همشهری آنلاین - پارسا مهر: عده دیگری میگویند نام زعفرانیه از روزی که پیاز زعفران را در باغ سعدآباد کاشتند، روی این محله ماند. در کتاب «طهران» آمده است، زعفرانیه بخشی از شمیران محسوب میشود که در میان محلههای ولنجک، سعدآباد، تجریش و باغ فردوس جا گرفته است. محله محمودیه را هم میتوان بخشی از زعفرانیه به حساب آورد که در جنوبیترین قسمت زعفرانیه و در مجاورت بزرگراه چمران قرارگرفته است.
قصههای خواندنی تهران را اینجا بببینید
این بخش از شمیران، از زمان محمد شاه، جای خودش را در کتابهای تاریخ باز کرد و بعدتر که کاخ سعدآباد را ساختند، دیگر زعفرانیه هم برای خودش اسم و رسمی به هم زد. سعدآباد در دوره قاجار یک روستا و باغ بود، اما پهلویها چند عمارت و کاخ در آن ساختند و سعدآباد به یکی از مهمترین و بزرگترین کاخهای سلطنتی تبدیل شد. رضا خان و بعد از او محمدرضا پهلوی، در عمارتهای همین کاخ زندگی میکردند و به همین دلیل، پای درباریان و ارتشیها و سفیران خارجی به زعفرانیه باز شد.
آبادیها و ساکنان قدیم
در کتاب «طهران» نوشته شده است، بخشی از تاریخ زعفرانیه زیر نام شاهان و درباریان کمرنگ شد. سالها قبل از ورود درباریان، این محلهآبادی کوچکی بود که دور از زرق و برق کاخهای مجلل، روستاییانی با صفا داشت؛ کسانی که روزگاری در نخستین سکونتگاههای این محله زندگی میکردند و اهالیآبادیهای این منطقه بودند. ده اسدآباد، بخشی از زعفرانیه است که پیش از آنکه این محله بخشی از شهر تهران شود، سکونتگاه نخستین ساکنان زعفرانیه بود؛ کسانی که آب وهوای خوش شمیران را برای سکونت و کشاورزی مناسب دیده بودند و درآبادیهای شمالی پایتخت روزگار میگذراندند. «محمودیه» هم از ابتدا محل زندگی چند خانواده مسیحی بود که دام پرورش میدادند و بعدتر مثل دیگر نقاط شمیران، گسترده شد.
خاطره آبادیهای قدیمی
«محمدرضا محمدی» تاریخشناس و استاد دانشگاه درباره تاریخچه زعفرانیه میگوید: «پس از انقلاب که بخشی از ساکنان محله به دلیل وابستگی به دربار پهلوی و یا دلایل دیگر ترک وطن کردند، زعفرانیه ماند و گروهی از ساکنان قدیمیاش به همراه مهمانان جدیدی که قرار بود در آپارتمانهای بزرگ آن ساکن شوند.»
زعفرانیه همواره پذیرای طبقه اجتماعی مرفه پایتخت بوده است، اما پس از انقلاب، کاخهای سعدآباد به مجموعهای تاریخی ـ فرهنگی برای بازدید مردم تبدیل شد. امروزه زعفرانیه شاخص بخشی از شناسنامه زندگی مرفه در پایتخت است، با ساختمانها و اتومبیلها و فروشگاههای جورواجور. در میان این زندگی مرفه و مدرن، میتوان نشانههایی از زعفرانیه قدیم هم یافت. عمارتهای کوچک و بزرگی که نشان از قدمت محله دارند و گاهی هم کوچههای باریک و بنبستی که خاطرهآبادیهای قدیم را زنده نگه میدارند. نام زعفرانیه را چه از رنگ در باغ سعدآباد و چه از زعفرانهایی که در باغ کاشته بودند، گرفته باشند نامی است برازنده برای بخشی از شمیران که کاخی در خود دارد و نماینده آن بخش از پایتخت است که به اصطلاح آَن را «شمال شهر» مینامیم.
مفاخر محله
استاد «احمد دالکی» اصالت شیرازی دارد و یکی از اهالی زعفرانیه است. دالکی از نخستین دانشجویانی بود که همزمان با تأسیس دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز وارد این دانشگاه شد و در سال۱۳۴۲ انستیتو هوا فضای هلند او را در رشته فتوگرامتری (نقشهبرداری هوایی) پذیرفت. دالکی درسش را که تمام کرد به ایران بازگشت، اما ۴ سال بعد دوباره به هلند رفت و در رشته مهندسی تفسیر عکسهای هوایی در منابع طبیعی تحصیل کرد. در سال ۱۳۷۵ هم یک دوره تخصصی کاربرد ماهواره در منابع طبیعی را در آمریکا گذراند و در تمام این سالها با دانشگاهها و دانشجویان ایرانی در ارتباط بود.
طوایف و هر آنچه در قدیم بوده
در کتاب «طهران» آمده است، زارعیها و باقریها از طوایف اولیهای بودند که از حوالی نایین اصفهان به اراضی زعفرانیه مهاجرت و این محله را پایهگذاری کردند. در این محل یک باب حمام، آب انبار آقای خدایی و ۴ قنات وجود داشته است. در ابتدا این محله به دلیل واقع شدن اداره برق در آن، برق بامداد نامیده میشد و بعدها به زعفرانیه تغییر نام داد.
جغرافیای محله
در کتاب جغرافیای شمیران آمده است: «از تپههای مشرف به زعفرانیه میتوان به ایستگاه اول تله کابین توچال رسید. کوههای مشرف به زعفرانیه و ولنجک عبارتند از کوه کاره دلواز، کوه گردرک، کوه گل خاص (۲۲۸۰ متر)، کوه کروا (۲۹۵۰ متر) و قله ولنجک (۳۱۰۰ متر). این محله حدود ۲۴ هزار نفر جمعیت دارد. معابر محله شیب زیادی دارد و سطح محله بهطور متوسط در ارتفاع ۱۶۵۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا واقع شده است. زعفرانیه، از شرق به تجریش، روستای اسدآباد و کاخ سعدآباد و از جنوب به خیابان ولیعصر(عج) و محله محمودیه محدود میشود. در غرب آن نیز محدوده کوچه کاریز و محله ولنجک و در شمال آن رشته کوههای البرز واقع شده است. رودخانه و مسیلی به نام رودخانه ولنجک نیز محله زعفرانیه را از محله ولنجک جدا میکند.
محلهام را دوست دارم
دیدگاههای اهالی درباره محله زعفرانیهگاه با هم متفاوت است. در ادامه به سراغ اهالی رفتیم تا نظرشان را درباره زعفرانیه جویا شویم. «کیومرت میرمرادی» درباره محلهاش میگوید: «این محله را دوست دارم، چون چندین نسل از اجدادم اینجا زندگی کردهاند. همه کوچهپسکوچههایش برایم پر از خاطرات خوب بچگی است.»
«مهرداد امینی» یکی دیگر از اهالی این محله است که میگوید: «آب و هوای محله را دوست دارم. صبحها هوای لطیف داریم و بعد از ظهرها بهترین مکان را برای قدم زدن. ولی کاش مشکل ترافیک در معابر اصلی محله وجود نداشت.»
رواج آپارتماننشینی
(مرحوم) «حسن جوهرچی» بازیگر سینما و تئاتر، در سال ۱۳۴۷ از پدر و مادری اردبیلی در تهران متولد شد (و ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ دعوت حق را لبیک گفت.) تحصیلاتش در رشته عکاسی دانشگاه هنر ناتمام ماند، اما دوره کارشناسی تئاتر را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گذراند. سال ۱۳۶۷، بازیگری سینما را با بازی در فیلم «فیل در تاریکی» شروع کرد، اما نخستین نقش مهم او در سال ۱۳۷۰ در فیلم «برخورد» به کارگردانی سیروس الوند اجرا شد. این نقش برای او آغاز جدی بازیگری در سینما شد، اما جوهرچی با ایفای نقش در سریال در «پناه تو» به شهرت رسید.
(مرحوم) جوهرچی که در محله زعفرانیه زندگی میکرد در توصیف این محله میگفت: «متولد میدان خراسان هستم، ولی چند سال است که ساکن زعفرانیه شدهام. زعفرانیه را به دلیل آرامش و سکوتش بسیار دوست دارم. اینجا برای افرادی مثل من که به دنبال آرامش هستند، محلی مناسب برای زندگی است.»
الگوهای معماری نامناسب
هنرپیشه هممحلهای از تفاوتهای زندگی در دو سوی شهر میگفت: «زندگی در این محله با زندگی در جنوب شهر خیلی تفاوت دارد. محله کودکی و نوجوانیام، میدان خراسان، به دلیل بافت سنتیاش خیلی شلوغ بود. در جنوب شهر، همسایه از حال همسایه خبر دارد، ولی اینجا اینطور نیست. من تا ۱۹ سالگی در میدان خراسان زندگی کردم و بیشتر خاطرههایم به آنجا مربوط است. من دوستان خوبی داشتم و بیشتر دوران کودکی و نوجوانیام را در کوچه سپری کردم. یادم میآید آن زمان در حوالی دروازه دولاب، باغها و خانههای بزرگ و ویلایی وجود داشت. کوچه زیبا در میدان خراسان نیز محلهای بازارینشین بود. بازاریهای متمول در آنجا زندگی میکردند و خانههایشان نمای سنتی داشت.
بعدها همه اینها تغییر کرد و معماری تهران ناگهان عجیب و غریب شد. معماری زعفرانیه و فرمانیه و محلههای اطراف، شبیه معماری اروپایی است. وقتی وارد منطقه زعفرانیه میشوی مثل این است که از تهران کنده شدهای! ساختمانهای بسیار شیکی اینجا وجود دارد که متأسفانه معماری آنها براساس الگوهای غربی و اروپایی طراحی شده است. اما خوشبختانه ساختمانهایی که شهرداری برای ارائه خدمات ساخته است در پایین شهر و بالای شهر تفاوت چندانی ندارند. سبک زندگی همه مردم تغییرکرده و آپارتماننشینی رواج یافته است؛ چه بالای شهر و چه پایین شهر.
مهمترین تحولات زعفرانیه
۱۲۲۳
محمدخان قاجار دستور ساخت قصر محمدیه را داد.
۱۲۲۷
محمدشاه در عمارت نیمهتمام قصر محمدیه از دنیا رفت.
۱۳۲۰
گروهی از کارگران نائینی در محدوده محمدیه ساکن شدند. حسینیه محمدیه هم در این زمان ساخته شد.
۱۳۳۴
با کمک سرهنگ «ابراهیم منصور» از مالکان بزرگ محمدیه، یک مسجد به جای حسینیه محمدیه ساخته شد.
۱۳۳۸
کارخانه برق بامداد که تا سال ۱۳۴۵ روشنایی زعفرانیه را تأمین میکرد، افتتاح شد.
۱۳۴۲
تاجری به نام «حسین خداداد» عمارت مهدی منصور را خرید و شروع به بازسازی آن کرد. بازسازی تا سال ۱۳۵۶ ادامه داشت و پس از انقلاب اسلامی این بنا مصادره شد.
۱۳۷۸
عمارت «حسین خداداد» به موزه تماشاگه زمان تبدیل شد.
دهه ۷۰
ساختوسازها در زعفرانیه اوج گرفت.
------------------------------------
منتشر شده در همشهری محله منطقه یک به تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۲۰