پیشینه تهران به صد یا ۲۰۰سال گذشته برنمی‌گردد بلکه این شهرپرهیاهو قدمتی هزاران ساله دارد. در دهه‌های پیش کاوش‌هایی در قیطریه و دروس انجام شد که در آن قدمت تهران را حدود ۳هزار تخمین زدند، اما حفاری‌های فاضلاب شهری در دی‌۱۳۹۳قدمت تهران، تمدن و استقرار انسان در این ناحیه را بیش از ۴هزار سال به عقب برد.

همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: تاریخچه و هویت‌های متعددی برای تهران قدیم نقل شده است، اما دانستن حقایقی از سرنوشت و داستان تهران قدیم از زبان «مریم معانی» استاد دانشگاه، باستان‌شناس و پژوهشگر علوم باستان‌شناسی شنیدنی و خواندنی است.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا ببینید

دروازه  ۵۰۰ ساله  شاه طهماسب - دروازه عبدالعظیم 

محققان و تاریخ نگاران قدمت تهران را بیش از ۷هزار سال می‌دانند. «معانی» علت این قدمت را کشف پیکر قدیمی در خیابان مولوی می‌داند: «در حفاری‌های فاضلاب خیابان مولوی تهران اسکلت زنی پیدا شد که به حدود ۷ هزار سال قبل یعنی دوره نوسنگی تعلق داشت. این کشف واقعاً شگفت‌انگیز تمام تاریخچه و تفکرات در مورد قدمت تهران را زیرورو کرد. اگر بخواهیم به صورت ثبت شده در نظر بگیریم اولین بار نام تهران توسط «تئودوسیوس» مورخ یونانی در اواخر سده دوم پیش از میلاد برده شده است. او در یکی از متون خود از «تهران» تحت عنوان یک روستایی یا ییلاق توابع ری بزرگ نام می‌برد. البته قدیمی‌ترین سند فارسی که در قریه تهران در حوالی ری کهن نام برده،  به سده سوم هجری قمری تعلق دارد. باید بدانید طی چند هزار سال، شهر معتبر و مهم، شهر «ری» بوده است. در متون هخامنشیان «شهر ری» به «راجیانا یا رِگا» معروف و جزء یکی از ۳ منطقه مهم حکومت مادها به شمار می‌آمده است.»

تهران امروز، قریه ری دیروز

به گفته معانی، در آن دوران تهران در واقع یک قریه یا روستایی بوده که در شمال ری به عنوان ییلاقات ری از آن استفاده می‌کردند. روستا و قریه بودن تهران تا سال ۹۶۱ هجری قمری همچنان ادامه پیدا می‌کند. او می‌گوید: «در این زمان به دستور شاه «طهماسب اول صفوی» یک حصار در اطراف تهران و توابع آن به دلیل اینکه شاهان صفوی برای زیارت جدشان به شاه عبدالعظیم می‌آمدند، کشیده می‌شود. سپاه، لشکریان و کشوریانی که همراه آنها برای زیارت می‌آمدند، در این محدوه مستقر می‌شده‌اند. این حصار که به حصار «شاه طهماسبی» هم معروف است ۱۱۴ برج و ۴ دروازه دارد. نام دروازه‌هایش هنوز هم در نقاط مختلف شهر تهران بر زبان جاری است. شمیران، دولاب، شاه عبدالعظیم و قزوین این ۴ دروازه را تشکیل می‌دهد که حصار شاه طهماسبی را روی آن بنا کردند. به واسطه این حصار روستای «ته‌ران یا تهران» با ۴ محله اصلی یعنی عودلاجان، سنگلج و چاله‌میدان و بازار شکل می‌گیرد و ارگ سلطنتی هم بخشی از شهر می‌شود. همچنین محله جدیدی با عنوان محله «دولت» نیز در اواخر دوره قاجار در کنار دروازه دولت ایجاد می‌شود. علاوه بر این محله‌ها در اواخر دوره قاجار ۲ دروازه دیگر هم به نام‌های دروازه دولت و دروازه محمدیه در این حصار جای می‌گیرند. این داستان تا سال ۱۲۰۰ هجری قمری که آقا محمدخان قاجار بر تخت سلطنت می‌نشیند، به همین سیاق ادامه پیدا می‌کند، اما با به دست گرفتن قدرت شاهانه، «آقا محمدخان قاجار» تهران را رسماً به عنوان پایتخت معرفی می‌کند.»

نمای از تهران قدیم

تهران قدیم و داستان حصار ۸ضلعی ناصری

در دوره ناصرالدین شاه حصاره تهران تغییر می‌کند و این بار بخش‌های دیگری در حصار افزوده می‌شود. «معانی» درباره تاریخچه این حصار و بخش‌های آن می‌گوید: «در سال ۱۲۸۴ هجری قمری در عصر «ناصرالدین شاه قاجار»، حصار جدیدی به شکل ۸ ضلعی نامنظم با ۱۲ دروازه به دور شهر کشیده می‌شود که به حصار نه ضلعی معروف است. این حصار هشت‌ضلعی در پیرامون خود خندقی داشته که شهر را از زمین‌های پیرامونش جدا می‌کرده است. در زمان حمله به شهر توسط دشمنان خندق را آب می‌بستند و ارتباط شهر را با خارج جدا می‌کردند. تنها ارتباط آن توسط پل‌های چوبی بوده که جلو دروازه‌ها باز می‌شده و از آن می‌توانستند عبور و مرور کنند. به کمک این خندق جلوی ورود دشمن را می‌گرفتند. غیر از دروازه‌هایی که در اطراف شهر و در ابتدای خندق وجود داشتند، در داخل خود شهر هم، یکسری دروازه‌هایی بود که در بخش‌های مختلف شهر وجود داشت و حدود ارگ شاهی، عمارت شاهی و کاخ‌های سلطنتی را از هم مجزا می‌کردند. این دروازه‌های داخلی به نام‌های دروازه چراغ باغ، ناصریه، باب همایون، علاءالدوله، باغ شاه، لاله‌زار، ارگ، دروازه نو و سردر الماسیه شهرت داشتند.»

نخستین آمارگیری تهران

به اعتقاد «معانی» بر اساس اسناد به دست آمده در اواسط حکومت ناصرالدین شاه، از وضعیت سکونت در تهران، آماری گردآوری می‌شود. «معانی» به چگونگی و نحوه این آمارگیری اشاره می‌کند و می‌گوید: «ناصرالدین شاه ۳سفر به فرنگ کرد و این سفرها باعث ورود مدرنیته به ایران شد و برای توسعه و پیشرفت کشور در زمینه‌های مختلف از فرنگستان الگوگیری کرد. آمارگیری نیز از جمله روشنفکری‌های ناصرالدین شاه بعد از سفر به فرنگستان بود. به شاه اینگونه القاء شده بود که اگر شما می‌خواهید یک حکومت قابلی داشته باشید، آمارگیری یکی از کارهایی است که باید انجام بدهید که بدانید مردم چه کاره هستند و در چه رشته‌هایی و پیشه‌هایی فعالیت دارند یا چه قومیت‌هایی را تشکیل می‌دهند.»

نخستین ساکنان تهران چه کسانی بودند؟

برای اولین بار در دوره صدارت آقاخان نوری دستور داده شد که آمارگیری در تهران انجام دهند. البته این آمارگیری از خود مردم و پیشه‌هایشان انجام و در یک کتابچه درج شد، هرچند از آن هیچ استفاده‌ای نشد که البته الان از اسناد مهم تاریخ اجتماعی تهران به شمار می‌رود. معانی در ادامه درباره این آمارگیری توضیح بیشتری می‌دهد و می‌گوید: «از اطلاعات این آمارگیری استفاده نشد، اما در سال ۱۲۴۶ هجری شمسی در اواخر عصر ناصری توسط «میرزا عبدالغفار نجم‌الدوله» که یکی از معلمان ریاضی دارالفنون بود با شیوه‌های جدید در مدت ۵۵ روز آمارگیری دیگری از مردم تهران انجام شد و برخلاف آمارگیری مرحله اول، اطلاعات آن به عنوان تشخیص نفوس دارالخلافه منتشر شد.»

در این سرشماری جمعیت تهران در سال ۱۲۴۶ شمسی بیش از  ۱۵۵ هزار و ۷۳۶ نفر بود. در این سرشماری معلوم شد که تنها ۲۶% از جمعیت در این شهر متولد شدند و در واقع  تهرانی هستند. یعنی حدود سه‌چهارم این جمعیت را مهاجران تشکیل می‌دادند. باز بر پایه همین آمار مشخص شد که ۵ و نیم درصد این مهاجران که بافت جمعیت پایتخت را تشکیل می‌دادند، آذربایجانی‌ها و ۶ درصد هم اصفهانی‌ها هستند و کاشانی‌ها و شیرازی‌ها در مرتبه‌های بعدی قرار می‌گیرند.

آماری که نجم‌الدوله گرفت به ما نشان می‌دهد که بزرگ‌ترین جمعیت پیشه‌وران تهران کوچنده‌های شیرازی و اصفهانی بودند و افشارهای ترک‌زبان بیشترین شمار جمعیت طایفه‌ای و قومی تهران را تشکیل می‌دادند. در این شهر البته از مذاهب مختلف هم حضور داشتند یعنی هم زرتشتیان، ارامنه و کلیمی‌ها هم هستند که در کنار مسلمان‌ها زندگی می‌کردند و تعداد کلیمی‌ها از ارامنه و زرتشتیان بیشتر بود. بعد از این آمارگیری می‌بینیم که در سال ۱۲۶۲ و ۱۲۶۳ در عصر مظفرالدین شاه و همین‌طور در سال ۱۳۰۱ در دوره احمدشاه هم سرشماری‌هایی شده و جمعیت تهران در این دوره به ۲۱۰ هزار نفر رسیده بود. اما مهم‌ترین سرشماری که صورت گرفته به سال ۱۳۱۸ در دوره پهلوی اول و وزارت علی‌اصغر حکمت، اختصاص دارد که به شیوه علمی و دقیق انجام و مشخص شد که تعداد نفوس تهران  ۵۴۰ هزار و ۸۷ نفر هستند. همچنین در این سرشماری‌ پیشه‌ها، حرفه‌ها و صنوف هم درج شده بود.

برچسب‌ها