مختلف دارند و آن را به شکل چشمک به ما نشان می‌دهند.»