همشهری آنلاین- ابوذر چهل امیرانی: رسم جوانمردی و رسیدگی به همسایهها را از پدر مرحومش به یادگار برده است. یک شهر بهاسم «احمد داودیزنجانی» قسم میخوردند و هر وقت با کامیون از کار و سفر به خانه برمیگشت، چند کیسه دست زن و بچههایش میداد تا به دست خانوادههای کمبضاعت محله برسانند. پروینخانم از کودکی عاشق مرام پدرش شد و قول داد تا آخر عمر هوای نیازمندان را داشته باشد. وقتی هم که «صمد محمدزنجانی» به خواستگاریاش آمد، از او قول گرفت در کارهای خیرخواهانه همراه او باشد.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
مغازهای که انباری شد
الحق که آقاصمد گل کاشت و حتی بیشتر از همسرش پای کار آمد. وقتی از زنجان به تهران و منطقه۱۷ آمدند، مغازه کنار خانهاش را به همسرش داد تا خیاطی و درآمدش را صرف نیازمندان کند. «سیفالله حبیبی» از ساکنان قدیمی منطقه۱۷ میگوید: «خانم زنجانی در همین مغازه شروع به جمعآوری موادغذایی و لباس از هممحلهایها کرد تا بین خانوادههای محروم توزیع کند. ساکنان منطقه هم با وجودی که از اقشار کمدرآمد بودند، هیچوقت از کمک به افراد بیبضاعت دریغ نکردند و پروینخانم را واسطه این کار قرار دادند، طوری که مغازه خیاطی به انباری بزرگی از اجناس اهدایی اهالی تبدیل شد.»
«جعفر سلیمانیمقام» هم که از کارهای خیر این خانواده باخبر است، میگوید: «یادم میآید همسر خانم زنجانی به بچههای یتیم پول توجیبی میداد و در بستهبندی موادغذایی به پروینخانم و همسایهها کمک میکرد.»
مهر اولین سال، خانم زنجانی برای جمعآوری لوازمالتحریر، کفش و لباس دانشآموزهای کمبضاعت شروع بهکار کرد و در کمتر از ۳روز، بستههای زیادی بین این بچهها توزیع شد.
واگذاری رایگان خانه به نیازمندان
فعالیتهای زنجانی به همینها محدود نشد. قبل از عید شروع به دوخت لباس برای بچهها و خانوادههای محروم کرد و در ماه مبارک رمضان، این خانوادهها را به خانهاش دعوت کرد تا افطاری و شام بخورند.
«زهرا کاملی» که بیش از ۷۰ساله و از ساکنان قدیمی محله است، میگوید: «پروین خانم برای جمعآوری کمکهای مردمی، زیرزمینی در یکی از کوچهها اجاره کرده بود، اما همسرش که یکروز به آنجا رفته بود و دیوارهای نمدار آن را دید، شبانه وسایل خانه را به طبقه بالا برد و اتاق پشتی مغازه را برای کارهای خیر همسرش اختصاص داد.»
پروینخانم هر از گاهی متوجه میشد که شبانه به میزان کمکهای اهدایی اهالی اضافه میشود. وقتی پی ماجرا را گرفت، متوجه شد آقاصمد به بهانه مرتب کردن وسایل، چند کیسه برنج، چند حلب روغن یا چند گونی قند و شکر به آنجا میبرد و چیزی به همسرش نمیگوید. چندی بعد، آقاصمد حیاط خانه را با ایرانیت پوشاند و دورتادور آن را قفسهبندی کرد. سپس به همسرش پیشنهاد داد بهجای خرید غذا از رستورانها، همینجا آشپزی کنند و غذای خانوادهها را بپزند.
کمتر از یکماه بعد، دوباره همسرش را حیرتزده کرد. خانهای چند کوچه بالاتر خرید و از همسرش خواست به آنجا نقلمکان کنند تا این خانه، بهطور کامل وقف کارهای خیر شود. حتی پیشنهاد داد طبقه بالا را در اختیار خانوادههایی قرار دهند که خانه ندارند و شرط هم گذاشت که آنها حق ندارند اجاره یا پول آب، برق و گاز بدهند.
وقتی حامی اصلی پروینخانم آسمانی شد
خانم زنجانی میگوید: «با پولی که داشتیم، فقط میتوانستیم ۲۰کیلو برنج بخریم، اما ۱۰۰کیلو برنج میخریدیم. آقاصمد میپرسید پولش را از کجا میآوری؟ به او میگفتم خدا بزرگ است. چند روز بعد، خودش به من چک میداد و میگفت برو با مغازهدار تسویه کن. میپرسیدم حساب بدهیهایم را داری؟ میگفت؛ بله، همه را روی یخ نوشتهام!»
با فوت آقاصمد، حامی اصلی خیریه و پروینخانم هم از دنیا رفت. البته او همه داراییاش را به اسم پروین خانم زد و خانم زنجانی هم وصیت کرده بچههایش این راه را ادامه دهند. او که بیش از ۴۰سال در کارهای خیر فعالیت داشته، خیریه «سروش آسمانی امام علی(ع)» را ۱۶دی سال۱۳۹۲ به ثبت رسانده است.
ارائه بستههای کمکمعیشتی، پوشاک و لوازمالتحریر به خانوادههای نیازمند در مناسبتهای مختلف، برپایی کلاسهای تقویتی رایگان برای دانشآموزان بیبضاعت، ارائه خدمات رایگان پزشکی و دندانپزشکی با همکاری پزشکان نیکوکار، تأمین داروی نیازمندان و معاینه دورهای آنها، اشتغالزایی برای بانوان سرپرست خانوار با راهاندازی آشپزخانه، برپایی اردوهای تفریحی و زیارتی برای خانوادههای کمبضاعت، بستری معتادان در کمپهای ترک اعتیاد و برپایی کلاس برای آنها در مسجد همدانیها، برپایی سفره مهربانی، حمایت از کودکانکار و برپایی کلاسهای معارف قرآنی و روانشناسی، برخی از فعالیتهای این خیریه است.