همشهری آنلاین - مریم قاسمی : تعداد بسیاری از جوانان و نوجوانان حافظ و قاری قرآن ساکن در محلههای مختلف تهران همه موفقیتهایشان را مرهون تلاشهای او میدانند و حاضر نیستنتد به هیچ قیمتی او را از دست دهند. استاد «حاتم رجبی» متولد ۱۳۶۰ است و دکتری فلسفه دارد و بیش از ۳ دهه در نقاط مختلف تهران، بهویژه در جنوب تهران، فعالیت میکند. در این گزارش با او بیشتر آشنا میشوید.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
اولین جایزه؛ اسکناس۲۰ تومانی نو!
حاتم رجبی از یازدهسالگی مربی قرآن بوده. ماجرای مربی شدن او در دوران کودکی و نوجوانی داستان جالبی دارد: «یازده سال بیشتر نداشتم که ۲۰۰ آیه قرآن را حفظ کردم. استادم آقای حبیبی که در هیئت به ما قرآن یاد میداد، برای خواندن قرآن جایزه تعیین کرده بود. او به تمام بچهها گفته بود که هر کس قرآن را زیبا و شیوا قرائت کند جایزه میگیرد. آن جایزه یک اسکناس ۲۰ تومانی نو بود! او برای اینکه ما تشویق شویم کارهای زیادی انجام میداد، مثلا بچههایی را که حافظ قرآن میشدند برای معلمی انتخاب میکرد. فراموش نمیکنم که وقتی ۲۰۰ آیه قران را حفظ کردم، تعلیم ۵ نفر از بچهها را به من سپرد تا به آنها در حفظ و قرائت قرآن کمک کنم. من هم این کار را انجام دادم و آنها پا به پای تمرینات حافظ قرآن شدند. وقتی استادم میدید من از هر فرصتی برای تمرین دادن به بچهها استفاده میکنم و بچه ها رو به رشد و پیشرفت هستند، بیشتر تشویقم میکرد. آن وقتها به من عنوان معلم کوچک را داده بود.»
اختصاص یکی از اتاقهای خانهمان به تعلیم قرآن
وقتی از مدیر موسسه فرهنگی قرآن و عترت امام رضا(ع) سوال میکنم که چطور شد در این مسیر قرار گرفتید، میگوید: «از همان دوران کودکی میدیدم که پدر و مادرم عاشق قرآن هستند. پدرم خیلی مرا تشویق کرد تا در این مسیر قرار بگیرم. سال۷۲ خانه ما دو اتاق بیشتر نداشت و یک اتاق را به تعلیم قرآن اختصاص داده بودیم. پدر و مادرم همیشه میگفتند پایانی برای تعالیم قرآن نیست. درست میگفتند؛ هربار سراغ قرآن میرفتم نکته تازهای درمییافتم. انگار قرائت قرآن چیزی داشت که علاقه مرا بیشتر میکرد و به طرف خود میکشاند.»
رجبی ادامه میدهد: «از کودکی در آیات قرآن بیشتر دنبال خودم میگشتم تا خودم را پیدا کنم و این انگیزهام را برای یادگیری بیشتر میکرد. همیشه کاربردی کردن قرآن در زندگی را دنبال میکردم، یعنی تلاش میکردم تا پیامهای قرآن را در زندگی ام جاری کنم. وقتی این کار را انجام میدادم حس بسیار خوبی داشتم که در هیچ جایی و هیچ چیزی آن را تجربه نمیکردم.»
همین طور که غرق گفتوگو با مدیر موسسه فرهنگی قرآن و عترت و امام رضا(ع) شدیم، پیش خودمان گفتیم شاید از این راه درآمد کسب میکند، اما او میگوید: «هیچ پولی از این راه کسب نمیکنم و به حق خودم به عنوان یک معلم و استاد دانشگاه راضیام.»
خانه خریدم تا بچهها قرآن یاد بگیرند
همین که متوجه شدم رجبی از کلاسهای آموزشی قرآن کسب درآمد نمیکند، به نظرم جالب رسید برای همین از او خواستم درباره راهاندازی مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت امام رضا(ع) بگوید: «از سال ۷۲ به فکر راهاندازی جایی بودم که در آن بتوانم کلاس آموزشی قرآن برگزار کنم. چون اولین کلاسمان در یکی از دو اتاق خانهمان در محله خلیج فارس منطقه۱۸ بود که آن موقع دارالقرآن امام رضا(ع) نام داشت و الان هم که در محله سیمتری جی منطقه۹ و تعدادی از محلههای دیگر تهران مثل آذری، صادقیه، پاسداران و ... این کلاسها برگزار میشود. اما چطور این مؤسسه تأسیس شد؟ باید بگویم که باید این کار را انجام میدادیم، بچههایی که به کلاس قرآن خانه ما میآمدند، تمام امیدشان به این بود که این دورههای آموزشی به صورت رایگان برگزار میشود و هیچ هزینهای پرداخت نمیکنند و برای همین هر روز تعدادشان بیشتر و بیشتر میشد و ما هم برای اینکه زحماتمان به باد نرود خانهای را با کمک پدر و مادرم خریداری کردیم و دورههای آموزشی رایگان قرآن را فعال و پررنگ تر از قبل کردیم. حالا کانون قرآن و عترت امام رضا(ع) در منطقه ۹ میزبان شاگردانی است که از نقاط مختلف شهر تهران به اینجا میآیند. چون محل این موسسه در منطقه۹ در دسترس همه است و البته پتانسیل دینی بالایی دارد.»