در گزارش پیش رو ابتدا نگاهی می‌اندازیم به روند تغییر و تحول در محله‌هایی که بیشترین آمار مهاجرپذیری منطقه ۱۶ در آنها اتفاق افتاده و پس از آن نظر کارشناس را در این زمینه منعکس کرده‌ایم.

همشهری آنلاین - مریم قاسمی : تاریخ گواهی می‌دهد تهران تا قبل از آنکه مورد توجه شاه‌طهماسب صفوی قرار گیرد و حصاری به دور آن کشیده شود، روستایی با هزار نفر جمعیت بود. در زمان حکومت قاجار، جمعیت شهر تهران ۱۵ هزار نفر شد و در آستانه سال ۱۳۰۰، تهران پا در مسیر مدرن شدن گذاشت. با آغاز شکل‌گیری صنایع نو و کارخانه‌های جدید در تهران جمعیت شهر رفته‌رفته میلیونی شد.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

روند مهاجرت

بخش بزرگی از این جمعیت شامل مهاجرانی بود که عموماً در جست‌وجوی کار، غم غربت را بر خود هموار کرده بودند. منطقه ۱۶ که در آن زمان هنوز در محدوده تهران بزرگ قرار نگرفته بود مقصد بسیاری از افراد بود. مهاجران نه تنها در کشتارگاه، راه‌آهن، گمرک، کارخانه‌های روغن نباتی قو،  قند و شکر و غله مشغول به کار می‌شدند، بلکه خانه‌های خود را نیز در این منطقه سرپا می‌کردند. به این‌ترتیب، منطقه‌ای در شهر ایجاد شد که اساس آن را غیربومی‌ها نهاده بودند.

 اگرچه اکنون و در قرن جدید، روند مهاجرت در محله‌های منطقه ۱۶ نسبتا به ثبات رسیده، اما هنوز هستند محله‌هایی که برای مهاجران جاذبه و دافعه دارند. بر اساس سرشماری صورت‌گرفته در سال ۱۳۸۵، در طول ۱۰ سال، ۲ میلیون و ۹۸۳ هزار و ۸۸۹ مهاجر وارد تهران شده‌اند که از این میزان ۲۶ هزار و ۸۲۳ نفر به منطقه ۱۶ آمده‌اند؛ یعنی چیزی کمتر از یک درصد. ضرورت شناخت وضعیت مهاجرت در یک منطقه زمانی معلوم می‌شود که بدانیم در سال‌های اخیر هویت محلی که ساکنان یک محله در ساخت آن نقش عمده‌ای دارند برای برنامه‌ریزی‌های شهری بسیار اهمیت پیدا کرده است.

البته بررسی وضعیت مهاجرپذیری استان‌های مختلف در کشور توسط کارشناسان حوزه جمعیت شناسی حاکی از آن است که طی سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵، تعداد۵۳۸ هزار مهاجر از استان‌های دیگر وارد استان تهران شدند و همچنین حدود ۲۰۰ هزار نفر در تهران مهاجرت درون استانی داشته‌اند، به طوریکه از شهرهای دیگر و یا نقاط روستایی همین استان، وارد شهر تهران شده‌اند و به طور کلی در سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ حدود ۷۷۰ هزار مهاجر وارد تهران شده‌اند؛ البته همه این افراد حاشیه‌نشین نیستند و ممکن است بخشی از آنها حاشیه‌نشین باشند. 

«جوادیه»؛ محله‌ای کارگرنشین و خوش‌اقبال

مهاجران جوادیه عمدتاً کارگران شرکت نفت، چیت‌سازی، راه‌آهن، کارخانه قند و شکر و کارخانه غله بودند. زمانی که مرحوم «جواد فردانش» زمین‌های کشاورزی خود را میان این کارگران تقسیم کرد، جوادیه سرپا شد. در معابر اصلی جوادیه مهاجران آذری‌زبانی ساکن شدند که به دنبال آن مهاجرت خانواده‌های آنها به این محله باعث توسعه آن شد.

«محمد آزادی»، معتمد و دبیر شورایاری  این محله: «جوادیه از محله‌هایی است که هنوز هم مهاجرپذیر و مهاجرفرست است. در ۴۰ سال گذشته عمدتاً به صورت خانوادگی به این محله کوچ کرده‌اند. اوایل این مهاجران بیشتر ترکمن و گیلانی بوده‌اند. از طرف دیگر، سفر از این محله به دیگر مناطق شهر نیز وجود دارد. جوادیه بیشترین بافت فرسوده را در منطقه ۱۶ دارد؛ این موضوع یکی از دافعه‌های اصلی این محله است که البته به خاطر توجه مدیران شهری به نوسازی بافت فرسوده، نرخ مهاجرت از جوادیه کاهش پیدا کرده است. در میان جوان‌های این محله نیز تمایل به مهاجرت درون‌شهری دیده می‌شود که البته با سیاست کاهش فاصله شمال و جنوب  تا حدودی این نگرش تعدیل شده است.»

کارگران ترک‌زبان «یاخچی‌آباد» را بنا کردند

کمتر کسی است که با ترک‌زبانان ارتباط داشته باشد و محله یاخچی‌آباد را نشناسد. از عنوان محله نیز به‌راحتی می‌توان فهمید که این محله را کسانی پی‌ریزی کرده‌اند که از شمال غربی ایران به تهران مهاجرت کرده‌اند. محله یاخچی‌آباد یک خانه به مساحت ۴۰ کیلومتر مربع و دارای یک سند مالکیت و متعلق به شخصی به نام «میرزا ابوالقاسم مفرح» بود. مفرح این خانه را وقف کرد و کارگران در آن یاخچی‌آباد را برپا کردند.

آمارها نشان می‌دهد بیشتر افرادی که وارد تهران شده‌اند از استان آذربایجان غربی و شهر اردبیل و همچنین استان‌های شمالی آمده‌اند. کارشناسان محلی نیز معتقدند بیش از ۴۸ درصد از ساکنان یاخچی‌آباد آذری‌زبان هستند. در حال حاضر میزان مهاجرت به محله کاهش پیدا کرده، زیرا بسیاری از مهاجرت‌های صورت‌گرفته در سال‌های قبل به دلیل امکان خرید خانه در این محله بوده است که بالا رفتن قیمت مسکن این امکان را از بین برده است.

نمایی از در قدیمی کارخانه قو

ارتباط «خزانه» با شکل‌گیری ۲ صنعت بزرگ در آن

واژه گودنشین برای جوان‌ترها خیلی ناآشناست. گودنشین‌ها کارگران مهاجری بودند که در مناطق مختلف تهران روزگار می‌گذراندند. در منطقه ۱۶ تهران در محله خزانه، گودنشینی وجود داشت. البته شکل‌گیری این محله به دهه ۳۰ و ایجاد ۲ صنعت بزرگ آن زمان در این ناحیه برمی‌گردد. با سرپا شدن کارخانه روغن نباتی قو و کوره آجرپزی، کارگران آنها که عموما ‌ترک‌زبان بودند به فکر ایجاد محله‌ای مختص به خود افتادند.

این مهاجرت‌ها بیشتر به خاطر قیمت اندک مسکن در این محله بود. در کنار جاذبه‌ای مثل امکان خرید خانه، دافعه کنونی این محله بافت فرسوده آن است. زیرا خزانه جایگاه دوم بافت فرسوده را در منطقه ۱۶ دارد. سازمان آمار کشور می‌گوید بین سال‌های ۵۵ تا ۶۵ سومین دلیل مهاجرت به تهران وقوع جنگ تحمیلی بوده است. بسیاری از کسانی که از مناطق مرزی ایران به تهران آمدند در خزانه ساکن شدند. این محله تنها محله منطقه نیز است که مهاجران فصلی دارد. مهاجرانی که در فصل سرما از استان‌های شمال‌غربی ایران به خزانه می‌آیند و با گرم شدن هوا به شهرهای خود بازمی‌گردند.

«باغ‌آذری»، خانه‌های ارزان‌قیمت و جاذبه‌ اقتصادی

اگر قرار باشد یک نماد برای ناحیه ۶ منطقه‌مان در نظر بگیریم حتماً پایانه جنوب است. این پایانه که یکی از ورودی‌های اصلی تهران است چهره محله باغ‌آذری را تغییر داده است. محله باغ‌آذری حدود ۹۰ سال پیش در باغی با همین نام ایجاد شد. به رغم وجود پایانه جنوب در این محله، باغ‌آذری در فاصله ۲۰ سال تنها ۱۵ درصد مهاجر داشته است. این رقم کوچک به خاطر جاذبه‌های اندک این محله است و از سوی دیگر، جاذبه‌ اقتصادی عامل اصلی مهاجرت ها در سال‌های اخیر ذکر شده است. این را هم اضافه کنیم که مهاجرت از این منطقه به نقاط دیگر نیز بسیار کم است. این موضوع به توان اقتصادی اهالی این محل برمی‌گردد.

در این محله به خاطر خانه‌های ریزدانه و بسیار ارزان، افرادی صاحبخانه شده‌اند که اگر بخواهند با همین سرمایه به مناطق دیگر کوچ کنند بعید است بتوانند خانه بخرند. بخش عمده‌ای از مهاجران این محله هم شهروندان افغانستانی هستند که جذب کارهایی مثل پادویی در ترمینال جنوب، باربری در بازار بلورفروشان و یا دستفروشی در حاشیه آن شده‌اند.

«علی‌آباد»؛ مدیون کارخانه‌ها و مجتمع‌های مسکونی

علی‌آباد جزو حریم تهران بود. به همین خاطر شرکت نیک‌کالا و انبارهای بزرگ مخصوص دپو کردن کالاهای مختلف، در این محله واقع شده بودند. به علاوه علی‌آباد مساحت وسیعی داشت که بیشتر آن زمین‌های بایر و خالی از سکنه بود. بنابراین، مجموعه‌هایی مثل شرکت دخانیات و شرکت نفت بر آن شدند تا مجتمع‌های بزرگ مسکونی در این محله ایجاد کنند و کارگران خود را در آن اسکان دهند. ساخت این مجتمع‌ها باعث روی آوردن جمعیت کثیری از مهاجران به علی‌آباد شد. یک شکل دیگر از مهاجرت که در محله علی‌آباد دیده می‌شود مهاجرت درون‌استانی است. بسیاری از کسانی که در جست‌وجوی کار در بازار تهران از شهرهای اطراف به آن سفر می‌کنند برای پیدا کردن محلی برای سکونت به علی‌آباد می‌آیند. دسترسی به مترو که رفت وآمد را در شهر آسان می‌کند یکی از جاذبه‌های اصلی این محله است.

«نازی‌آباد» و محاسنش

داستان کشتارگاه تهران را همه می‌دانند. کشتارگاهی که در یک روز تاریخی تبدیل به فرهنگسرای بهمن شد تا این فرهنگسرای در تمام جنوب‌شهر زبانزد عام و خاص شود. کارگران کشتارگاه نیز مهاجرانی بودند که از شهرستان‌های شمال و شمال‌غربی ایران به منطقه ۱۶ آمده بودند. این افراد در نازی‌آباد و زمین‌های اطراف کشتارگاه ساکن شدند. نازی‌آبادی‌ها به مرور زمان و در نسل‌های بعد محله‌ای را ساختند که امروز قطب اقتصادی این منطقه است.

نازی‌آباد جاذبه‌های زیادی دارد که کوچ کردن از این محله را غیرممکن می‌کند. بیشتر بودن نسبت مردان به زنان به دلیل  مهاجرت مردان در جست‌وجوی کار بوده است. در مقابل تعداد افراد کمتری از این محله رفته‌اند. این موضوع بیشتر به رونق کسب‌وکار در این محله و همچنین جذابیت‌های فرهنگی و اجتماعی آن برمی‌گردد، به طوری که حتی جوانان محله‌های دیگر منطقه ۱۶ دوست دارند برای استفاده از امکانات فرهنگی از قبیل فرهنگسرای بهمن به این محله سفر کنند.

بخش دوم: دیدگاه کارشناس

حسن رفیعی، کارشناس ارشد جمعیت‌شناسی: 

علت اصلی مهاجرت،جاذبه‌های شهری است  

«مهاجرت» پدیده‌ای غالب در شکل‌گیری محله‌های قدیمی جنوب تهران بوده و آثارش را همچنان می‌توان در بافت شهری و اجتماعی مشاهده کرد. بررسی کم و کیف مهاجرت، کمک زیادی به کارشناسان مسائل شهری  و اجتماعی می­‌کند در یافتن پاسخ در مواحهه با پرسش‌هایی از این دست که یک منطقه‌ مهاجرپذیر یا مهاجرفرست، چه بافت هویتی و  فرهنگی‌ای دارد. دانستن این مهم مدیران شهری را در پی­‌ریزی برنامه‌­های صحیح برای یک محله یاری می‌­کند. در این زمینه «حسن رفیعی»، کارشناس ارشد رشته جمعیت‌شناسی، به نکات جالبی اشاره می کند. او بر این باور است که مهاجرانی که در گذشته ‌وارد مناطق جنوب تهران شده­‌اند، بعد از گذشت چنددهه، یک هویت جمعی مستحکم را پدید آورده‌­اند که حتما باید در برنامه‌­ریزی‌های شهری به ابعاد و زوایای آن توجه کرد.

‌به عقیده حسن رفیعی، مهاجرت دلایل مختلفی دارد. مثلا منطقه‌هایی مانند ۱۰ و ۱۱ به دلیل نزدیکی به میدان آزادی و خروجی‌ها و ورودی‌های مرکز شهر برای مهاجران جاذبه دارند، جاذبه منطقه ۱۶؛ اجاره‌های پایین، خانه‌های کوچک‌تر و نزدیکی به راه‌آهن و پایانه جنوب، وجود کارخانه‌ها و صنایع مختلف از جمله روغن نباتی قو، سیلو و انبار غله، چیت‌سازی، راه‌آهن، گمرک و ... بوده و در دوره‌های بعد، افزایش‌ امکانات و خدمات از جمله وجود فرهنگسرای بهمن، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مراکز رفاهی و تفریحی تهران، یکی از امتیازهای این منطقه است: «پیش از انقلاب، وجود کشتارگاه، گله‌های گوسفند و چوب‌داران یکی از عوامل گریز مردم از سکونت در این منطقه بود. پس از تخریب کشتارگاه، انتقال دام‌ها و ایجاد چند فضای سبز مناسب در آن، مردم آرام‌آرام به آن روی آوردند و به این منطقه مهاجرت کردند.»

مهاجرت و شکل‌گیری هویت محله‌ها

‌بررسی‌ نتایج مطالعات کارشناسان اجتماعی نشان می‌دهد که بیشتر مهاجران این منطقه و مناطق همجوارش، آذری‌زبان بودند. او درباره رونق پدیده مهاجرت در این بخش از تهران توضیح می‌دهد: «ساکن شدن روستایی‌ها و ‌شهری‌ها در یک یا چند کوچه، آن هم در کنار یکدیگر، باعث شد که بافت محکم فامیلی و فامیل‌سالاری شکل بگیرد و یک سازمان غیررسمی با اتحاد کامل پدید آید. هیئت‌های عزاداری و مساجد ویژه شهرهای آذری‌زبان در مناطق جنوب شهر تهران، نماد بارز این همبستگی به شمار می‌آیند.»

به گفته این جمعیت‌شناس، این سازمان غیررسمی متشکل از آذری‌زبانان را می‌توان در مکان‌هایی مانند قهوه‌خانه‌های نازی‌آباد، خزانه و جوادیه نیز مشاهده کرد. جدا از بافت سنتی آن، یعنی مراکزی مانند جگرکی‌های میدان بهمن یا مراکز فروش فرآورده‌های دامی، که به رونق اقتصادی منطقه ۱۶ کمک می‌کرد، نوسازی شهری در سال‌های اخیر، ساخت پل بی‌نظیر جوادیه که به همت شهرداری ممکن شد، اثری مهم بر هویت‌یابی ‌این مهاجران گذاشته است: «اینها اکنون خود را متعلق به محله‌شان می‌دانند. خود من از نزدیک این همبستگی قومی را در نقاط مختلف تهران و به‌ویژه در جنوب شهر و در محله‌هایی مثل نازی‌آباد، جوادیه، یافت‌آباد و شادآباد بارها مشاهده کرده‌ام.»

کاهش میزان جرم در محله‌های سنتی تهران

هنوز هم به محل‌های زندگی ما «محله» می‌گویند و از سوی دیگر  از زبان کارشناسان می‌شنویم که محله تعریف‌ خاص خودش را دارد و بر این اساس، محله‌های امروزی در چارچوب آن قرار نمی‌گیرند. به نظر شما محله چه تعریفی دارد؟ رفیعی در پاسخ  می‌گوید: «در واقع، محله به جایی گفته می‌شود که از لحاظ بافت جمعیتی یک اجتماع کوچک را تشکیل می‌دهد. خانواده‌هایی که در یک محدوده معین زندگی می‌کنند و از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بسیار به هم شبیه هستند و از نظر عاطفی قرابت بسیاری دارند. بدین ترتیب، «محله» جایی است که ساکنان آن نه‌تنها در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند، بلکه از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز در یک گروه مشخص جمعیتی قرار می‌گیرند.»

او ادامه می دهد: «البته تعریف محله به همین چیزها محدود نمی‌شود. «محله» در معنای سنتی آن یک واحد اجتماعی کم‌نظیر است که مانند یک دروازه بزرگ، راه را بر بسیاری از جرائم سد می‌کند و در اثر پیوند عاطفی‌ای که به وجود می‌آورد، باعث می‌شود مانند یک محرک بزرگ موضوعات ستایش‌آمیز اخلاقی و فرهنگی در جامعه رواج پیدا کند. همان‌طور که می‌دانیم، تحقیقات اخیر نشان داده، میزان جرم و جنایت در محله‌های سنتی بسیار کمتر از محله‌هایی است که در آنها بافت مهاجرنشین رو به افزایش است.»

صورت رنگ‌باخته «محله» 

گرچه برخی کارشناسان جامعه‌شناسی تاکید می‌کنند که مفهوم قدیمی «محله» رو به ناپدید شدن است و دیگر محله‌ای که به تمام معنا متجانس باشد کمتر دیده می‌شود، اما جمعیت‌شناس هم‌محله‌ای می‌گوید: «هنوز هم در بعضی نقاط این شهر می‌توان شاهد این پیوستگی‌ها بود. می‌شود گفت در محله‌های جنوبی تهران این موضوع هنوز ملموس است، اما از سوی دیگر، می‌توان گفت که در برخی از نقاط تهران هم این مفهوم رنگ‌باخته و این گفته درست است.»

«خیلی‌ها اعتقاد دارند احیای شکل سنتی محله‌های قدیمی می‌تواند درمانی برای بیماری‌های نوظهور اجتماعی مثل بزهکاری باشد.»

رفیعی با بیان این جمله ادامه می‌دهد: «این روش قطعاً می‌تواند به عنوان یک راه درمان واقعی شناخته شود. روزبه‌روز مهاجرت به شهرها و خصوصاً تهران افزایش می‌یابد و افراد در این ناآشنایی‌ها غرق می‌شوند. از آن گذشته، تهران شهری است که جابه‌جایی جمعیتی زیادی دارد و بدین ترتیب، آثار و حس محبت و وفاداری بین ساکنان یک محله و همچنین مفهوم واژگانی مثل «بچه‌محل» به مرور زمان کمتر می‌شود.»

برچسب‌ها