همشهری آنلاین - آرزو بیات خردمند: «منصور ابراهیمزاده» یکی از سرمربی های موفق این سالهای فوتبال ماست که دوسالی میشود مهمان شهر تهران و منطقه ما شده است. با این سر مربی اصفهانی بعد از پایان مسابقات لیگ درباره فوتبال و منطقه زندگیاش گفتوگو کردیم. جالب بود وقتی قرار شد درباره منطقه از او بپرسیم شرط کرد که سؤالها سخت نباشد، اما با اینکه کمتر از دو سال است در این منطقه زندگی میکند به جرئت میتوان گفت که اطلاعاتش با کسانی که سالهاست در این منطقه زندگی میکنند برابر بود. شاید هم به قول خودش این از خصوصیات یک مربی است که بر اطرافش احاطه داشته باشد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
چند سال است که در تهران و منطقه ما زندگی میکنید، اصلاً چرا این منطقه را برای زندگی انتخاب کردهاید؟
۲سال قبل وقتی بعد از یک ماه که به دنبال جایی برای زندگی میگشتم در نهایت این منطقه را به دلیل نزدیکی و دسترسی آسان به زمین تمرین و البته مسابقه از یک طرف و خلوت بودن و شرایط مناسب آب و هوایی از طرف دیگر انتخاب کردم. خوشبختانه این انتخاب باعث شده تا ازدر خانه بدون برخورد با هیچ چراغ راهنمایی به محل کارم یعنی زمین تمرین برسم که این در شهری مثل تهران خیلی خوب است.
این محله با محلهای که در اصفهان ساکن هستید چه تفاوتها و شباهتهایی دارد؟
بیشتر شباهت آب و هوایی دارد، چون در اصفهان نزدیک رودخانه زندگی میکنم و آب و هوای این محله هم به آنجا شبیه است و مانند آنجا شلوغ نیست و محلهای کاملاً مسکونی است.
پس به نوعی در اینجا خاطرات اصفهان هم برای شما زنده میشود؟
فضای سبز اینجا به هر سمتی که بروم شکل خاصی دارد که بسیار دلپذیر است. بهعنوان مثال، پارک خوارزم یا بوستان مولانا هر یک زیبایی و شکل خاص خود رادارد. علاوه براینکه بدون هیچ مشکلی فروشگاههای مختلف به راحتی در دسترس است و بدون هیچ مشکلی میتوانم خرید کنم. در واقع هر آنچه لازم داریم در محله میتوان پیدا کرد و لازم نیست برای هیچ چیز از این محله بیرون برویم. از نظر زیباسازی هم هر محلهای جلوه ویژهای دارد که به نوعی دلنشین است. در واقع منطقه ۲ حرف اول و آخر را در پایتخت میزند.
با این حساب به نظر شما مدیریت شهری در این منطقه عملکرد مثبتی داشته است؟
شاید برای پاسخ دادن به سؤال شما اول باید توضیح مختصری بدهم. اگر دقت کنید خانه محل آرامش و آسایش خانواده است که برای داشتن این آرامش چند فاکتور وجود دارد. اول از نظر ساختمان و جایگاه آن است، دوم تمیزی محیط است و سوم دسترسی به فضای سبز مناسب است که هم باعث وجود آب و هوای خوب میشود و هم حالا که همه آپارتماننشین شدهاند. فضای سبز نوعی حیاط خانهها و غذای روح ساکنان شده است. خوشبختانه در این محله همه این فاکتورها به خوبی لحاظ شده بوستان نهجالبلاغه، بوستان پردیسان و همه فضاهای بزرگ کوچک که در این منطقه است باعث آرامش ساکنان منطقه شده است.
پیشنهادی یا انتقادی برای بهتر شدن محله دارید؟
خوشبختانه محله خوبی است. تنها پیشنهادی که دارم این است که اگر در منطقه سطلهایی در کنار سطل زباله برای شیشه و یا کاغذ میگذاشتند مردم باخیال راحت میتوانستند زبالهها را بهصورت تفکیک شده در هر سطل بریزند، چون گاهی در کنار سطلهای زباله کیسههای شیشه و پلاستیک یا کاغذ گذاشته شده که نشان میدهد مردم به موضوع تفکیک زباله اهمیت میدهند، اما نمیدانند آنها را کجا بگذارند. البته میدانم که بعضی از روزها ماشین بازیافت برای جمعآوری به محله میآید اما کسانیکه مانند من روزها در خانه نیستند اگر جای مشخص برای بیرون گذاشتن زبالههای تفکیک شده باشد، زبالههای بازیافتی را به آنجا خواهند برد البته ایستگاههای بازیافت را در میدانهای بزرگ دیدهام اما اگر سطلی مخصوص بازیافت کنار سطل زباله باشد همیشه و هر شب میشود زبالهها را تفکیک کرد. نکته دیگر که به ذهنم میآید موضوع برچسبها است که خوشبختانه شهرداری با هزینه زیاد و هر از چندی در خانهها را از این برچسبها تمیز میکند، اما متأسفانه همه را روی زمین میریزند که منظره جالبی نیست.
گویا ایام عید هم تهران بودید حال و هوای عید در منطقه چگونه بود؟
ما فوتبالیستها خیلی وقتها نه عید داریم نه عزا. مثلاً در ایام تاسوعا و عاشورا هرکسی دوست دارد به محله قدیمیاش برود و آنجا عزاداری کند، اما گاهی اوقات چنین فرصتی برای ما اصلاً پیش نمیآید. مثلاً در تعطیلات عید امسال سر کار بودم و خانوادهام به تهران آمدند. البته از آرامش خوب تهران و از تفرجگاههای منطقه استفاده کردیم. راستش را بخواهید فکر میکردیم سؤالها محلهایتان خیلی سخت باشد، اما خیلی سخت نبودها!
خوشبختانه اطلاعات محلیتان خوب است، ما هم فکر نمیکردیم شما اینقدر درباره محل زندگیتان اطلاعات داشته باشید، در حالی که فقط برای کار در اینجا زندگی میکنید.
معتقدم آدم باید شبیه یک کوهنورد خوب عمل کند؛ یعنی اینکه خیلی دقیق بتواند اطرافش را بشناسد و جهتیابی کند. بنابراین اگر یک مربی هم اطرافش را به خوبی شناسایی کند تا بتواند در هر زمانی به درستی تصمیم بگیرد خیلی خوب است، من هم منطقه ۲ را از شمال آن (فرحزاد و درکه) تا جنوب (میدان آزادی) از شرق(بزرگراه شهید اشرفی اصفهانی) از غرب (بزرگراه شهید چمران) بوستان گفتوگو، بوستان نهجالبلاغه فاز یک و دو، برج میلاد مراکز خرید همه و همه را دیدهام و به خوبی میشناسم. هر قسمت از این منطقه حس و حال و هوای مخصوص به خودش دارد که بسیار هم جالب و دیدنی است. بنابراین هر وقت نیازی داشته باشم خیلی راحت میتوانم کارم را انجام دهم.
موافقید چند سؤال هم از فوتبال و تیم و لیگ بپرسیم. اصلاً در ابتدای فصل چگونه تیم خود را مشخص میکنید؟
هر مربی که در لیگ برتر کارمی کند با چند روش این کار را انجام میدهد یکی اینکه مستقیم ازباشگاه با شما تماس میگیرند. اگر شما در ایران شناخته شده باشید بیشتر اینگونه عمل میشود و اما بعضی مواقع و بیشتر در اروپا معمول است که با مدیر برنامه تماس گرفته میشود.
چطور مربی فوتبال شدید؟
فارغالتحصیل رشته تربیتبدنی هستم و ابتدا دبیر ورزش مدارس بودم. بعد هم کلاسهای مختلف مربیگری را گذراندهام و هر سال هم در کلاسهای توجیهی شرکت میکنم اما شاید بیشترین جایی که من از آن یاد میگیرم تماشای فوتبالهای خارجی است ولی همه اینها به صورت تئوری ارائه میشود. آن چیزی که عملی است در زمین اتفاق میافتد و مهم این است که بتوانی خواستههایت را به بچهها بگویی و آنها بتوانند به آن عمل کنند.
آیا به روانشناس در کنار تیم اعتقاد دارید؟
کلاً علم روز به روز پیشرفت میکند و فوتبال هم از این قاعده مستثنا نیست فوتبال هم فقط یک بازی نیست. در فوتبال ۳ بخش وجود دارد تکنیک، تاکتیک و شرایط روحی روانی که اگر بازیکنی در دو بخش اول بهترین باشد اما شرایط روحی خوبی نداشته باشد نمیتواند بازی کند. به همین دلیل به روانشناس اعتقاد دارم و فکر میکنم بیشترین اثر را میتواند روی سرمربی بگذارد، چون اگر سرمربی به لحاظ روحی آماده باشد، آرام باشد یا پرخاشگر، بچهها هم تحت تأثیر مربی هستند. در ذوبآهن این اتفاق افتاد و روانشناس بسیار به ما کمک کرد.
به نظرتان فوتبال ما از نظر اندیشه مربیان و تاکتیک به چه سمت و سویی خواهد رفت آیا رو به پیشرفت هستیم یا خیر؟
سؤال خیلی سختی پرسیدید. واقعیت این است که ما به جامجهانی رفتهایم، اما آمار به ما میگوید خیلی بازیکن نخبه تربیت نکردهایم و بازیکن پدیده به وجود نیاوردهایم. فکر میکنم فوتبال ما به یک رنسئانس احتیاج دارد. رفتن به جامجهانی یک پیشرفت است اما کافی نیست.
با جوانترها راحتتر کنار میآیید یا با قدیمیها؟
در یک تیم فوتبال هم به چند جوان که عاشق آموزش هستند و هم به کسانی که عاشق کارشان هستند نیاز است، اما هنر مربی این است که از تجربه و ذهن با سابقهها و شرایط بدنی و جسارت جوانها با هم استفاده کند.
راهآهن تیم جوانی مانند ذوبآهن است اما شما با ذوبآهن بهتر نتیجه گرفتید؟
دلیل اولش این بود که تازه به این تیم آمده بودم و باید فرهنگ خودم را پیاده میکردم که کار را عقب انداخت اما هرچه به پایان فصل نزدیک میشویم بچهها منسجمتر میشوند. نتیجهاش هم کاملاً مشخص است.
و بازی با پرسپولیس ...
معتقدم آنجا که همه فکر میکردند ما بازی را واگذار میکنیم، مردانه جنگیدیم. ممکن بود ببازیم ولی مهم این است که بچهها در زمین به خوبی عمل کردند و کم نگذاشتند. ما کار خودمان را انجام دادیم و این شد پرسپولس از کورس عقب افتاد.
با توجه به اینکه تجربه شما کاربا تیمهای خصوصی است نظرتان درباره خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس چیست به نظر شما نتیجه بهتری میگیرند؟
نه تنها در باره این دو تیم بلکه هر تیمی که بخواهد خصوصی باشد به نظرم اول باید شرایط خصوصی شدن را داشته باشد بعد این کار را انجام دهیم. آیا مسابقات که از تلویزیون پخش میشود حق پخش را به تیمها میدهند؟ بلیتها را خود تیمها میفروشند؟ اگرتمام شرایط مهیا نباشد و این اتفاقها نیفتد مشکل به وجود میآید یک نمونه بارزش تیم استیلآذین است که دیگر نامی از آن نیست. تیم ما هم موقعیت مناسبی ندارد.
شما بازیکنان بزرگی را به جامعه فوتبال تحویل دادهاید، آینده فوتبال ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
در بخشی از صحبتهایم اشاره کردم همین که به جامجهانی رفتهایم یعنی پیشرفت اما اگر بخواهیم در مسابقات خوب عمل کنیم احتیاج به بازیهای بیشتری داریم امیدوارم با شناختی که آقای کی روش پیداکردهاند برای جامجهانی بعدی نسل جدیدی را انتخاب کنیم تا با مشکلی روبهرو نشویم.
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۲به تاریخ ۱۳۹۳/۲/۱۰